کد خبر:۹۰۳۸۷۳
گزارش|

مصائب شعارزدگی! / «روزهای ابدی» مجموعه‌ای بی نقص در دفع مخاطب

در «روزهای ابدی» بیش از آن که رعایت قواعد اصولی در حوزه‌هایی مانند فیلمنامه نویسی موضوعیت داشته باشد، شخصیت و تیپ‌های سطحی و غیر جذاب، دیالوگ‌های دهان پر کن و شعار زده و در نهایت "رو" بودن مضمون اثر حرف اول را می‌زند.

مصائب شعار زدگی !

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-احمد جعفری؛ تیزر سریال را که میبینی کمی کنجکاو میشوی. به نظرت کار جالبی می‌آید. موضوع هم که مربوط به روز‌های پر التهاب اوایل انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی است. بعضی از عکس‌های آن دوران خود به خود جذاب است چه رسد به این که بخواهیم از دریچه یک کار داستانی به آن روز‌ها نگاه کنیم. پخش سریال شروع می‌شود. قسمت اول، قسمت دوم، سوم؛ و کم کم تحملت تمام می‌شود و همه تصوراتت زیر سوال می‌رود. متوجه می‌شوی باز هم گول تیزر آثار تلویزیونی را خورده‌ای و با یک سریال سطحی و شعار زده دیگر طرف هستی. سرخورده و کمی عصبی می‌شوی. پیش خودت می‌گویی آیا بعد از گذشت چهل و اندی سال از انقلاب چنین کار ناتوانی باید روایت گری آن روز‌ها را بر عهده بگیرد؟! و در نهایت پس از چند قسمت ترجیح می‌دهی دیگر سریال را دنبال نکنی.

شناخت مخاطب یکی از اصلی‌ترین وظایف تیم تولید در روند خلق یک کار داستانی است. وقتی میگوییم مخاطب از کسی حرف می‌زنیم که روزانه در حال مصرف حجم زیادی از آثار صوتی و تصویری دنیا است. از آثار درجه یک گرفته تا آثاری با سطح کیفی پایین‌تر. پس دستش برای انتخاب باز است و اگر حس کند با اثری بدون کیفیت لازم روبرو است، وقت زیادی برای اثبات به آن اثر نخواهد داد.
 
مصائب شعار زدگی !

اما با وجود همه این مسائل بدیهی، باز هم شاهد ساخت و پخش آثاری مانند "روز‌های ابدی " هستیم. در این آثار بیش از آن که رعایت قواعد اصولی در حوزه‌هایی مانند فیلمنامه نویسی موضوعیت داشته باشد، شخصیت و تیپ‌های سطحی و غیر جذاب، دیالوگ‌های دهان پر کن و شعار زده و در نهایت "رو" بودن مضمون اثر حرف اول را می‌زند. البته که ضعف در " نحوه " بیان، مضمونی را نیز باقی نخواهد گذاشت؛ و‌ای کاش این ضعف فقط باعث عدم موفقیت در انتقال مضمون و یا محتوا می‌شد.
 
متاسفانه کار به همینجا ختم نمی‌شود و شاهد این هستیم که اثر ضعیف به عکس آن چیزی که میخواهد بگوید تبدیل می‌شود. شاید این جمله در این جا مفهوم داشته باشد که " دفاع نکردن از چیزی بهتر از بد دفاع کردن است ".  به عنوان مثال بهتر است نگاهی به یکی از سکانس‌های سریال بیاندازیم:

جایی که در فلاش بک مشاهده می‌کنیم که چند نفر از روستائیان برای گرفتن انتقام خون به ناحق ریخته شده‌ی هم ولایتی خود که توسط یک آمریکایی کشته شده است در دادگاه حضور پیدا می‌کنند. بعد از این که شخصیت قاضی، مخاطب را شیر فهم! می‌کند که قانون کاپیتولاسیون چیست، ناگهان یکی از شخصیت‌ها (مهدی) خطاب به قاضی می‌گوید:
_ نه آقای قاضی، صریح‌تر بگید. بگید که ایران مستعمره آمریکاس. بگید که جون ایرانی برای آمریکایی هیچ ارزشی نداره. بگید که یه آمریکایی مصونیت قضایی داره اگر حتی هزار تا جنایت کرده باشه.
 
مصائب شعار زدگی !

دقیقا یکی از مشکلات اساسی همین "صریح" گفتن است. اثری که دقیق، ساخته و پرداخته شده باشد نیازی به مستقیم حرف زدن پیدا نمی‌کند. سوال اینجاست که مخاطب بعد از دیدن این سکانس و گوش دادن به همچین دیالوگ‌هایی چه حسی پیدا می‌کند؟ آیا احساس انزجار از قانونی مانند کاپیتولاسیون در او به وجود می‌آید یا در دل به تصنعی بودن سکانس خواهد خندید؟ وقتی میگوییم یک اثر به عکس آن چیزی که میخواهد بگوید تبدیل می‌شود منظور همین است و متاسفانه از این دست سکانس‌ها در این سریال کم نیستند.

