آیت الله خامنهای که جوانترین امام جمعه تهران در طول تاریخ انقلاب محسوب میشوند از دی ماه ۱۳۵۸ تا به امروز بیش از دویست مرتبه نماز جمعه تهران را اقامه کردهاند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، دی ماه سال ۱۳۵۸ پس از کنارهگیری آیت الله منتظری از امامت جمعه تهران، حضرت امام خمینی (ره) طی حکمی آیت الله سید علی خامنهای را به عنوان امام جمعه تهران منصوب میکنند تا با حضور ایشان گردهمایی عبادی-سیاسی نوپای پایتخت رنگ و بویی عالمانه و جوانانه بگیرد.
در متن حکم امام خمینی (ره) آمده است: «چون حضور جناب مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای منتظری – دامت افاضاته- در حوزه مقدسه قم لازم بود و ایشان انصراف خودشان را از امامت جمعه تهران اعلام نمودند جنابعالی که بحمدالله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب میباشید. از خداوند متعال، توفیق جنابعالی را در ارشاد و هدایت مردم خواستارم.»
بر اساس همین حکم، حضرت آیت الله خامنهای، ۲۸ دی ماه ۱۳۵۸، نخستین نماز جمعه را به عنوان سومین و آخرین امام جمعه منصوب از طرف امام خمینی اقامه میکنند و خطبه را اینگونه آغاز میکنند: «اولین سخنی که در این اولین دیدار، با این جمعیت عظیم و انبوه باید گفته شود اظهار سپاس گذاری از خدای بزرگ، قادر و متعال است، آنگاه سپاس از امام امت، از آن دست معجزهگر، از آن حنجرهای که غریو الهی را در سراسر آفاق این کشور و در سراسر کشورهایی که مستضعفان جهان در آن زندگی میکنند با منشی پیامبرانه، آنچنان استوار و کوبنده سر داد که تاریخ نظیرش را جز در بعثت پیامبران به یاد ندارد و سپاس از امام امت، از اینکه سخنگوی این جمعیت عظیم را و امام جماعت این جمع را آن کسی قرار داده است که به ضعف و عجز خود معترف است.»
در همین خطبه بود که رهبر انقلاب فرمودند: من این حکم را با هیچ چیزی عوض نمیکنم؛ و در طول ۴۱ سال پس از این انتاب، همچنان این جایگاه را با مشغلههای فراوانی که دارند حفظ کردهاند.
همزمان با چهل و یکمین سالروز انتصاب حضرت آیت الله خامنهای به عنوان «امام جمعه تهران» نگاهی به خطبههای مهم و سرنوشت ساز رهبر معظم انقلاب در طول این چهار دهه خواهیم داشت:
اولین نماز جمعه بعد از شروع جنگ تحمیلی
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با حمله هوایی عراق به چند فرودگاه ایران و تعرض زمینی همزمان ارتش بعث به شهرهای غرب و جنوب ایران، جنگ ۸ ساله حکومت صدام حسین علیه ایران آغاز شد. این جنگ ۱۹ ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و چند روز پس از آن اتفاق افتاد که صدام حسین پیمان الجزایر را پاره کرد.
این جنگ در حالی شروع شد که زمان زیادی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود و نظام جمهوری اسلامی و مردم به بازسازی کشور و آرامش و سازندگی میاندیشیدند. نیروهای مسلح نیز به دلیل آنکه انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگی چندانی برای رویارویی در یک نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همین دلایل، نظامیان عراق در ماههای اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزی را در غرب و جنوب ایران تصرف کنند.
در همین ایام بود که حضرت آیت الله خامنهای در اولین نماز جمعه بعد از شروع جنگ تحمیلی که در تاریخ ۲ مهر ۱۳۵۹ در دانشگاه تهران برگزار شد این جنگ را به جنگ احزاب تشبیه کرده و گفتند: «در جنگ خندق همه کفار که کینه پیغمبر را در دل میپروریدند با یکدیگر همدست شدند، گفتند بیایید کار اسلام و نظام اسلامی را یکسره کنیم، به طرف مدینه هجوم آوردند. پیغمبر در آن هوای گرم و با دهان روزه به مسلمانان فرمود تا اطراف مدینه را خندق بکنند. وقتی خود پیغمبر با یارانش کلنگ در دست، به حفر خندق مشغول بودند، خطاب به یاران فرمودند: من میبینم که کاخهای کسری به دست شما گشوده خواهد شد و کاخهای قیصر در قبضه شما قرار خواهد گرفت. پیغمبر به یارانش فرمود شما پس از آنکه در این جنگ پیروز شدید، نوبت تهاجم شما به ابرقدرتها فرا میرسد. اگر تا امروز آنها به شما حمله آوردند، از امروز به بعد نوبت حمله شماست. بگذار ابرقدرتها از خودشان دفاع کنند ببینیم چگونه دفاع خواهند کرد.»
ایشان در این خطبه ادامه دادند: «در جنگ احزاب، کفار همه نیروی خود را در عمرو بن عبدود متمرکز کرده بودند، او را به میدان اسلام فرستادند و او با غرورش میاندیشید که شکست حکومت اسلامی به دست اوست. اما نیروی رزمندهی مؤمنِ اسلام یعنی امیرالمؤمنین او را در خاک و خون غلتاند و همانجا بود که دروازهای که نظام اسلامی را به سوی منطقه نفوذ ابرقدرتها میگشود، باز شد. همه نیروهای دستبهدست همداده منهدم شدند. وقتی عمرو بن عبدود به خاک و خون غلتید، در حقیقت کفار همه به خاک و خون غلتیده بودند. فتوحات اسلام آغاز شد. عمرو بن عبدود امروز در میدان ایران است. امروز ایمان مجسم جمهوری اسلامی در قالب رزمندگان شجاع مسلمان، در مقابل کفر و همه کفر قرار گرفته است، قرار است آیت خدا ظاهر شود، قرار است دروازهای که ما را به سوی کاخهای قیصر و کسرای امروز یعنی کاخهای ابر قدرتهای شرق و غرب روانه خواهد کرد باز شود.ای جنودالله قرار است به سراغ فتح منطقه ابرقدرتها بروید.»
آیت الله خامنهای در خطبه دوم نخستین نماز جمعه پس از آغاز جنگ تحمیلی، به تبیین وظایف ملت ایران در آن دوران حساس و افتخار آفرین پرداختند و مهمترین وظیفه را جهاد جانی، تبلیغاتی و مالی اعلام کرده و گفتند: «در جهاد تبلیغاتی لازم است تبلیغات دروغ شبکههای صهیونیستی جهان علیه ایران برای کشورهای غربی و عربی آشکار و رسوا شود و وزارت امور خارجه و رسانهها موظف هستند این جهاد تبلیغاتی را با سریعترین و بهترین وجه تعقیب کنند؛ و در جهاد مالی مردم نباید دست به احتکار بزنند و در حد نیاز مایحتاج خود را از بازار تهیه کنند و بانوان در این امر نقش بسزایی دارند.»
دهه ۶۰؛ دهه آزمونها و پیروزیهای بزرگ
دهه ۶۰، دههای فوقالعاده مهم و حساس و در عین حال تعیین کننده در سرنوشت ایران و ایرانی بود. میتوان گفت دهه ۶۰، دهه آزمونها و پیروزیهای بزرگ است. در این دهه حوادث بسیار مهمی به وقوع پیوست. یک روز پیش از فاجعه تروریستی هفتم تیرماه ۱۳۶۰ و شهادت آیت الله دکتر بهشتی، در ششم تیر، گروهک تروریستی فرقان، امام جمعه تهران را که با حضور در مسجد ابوذر در حال پاسخگویی به سوالات و شبهات جوانان و مردم بود، ترور کرد. این اقدام تروریستی، ماهها حضرت آیت الله خامنهای را از اقامه نماز جمعه تهران دور کرد.
یکی دیگر از حوادث مهم در دهه ۶۰، حادثه تروریستی بمبگذاری در نمازجمعه تهران بود. گروهک تروریستی منافقین به منظور ایجاد فضای رعب و ناامنی، جمعه ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ رأس ساعت ۱۲:۲۹ بمبی را در حین سخنرانی خطیب جمعه تهران حضرت آیت الله خامنهای منفجر میکنند. در جریان این انفجار تعدادی از هموطنان شهید و مجروح میشوند، با این وجود آیت الله خامنهای پس از انفجار بمب، با صلابت و بدون هیچ تزلزلی به ایراد خطبههای نماز جمعه میپردازند که همین امر موجب تقویت روحیه ضد استکباری نمازگزاران و امت شهیدپرور ایران میشود به گونهای که چند روز بعد حضرت امام خمینی (ره) میفرمایند: «من فراموش نمیکنم قصه روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت و با استقامت گذشت. آنطور مردم با طمانینه با آن صداهایی که میآمد، با آن رگبارهایی که میآمد. من ملاحظه میکردم. من نگاه میکردم و مخصوصاً نگاه میکردم ببینم که در بین مردم چه وضعی است، [اما]ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی در [آن]پیدا باشد و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنین قوی صحبت کرد و مردم آنطور گوش کردند و آن طور فریاد زدند که برای شهادت آمدیم.»
اولین نماز جمعه پس از رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی
شامگاه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ بود که روح ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی پس از ۸۷ سال عمر پربرکت به لقاءالله پیوست و سراسر ایران سیاه پوش شد و اشک ماتم ریخت. پس از گذشت چهل روز از رحلت حضرت امام، حضرت آیت الله خامنهای با قلبی آکنده از غم و اندوه اولین نماز جمعه را در دانشگاه تهران اقامه کردند و در خطبهها گفتند: «بسیار سخت است امام و رهبر و مراد و معلم و مرشد و پدر و امید ما حضور نداشته باشد، اما از خود آن معلم بزرگ و پدر مهربان آموختهایم که مصیبتها را هرچه بزرگ باید تحمل کرد.»
در خطبه اول این نماز، آیت الله خامنهای به کارها و اقدامات بزرگ و کم نظیر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، چون احیای اسلام، اعاده روح عزت به مسلمانان، احساس درک امت اسلامی به مسلمان، از بین بردن یکی از مرتجع ترین، پلیدترین و وابستهترین رژیمهای منطقه و جهان، ایجاد حکومتی بر مبنای اسلام، ایجاد نهضت اسلامی در عالم، ایجاد نگرشی جدید در فقه شیعه، ابطال باورهای غلط در باب اخلاق فردی حکام، احیای روحیه غرور و خودباوری در ملت ایران و در نهایت اثبات اینکه «نه شرقی و نه غربی» یک اصل عملی و ممکن است، اشاره میکنند.
آیت الله خامنهای در این خطبه آن دسته از کسانی را که برای شاد کردن دل صهیونیستها و آمریکاییها با امام در افتادند را روسیاه و بدبخت خواندند و گفتند: «آنان نمیفهمیدند که چقدر ناچیز و کوچکند، آینده متعلق به کسانی است که پشت سر امام حرکت کردند امامی که مخلص خدا بود و همه کارهایش را تنها برای خدا انجام میداد.»
صدام؛ محور مشکلات مردم عراق و حوادث خلیج فارس
ارتش بعثی بعد از جنگ ایران و عراق در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ به کویت حمله کرد و آن کشور را به اشغال خود در آورد. در همان بحبوحه جنگ بود که حضرت آیت الله خامنهای در خطبه نماز عبادی - سیاسی جمعه در ۱۶ فروردین ۱۳۷۰ به مشکلات مردم عراق اشاره میکنند و وضع این کشور را یک وضع استثنایی مینامند: «متأسفانه رژیم عراق ذلتی را که سابقه نداشت، بر ملت عراق تحمیل کرد و در مقابل دشمن به شکل بسیار وهنآور و خفتآمیزی که گمانم در تاریخ عراق بی سابقه باشد، تسلیم شد. مسأله، مسأله جنگ یک رژیم با ملت خودش است، رژیمی که به جان ملت خود افتاده و بی دریغ میکشد. وضع فعلی کشور عراق بسیار عجیب است.»
آیت الله خامنهای در بخش دیگری از این خطبه، خطاب به سران رژیم بعثی، پیروزی در این مبارزه را برای صدام محال و پیروز واقعی این میدان را مردم مظلوم عراق معرفی میکنند و میگویند: «هر وقت رژیمی با ملت خود طرف شد، آنکه مغلوب خواهد شد، رژیم ضد مردمی است.»
ایشان همچنین با مخاطب قرار دادن سران ارتش و مسؤولان ارتشی عراق تاکید میکنند: «هرچه امروز با مردم عراق روبهرو بشوید آینده خودتان را تیره و تار کردهاید، ارتشی عزیز میشود که به ملت بپیوندد. در غیر این صورت ایستادن در برابر ملت نتیجهای جز انهدام و نابودی ندارد؛ و در فرازی دیگر خطاب به ملت عراق میفرمایند: این لحظه، لحظه حساسی است، اگر بایستید به آقایی میرسید و عزیز خواهید شد در غیر این صورت نتیجه کوتاه آمدن کوچک شدن و ظلم بی نظیر رژیم علیه شما خواهد بود.»
حضرت آیت الله خامنهای در ادامه این خطبه با تبیین مسائل عراق چهره واقعی استکبار را برای مردم ترسیم میکنند و به دشمنی استکبار جهانی با انقلاب و اسلام اشاره میکنند: «مسلمان تا مسلمان است در چشم آنها مبغوض و مورد کینه است»
دهه ۷۰؛ از طرح گفتگوی مستقیم با آمریکا تا شکلگیری حلقههای فتنه
انقلاب حقیقتی است که با رهبری حضرت امام و به دست خود ملت اتفاق افتاد، انقلابی که از لحاظ نوع و کیفیت پیروزی در میان انقلابهای جهان، انقلابی استثنایی محسوب میشود، انقلاب اسلامی انقلابی نبود که به وسیله یک گروه ویژه پارتیزانی به پیروزی برسد بلکه انقلابی کاملاً مردمی بود.
رهبر معظم انقلاب در خطبه نماز جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ دلیل عصبانیت آمریکا از ملت ایران را انقلاب اسلامی و عدم دستیابی آنان به ثروت ایران یعنی چاههای نفت بیان میکنند و میفرمایند: «از سال ۱۳۳۲ تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس و آمریکا بر سرِ چاههای نفت، و در واقع گنج نفت ایران نشستند و تا آنجا که توانستند، برداشتند و بردند؛ ملت ایران چگونه میتواند دلش با اینها صاف شود؟! رژیم پهلوی، سر سپرده انگلیس و آمریکا بود و محمّدرضا، واقعاً مثل یک مأمور آمریکا در ایران عمل میکرد. حال میفهمید که چرا آمریکاییها عصبانیاند؟ در واقع انقلاب اسلامی، اول کاری که کرد این بود که به قطع امتیازات انگلیس و آمریکا در ایران پرداخت.»
در سالهای دولت اصلاحات از سوی برخی گروههای سیاسی و روزنامهها و مطبوعات زنجیرهای سخن از گفتگوی مستقیم با آمریکا زده شد. در همین راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی موضوع اصلی صحبت خود را در خطبههای نماز جمعه ۲۶ دی ماه ۱۳۷۶ به این مساله اختصاص دادند.
آیت الله خامنهای در ادامه تاکید کردند: «با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران اعتزاز و افتخار و مباهات به اسلام، در مسلمانان زنده شد، اسلام، عزیز شد و مسلمان احساس کرد که اسلام مایه سربلندی اوست. این هم از برکات انقلاب اسلامی بود؛ ایشان تاکید داشتند باید مراقب تبلیغات و شایعه سازی علیه جمهوری اسلامی بود مقصود آنان از این تبلیغات و شایعهسازیها از بین بردن وجهه عظیمی است که انقلاب اسلامی در میان مسلمانان و حتی غیر مسلمانان دنیا پیدا کرده است.»
سال ۱۳۷۶ مردم ایران شاهد انتخابات دیگری در کشور بودند، دو جناح غالب کشور پا به عرصه انتخابات گذاشتند و سرانجام مردم در دوم خرداد سال ۷۶ سید محمد خاتمی را به عنوان رئیس جمهور انتخاب کردند؛ در این دولت بود که بحث تنش زدایی در سیاست خارجی که از دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی آغاز شده بود، قوت بیشتر گرفت و از سوی برخی گروههای سیاسی و روزنامهها و مطبوعات زنجیرهای مطرح و سخن از گفتگوی مستقیم با آمریکا زده شد.
در همین راستا رهبر معظم انقلاب اسلامی موضوع اصلی صحبت خود را در خطبههای نماز جمعه ۲۶ دی ماه ۱۳۷۶ به این مساله اختصاص داده و گفتند: «هدف اینها چیست؟ هدف حکومت آمریکا و دستگاه امپراتوری خبری آمریکایی از این حرفها چیست که مرتب میگویند: ایران میخواهد مذاکره کند؟ هدف آنان از طرح این قضیه ایجاد اختلاف بین ملت ایران، قبح زدایی از مذاکره و ارتباط برقرار کردن با آمریکا و در نهایت مهم بودن این مذاکره است تا از این طریق ابرقدرتی خود را ثابت کند. موضع انقلاب و نظام جمهوری اسلامی این است که اوّلاً هر تصمیمی که ما برای انقلاب و به عنوان مواضع اصولی انقلاب بگیریم، باید تابع استدلال، منطق و قوانین مستدل باشد، اساس این منطق هم یکی نفع ملت و دیگر مصالح کشور است و یکی هم اصول و عقاید و باورهایی است که ملت ایران در راه این باورها مبارزه و مجاهدت کرده، شهید و جانباز داده و ایستادگی کرده است، مواضع ما تابع این چیزهاست؛ بنابراین رابطه و مذاکره با آمریکا برای ایران ضرر دارد.»
تهران در شکوه هزارمین نماز جمعه به امامت رهبر انقلاب
تهران، هشتم آبان ۱۳۷۷ در شکوه هزارمین نماز جمعه، روزی به یاد ماندنی را پشت سر گذاشت و انبوه بیشمار مردم مؤمن و انقلابی، در دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف گرد آمدند تا با اقامه نماز جمعه به امامت حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، پرچم بیداری و سرافرازی ملت مسلمان ایران را بار دیگر به اهتزاز درآورند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبههای هزارمین نماز جمعه تهران، نماز جمعه را از جمله آثار پربرکت و ماندگار امام راحل عظیمالشأن خواندند و با قرائت فرازی از یکی از خطبههای نمازجمعه امیرمومنان حضرت علی بن ابیطالب (ع) در مورد لزوم پرهیزگاری و تقوا، دوری از زخارف دنیوی و مادی و تکیه بر عمل صالح به عنوان تنها توشه واقعی آخرت، گفتند: «نمازجمعه به جامعه، روح و پاکیزگی میدهد؛ و همچون نمازهای یومیه که فرد را از غفلت و گناه باز میدارد، جامعه را با ذکر خدا و تقوا الهی، طراوت روحی میبخشد.»
فتنه ۷۸ توطئهای برای هدف قرار دادن امنیت ملی
فتنه ۱۸ تیر ۱۳۷۸ یا همان سناریوی حادثه کوی دانشگاه یکی از تلخترین و عبرت آموزترین حوادثی بود که در دوره دولت اصلاحات به وقوع پیوست. آتش این فتنه نیز، چون همیشه با پیام رهبر انقلاب و حضور به موقع مردم بصیر و آگاه همیشه در صحنه خاموش شد.
حضرت آیت الله خامنهای در خطبههای نماز عبادی سیاسی جمعه ۸ مرداد ۱۳۷۸ قضایای کوی دانشگاه را بسیار قابل تأمل دانستند و گفتند: «خطرناکترین این حوادث، حادثهای است که فتنه باشد. فتنه، یعنی حادثه غبارآلود که انسان نتواند بفهمد چه کسی دوست و چه کسی دشمن است و چه کسی با غرض وارد میدان شده و از کجا تحریک میشود. فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود.»
حوادث کوی دانشگاه حربه دشمن برای شعلهور ساختن آتش منازعات جناحی و هدف قرار دادن امنیت ملی بود. رهبر معظم انقلاب در بخشی دیگری از این خطبهها میگویند: «حوادث تکاندهندهای که هیچ سابقه نداشت، پیش آمد؛ که اگر به وسیله دستها و پنجههای قوی نظام اسلامی مهار نمیشد و مردم آن حرکت عظیم را انجام نمیدادند و متوقّف نمیکردند، شما ببینید در طول سال در کشور چه اتّفاق میافتاد! امنیت مردم مختل میشد و مردم به ستوه میآمدند. هدف و برنامه این بود. دشمن در ماجرای کوی دانشگاه درباره ملت، دانشجویان، وحدت مسؤولان، نیروهای خودی، دستگاههای عمل کننده و جناحهای سیاسی داخلی دچار اشتباه محاسباتی شد.»
دهه ۸۰؛ فتنه و حماسه
یک هفته پس از برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه ۱۳۸۸، رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه باشکوه و تاریخی ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ نسبت به ادامه اعتراضهای غیر قانونی و اردوکشیهای خیابانی هشدار میدهند و انتخابات ۲۲ خرداد و حضور ۸۵ درصدی مردم را یک نمایش عظیم و احساس مسؤولیت ملت نسبت به سرنوشت کشور و دلبستگی آنان به نظامشان بیان میکنند.
حضرت آیت الله خامنهای انتخابات ۸۸ را برای دشمنان یک زلزله سیاسی و برای دوستان یک جشن واقعی بیان میکنند و میافزایند: «این انتخابات، مردم سالاری دینی را به رخ همه مردم عالم کشید و امروز یک لحظه حساس تاریخی برای کشور است میطلبد در این نقطه حساس از تاریخ همه سیاسیون و نامزدها هوشیار باشند و اشتباه نکنند، اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرجها هستند.»
رهبر انقلاب در ادامه خطبه با اشاره به اینکه قانون فصلالخطاب است، اظهار داشتند: «انتخابات برای این است که همه اختلافها سر صندوق رأی حل و فصل شود، آرای مردم مشخص میکند ملت چه میخواهد و چه چیزی را نمیخواهد؛ نه در کف خیابانها. اگر قرار باشد بعد از هر انتخاباتی آنهایی که رأی نیاوردند، اردوکشی خیابانی کنند، طرفدارانشان را به خیابان بکشند بعد آنهایی که رأی آوردهاند هم، در جواب آنها، اردوکشی کنند، پس چرا انتخابات انجام میگیرد؟ تقصیر مردم چیست؟ آنان چه گناهی کردند؟ که کسب و کارشان و محل رفت و آمدشان خیابان است. این تصور غلط است که بعضی خیال کنند با حرکات خیابانی، یک اهرم فشاری علیه نظام درست میکنند و مسئولین نظام را مجبور میکنند، تا به عنوان مصلحت، زیر بار تحمیلات آنها بروند. نه، این هم غلط است. اولاً تن دادن به مطالبات غیر قانونی، زیر فشار، خود این، شروع دیکتاتوری است. این اشتباه محاسبه است.»
رهبر انقلاب در پایان این خطبه تاریخی خاطرنشان کردند: «یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولایمان و صاحبمان، حضرت بقیةالله (ارواحنا فداه):ای سید ما!ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبروئی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همهی اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما تویی؛ صاحب این کشور تویی؛ صاحب این انقلاب تویی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانی بفرما.»
دهه ۹۰؛ معجزه اشک، عشق و شور در بزرگترین بدرقه جهان
بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی یکی از محبوبترین شخصیتهای نظامی جمهوری اسلامی ایران هنگام خروج از فرودگاه بینالمللی بغداد طی یک اقدام تروریستی به دستور دونالد ترامپ رئیس جمهور تروریست ایالات متحده آمریکا مورد هدف قرار میگیرد و به شهادت میرسد.
۲۷ دی ماه ۱۳۹۸ نماز جمعه تهران بعد از ۸ سال، به امامت، ولی امر مسلمین حضرت آیت الله خامنهای در مصلی امام خمینی (ره) با حضور میلیونی نمازگزاران داخلی و خارجی برگزار میشود و آیت الله خامنهای در خطبه اول این نماز، تشییع میلیونی پیکر سردار دلها و هدف قرار دادن پایگاه نظامی عین الاسد را یوم الله مینامند و میگویند: «دولت آمریکا دزدانه و بزدلانه سرشناسترین فرمانده ضد تروریسم در منطقه را به شهادت رساند و این مایه روسیاهی آمریکا شد.»
پس از ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، این جمعیّت بینظیر را کدام دست قدرتی به میدان آورد؟ این اشک و عشق و شور را چه کسی پدید آورد؟ کدام عاملی میتوانست یک چنین معجزهای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟ باید دست قدرت خدا را دید.
رهبر معظم انقلاب با تاکید بر اینکه به سردار سلیمانی باید به چشم یک مکتب نگریست، بیان کردند: «سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درسآموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمیت قضیه روشن خواهد شد. همچنین سپاه قدس به عنوان یک نهاد انسانی با انگیزههای بزرگ و روشن با اهداف الهی است. ملت ایران با حضور میلیونی در تشییع پیکر این شهید با اخلاص نشان داد که از خط مجاهدت و شجاعت دفاع میکند، به نمادهای مقاومت عشق میورزد و طرفدار مقاومت است و طرفدار تسلیم نیست. این دلقکهای آمریکایی که به دروغ و با کمال رذالت میگویند که ما در کنار مردم ایرانیم، دروغ میگویند! اگر در کنار مردم ایران هم باشند برای این است که خنجر زهرآلود خود را به سینه مردم ایران فرو کنند. البتّه تا حالا نتوانستهاند، بعد از این هم حتماً نخواهند توانست هیچ غلطی بکنند. جامعهی ایرانی به نظر ما یک جامعهی صبّار و شکور است؛ ملّت ما ملّت پُراستقامتی است و ملّت شکرگزاری است. در طول این سالهای متمادی، ملّت ایران همواره سپاسگزار الطاف الهی در طول این سالها بوده است. ما ملّت صبّار و شکور باید از این آیات درس بگیریم. گفتیم اوّلین مسئله این است که ابعاد مادّی و معنویِ این پدیده را شناسایی کنیم. من عرض میکنم پس از ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، این جمعیّت بینظیر را کدام دست قدرتی به میدان آورد؟ این اشک و عشق و شور را چه کسی پدید آورد؟ کدام عاملی میتوانست یک چنین معجزهای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟ آن کسانی که دست قدرت خدا را نمیتوانند در این حوادث ببینند و تحلیلهای مادّی در این مسائل میکنند، عقب میمانند. باید دست قدرت خدا را دید.»
نماز جمعه تهران به عنوان ام القرای اسلام، روزهای سرنوشت سازی را گذرانده است. از روزهای شور و شعور ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا روزهای حماسه و شهادت در دوران دفاع مقدس و بعد از آن، روزهای تحکیم نظام جمهوری اسلامی ایران. شیوع ویروس کرونا، ماههاست باعث عدم برگزاری نماز جمعه تهران شده است. تهران ماههاست انتظار میکشد با پایان همهگیری ویروس منحوس کرونا، بار دیگر شاهد برگزاری نماز جمعهای باشکوه به امامت رهبر حکیم انقلاب اسلامی باشد.