به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، به نقل از المیادین، دولت جدید مزدوران سعودی و اماراتی بعد از گذشت یک سال از امضای توافق موسوم به «توافق ریاض» در عدن تشکیل شد، اما آیا این دولت میتواند شکاف عمیقی که در ائتلاف متجاوز عربستان سعودی به وجود آمده را برطرف کند، یا اینکه تنها یک اقدام از جانب عربستان بدون هیچ گونه محتوای سیاسی و نظامی است.
انفجارهای اخیر در فرودگاه عدن در سایه جنگی که مزدوران سعودی و اماراتی یعنی شورای انتقالی جنوب تحت حمایت امارات متحده عربی از یک سو و نیروهای وابسته به «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور فراری یمن تحت حمایت عربستان سعودی از سوی دیگر نشان میدهد که مرحله آینده برای ائتلاف عربستان مرحلهای پر از تنش و بی ثباتی خواهد بود.
دولت برآمده از توافق ریاض به ریاست «معین عبدالملک» پس از چندین مرحله درگیری که در آن شورای انتقالی جنوب با حمایت آشکار امارات توانست مناطق وسیعی از جنوب یمن از جمله عدن را اشغال و مستقیماً علیه دولت مستعفی یمن اعلان جنگ کند تشکیل شد.
اما این دولت هنوز نتوانسته عدم تعادل در صفوف ائتلاف سعودی را برطرف کند، بلکه تشکیل دولت برآمده از توافق ریاض در جنوب یمن زمانی انجام شد که دولت نجات ملی یمن در شمال این کشور به ویژه در مهمترین مناطق و دژ مستحکم ائتلاف جنگی عربستان یعنی «مارب» پیشرویهای چشمگیری را رقم زده است.
بر این اساس دولت مزدوران سعودی و اماراتی در جنوب یمن متشکل از ۲۴ وزیر با چندین سناریو روبرو خواهد شد که توسط عوامل داخلی و خارجی پشتیبانی میشود. تشکیل دولت وفادار به ائتلاف سعودی با تحرکات خارجی از جمله توافق آشتی میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس انجام شد که همین مصالحه به خودی خود یکی از عوامل تاثیرگذار بر سناریوهای مورد انتظار برای این دولت به شمار میرود؛ چراکه تاثیراتی در جبهه سیاسی و نظامی خواهد داشت.
علت آن است که شورای انتقالی جنوب به رهبری امارات از همان ابتدا بهانههایی برای درگیری با دولت منصور هادی که تحت سیطره گروه اخوان المسلمین (نزدیک به نزدیک به قطر و ترکیه) قرار دارد پیدا میکند؛ بنابراین سناریوهای مذکور مربوط به توافق اعلام شده از جانب دولت منصور هادی و شورای انتقالی جنوب در تشکیل دولتی برآمده از توافق ریاض از یک سو و جدیت طرفهای توافق آشتی در شورای همکاری خلیج فارس به ویژه قطر و امارات از سوی دیگر مربوط میشود.
این سناریوها به سه روند ممکن تقسیم میشود:
-روند اول شکست توافق میان منصور هادی و متحدانش از حزب اصلاح با شورای انتقالی جنوب و در نتیجه فروپاشی ائتلاف دولت برآمده از توافق ریاض است که بسیار محتمل به نظر میرسد؛ به ویژه اینکه دولت مذکور هنوز نتوانسته رضایت شورای انتقالی جنوب را جلب کند و موازنه نیروهای نظامی و امنیتی در جنوب یمن میان دو طرف رعایت نشده است.
بر این اساس فروپاشی دولت مذکور منجر به تشدید دوباره درگیریهای نظامی و امنیتی میان نیروهای دولت مستعفی و شورای انتقالی جنوب میشود. در این شرایط شبه نظامیان شورای انتقالی جنوب وابسته به امارات که از نظر نیروی انسانی و نظامی قدرتمندتر هستند تلاش خواهند کرد تا کنترل کامل خود را بر استانداری عدن و مقرهای ریاست جمهوری آن اعمال کنند؛ همانطور که قبلاً نیز این اتفاق افتاده بود. شورای انتقالی جنوب پیش از این نیز با اعلام خودمختاری در استانهای جنوبی یمن در آوریل سال ۲۰۲۰ این اهداف را دنبال میکرد.
-روند دوم مربوط به تلاش دولت مستعفی برای جلب رضایت شورای انتقالی در این دولت با هدف آماده سازی برای مقابله با دولت صنعا است. منصور هادی و شورای انتقالی جنوب برای تشکیل چنین دولتی همزمان با اقدام آمریکا برای قراردادن جنبش انصارالله یمن در فهرست سازمانهای تروریستی نشانگر تمایل آمریکایی- سعودی برای تشدید اوضاع علیه صنعا است که ریاض را وادار به فشار برای متحد کردن صفوف مزدوران سعودی و اماراتی یعنی نیروهای شورای انتقالی و منصور هادی پس از گذشت یک سال از امضای توافق ریاض کرد. درواقع موفقیتهای جنبش انصارالله یمن در پیشروی در مناطق راهبردی که قبلاً تحت اشغال ائتلاف متجاوز عربستان بود یکی از مهمترین عواملی به شمار میرود که سعودیها را وادار به عجله در تشکیل چنین دولتی کرده است.
-روند سوم به این شکل است که ظاهراً امور در شرایط فعلی باقی میماند؛ به این معنا که شورای انتقالی جنوب از دولت برآمده از توافق ریاض خارج نمیشود، اما در عین حال اقدام به انجام عملیاتهای امنیتی ویژه میکند که نفوذ منصور هادی در جنوب یمن را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اقدام به ترور وزرای وابسته به منصور هادی و حزب اصلاح و وانمود کردن به اینکه جنبش انصارالله آنها را مورد هدف قرار داده از جمله اقداماتی است که شورای انتقالی جنوب میتواند ضد رئیس جمهور فراری یمن انجام دهد؛ همانند انفجارهایی که در فرودگاه عدن رخ داد.
در صورت تحقق این روند شورای انتقالی جنوب نقش موثر نظامی و امنیتی در جنوب یمن را تا زمانی که درگیری با دولت صنعا ادامه دارد حفظ خواهد کرد؛ بنابراین موج جدیدی از درگیریهای نظامی میان شورای انتقالی جنوب نیروهای منصور هادی در جنوب یمن آغاز میشود.
بر این اساس همه این مسیرها منجر به ایجاد یک مرحله آشفته برای عربستان سعودی میشود که با تضعیف ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان سعودی در جنگ یمن همراه خواهد بود. در این شرایط حتی اگر شورای انتقالی جنوب و منصور هادی بتوانند زیر چتر توافق ریاض علیه دولت صنعا متحد شوند آینده دولت برآمده از این توافق در سایه شکنندگی ساختار آن از نظر کیفیت و زمان همچنان در معرض پیامدهای درگیریهای قبلی میان مزدوران سعودی و اماراتی خواهد بود. علاوه بر آن این دولت فاقد اقتدار قانونی است که نمیتواند مورد استقبال یمنیها قرار بگیرد.
درباره اوضاع کلی جنوب یمن نیز ثبات سیاسی و امنیتی و اجتماعی آن تحت کنترل «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان و «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی نخواهد بود؛ همانطور که در حال حاضر نیز بن سلمان و بنزاید کنترلی بر این مناطق ندارند. آشفتگی شرایط جنوب یمن پس از حضور عربستان و امارات در این منطقه گواه این امر است.