چنین پرداخت‌های ضعیفی نسبت به داستان باعث دلزدگی مخاطب می‌شود. در سکانسی از قسمت اول مشاهده می‌کنیم که شخصیتی به نام حاجی بابا به همراه دو شخصیت دیگر تصمیم می‌گیرند که تعداد قابل توجهی اسلحه را که متعلق به شخصی به نام بهمن است و در زیر تخته چوبی پنهان شده است، برداشته و با خود ببرند. عجیب اینجاست که آن تعداد اسلحه را در ماشین خود می‌گذارند! و شروع به حرکت می‌کنند. آیا راهی عقلانی و منطقی‌تر برای جا به جایی اسلحه‌ها وجود نداشت؟ همین حرکت غیر منطقی، کمی جلوتر باعث گیر افتادن آن‌ها در دام ایست بازرسی می‌شود!

به عنوان نمونه‌ای دیگر، در همان قسمت اول، زمانی که شخصیت مهدی در زندان است، زندانبان برای او ظرف غذا و یک شیرینی می‌آورد. وقتی مهدی از زبان زندانبان متوجه می‌شود که شاه رفته است نهایت واکنشی که شخصیت نشان می‌دهد گفتن کلمه " جدی؟ " با کمی تعجب و یک لبخند است. آیا چنین لحظه مهمی باید پرداختی چنین بی حس و حال داشته باشد؟ نهایت واکنش یک زندانی انقلابی از رفتن شاه در همین حد است؟!
 
مصائب شعار زدگی !

بعضی دیگر از اتفاقات و یا شخصیت‌های فیلم نیز باور پذیر نیستند. به عوان نمونه آمریکایی‌های داستان بعضا رفتارشان شعاری است و به اصطلاح توی ذوق می‌زند. نکته مهم اینجاست که حتی اگر این آدم‌ها شخصیت‌های منفی سریال و در واقعیت دشمن ما باشند، نباید مواجهه داستان و مخاطب با آن‌ها سطحی باشد. بلکه باید با ساختن و نمایان کردن دقیق نیاز و انگیزه آن‌ها از فعالیت هایشان به شخصیت‌ها عمق بخشید و از حالت تک بعدی بیرون آورد. این که مخاطب ببیند که این‌ها آمریکایی هستند و طبیعتا آمریکایی‌ها آدم‌های بدی هستند پس دیگر نیازی به نشان دادن "چرایی" بدی آن‌ها وجود ندارد غلط است. این بد بودن نیز به هیچ عنوان نباید فقط در دیالوگ شکل بگیرد بلکه با شخصیت پردازی درست و در نهایت با انتقال حس انجام می‌شود که متاسفانه اثر در این زمینه نیز نمره قبولی نمی‌گیرد.

اما همه انتقادات فقط متوجه "متن " نبوده و در اجرا نیز اشکالات جدی وجود دارد. از بازی ضعیف بعضی بازیگران تا گریم‌های غیر قابل باور و کارگردانی ضعیف صحنه‌های اکشن که هیچ حس هیجانی را در مخاطب به وجود نمی‌آورد (سکانس حمله به سفارت توسط گروه‌های چریکی در قسمت سوم را به یاد آورید). چنین اشکالاتی آن هم در زمانه‌ای که سریال‌های تلویزیونی روز دنیا شانه به شانه آثار سینمایی (و چه بسا جلوتر از آن‌ها) در حال حرکت هستند، غیر قابل چشم پوشی است.

مخصوصا باید به این نکته توجه داشته باشیم که در کشور ما طبق یک قانون نانوشته اگر اثری درباره یک موضوع (تاریخی و ...) ساخته شود، دیگر بعید است که فرد دیگری پا پیش بگذارد و بخواهد مجددا درباره همان موضوع کار کند. پس با توجه به این نکته (درست یا غلط)، نباید بر سر موضوعات مهم تاریخی کشورمان، با آزمون و خطا جلو برویم و اصطلاحا بلیطمان را بسوزانیم. این مهم حاصل نمی‌شود مگر اینکه ابتدائا مدیرانی با سواد و هوشیار در سطوح بالا بر سر کار باشند. مدیرانی که آثار مختلف از زیر دست آن‌ها عبور می‌کند.

حال که بحث درباره مدیران پیش آمد این سوال مطرح است که آیا شورایی نظارتی در مجموعه‌هایی مانند سیما فیلم وجود ندارد که بر کیفیت آثار نظارت کنند؟ و اگر چنین شورایی وجود دارد باید پرسید ملاک ارزیابی آن‌ها چیست که خروجی آن چنین آثاری می‌شود؟
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار