سفیر اسبق ایران در افغانستان گفت: براین اساس چنانچه شهرکهایی در مرز دو کشور تاسیس شود، نتیجه و خروجی آن کارخانههایی خواهد بود که میتواند محصولات تهیه شده با همکاری دو کشور را به فروش برساند و سود آن براساس توافق بین دو کشور به اشتراک گذاشته شود.
ابوالفضل ظهرهوند، سفیر اسبق ایران در افغانستان و ایتالیا در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو در خصوص مسئله دیپلماسی اقتصادی و خلعهای موجود در حوزه عملکرد ایران در کشور دوست و همسایه افغانستان گفت: یک نمایندگی سیاسی در هر کشور مجموعهای از ماموریتها را باید پیگیر باشد و در روابط فی مابین که در عرصههای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و... محسوب میشود به میزانی که ظرفیتها اجازه دهد در این امور ورود پیدا کند.
وی ادامه داد: براساس این پروتکل نمایندگان ما در کشورها این روابط را شناسایی کرده و به مرکز یعنی تهران، وزارت خارجه و سازمانهای ذیربط منتقل میکند.
ظهره وند با اشاره به اینکه افغانستان نیز به عنوان یکی از این نمایندگیها که نسبت به سایرین در اولویت قرار دارد و به عبارت دیگر ایران و افغانستان یک روح در دو جسم هستند نیز از این قاعده مستثنی نیست، گفت: وقتی کشوری به دنبال توسعه روابط است این توسعه به معنای مزیت نسبی برای طرفین به حساب میرود از سوی دیگر تفکر مقاومت در هر دو کشور قابل هضم است و وجود هم راستایی بین تهدیدات و فرصتهای ایران و افغانستان ضرورت این مهم را نمایان میکند که وقتی افغانستان آرام یا توسعه یافته باشد ایران نیز از این فاکتورها برخوردار باشد و بالعکس اگر افغانستان دچار ناامنی یا تنش باشد بر جمهوری اسلامی تاثیر بگذارد.
سفیر اسبق ایران در افغانستان با اشاره به اینکه در مقطعی از تاریخ دو کشور دارای یک جغرافیای سیاسی بودند گفت: براساس فرهنگ و تاریخ مشترک تکنولوژی، کالای ایرانی و محصولات ما به خوبی در افغانستان قابل پذیرش است.
*ایران و افغانستان مکمل یکدیگرنه رقیب
وی با تاکید براین نکته که ایران و افغانستان مکمل یکدیگر هستند نه رقیب گفت: در حالی که افغانستان از ظرفیتهایی که مورد نیاز جمهوری اسلامی است به خوبی برخوردار است در طرف مقابل نیز ایران تامین کننده نیازهای افغانستان است.
ظهره وند ادامه داد: اقتصاد افغانستان مبتنی بر کشاورزی و مواد اولیه است و برخورداری از مس، سنگ معدن، لیتیم و تمام فلزات نادر در افغانستان از موهبت اصلی این کشور محسوب میشود و لذا ایران و افغانستان میتوانند بر همین مبنا اشتراکات راهبردی زیادی با یکدیگر پیدا کنند.
*افتتاح شهرک های اقتصادی در مرز ایران و افغانستان تحولی مهم در اقتصاد دوکشور است
سفیر اسبق ایران در افغانستان تصریح کرد: براین اساس چنانچه شهرکهایی در مرز دو کشور تاسیس شود، نتیجه و خروجی آن کارخانههایی خواهد بود که میتواند محصولات تهیه شده با همکاری دو کشور را به فروش برساند و سود آن براساس توافق بین دو کشور به اشتراک گذاشته شود ؛این در حالی است که الان منابع مهم افغانستان مانند مس و سنگهای گرانبها به صورت خام به فروش میرسد و این حجم از منابع در افغانستان مسئله اصلی توجه کشورهای فرا منطقهای است لذا زمانی که به تسلط خود در این منطقه دست پیدا نکنند اجازه برقراری امنیت پایدار در افغانستان را نیز نمیدهند، لذا خواب تجزیه افغانستان را میبینند.
*دلیل مانور دشمنان فرا منطقه ای بر کشت مواد خدر در افغانستان گسترش نا امنی در منطقه است
وی با اشاره به اینکه بهترین یاقوت و زمرد جهان علی رغم اینکه شاید کسی چندان اطلاعی از آن نداشته باشد در افغانستان یافت میشود، اما در حوزه ناامنی به سر میبرد و عدهای آن را به صورت خام استخراج کرده و به هلند، آمریکا و چین قاچاق میکنند و پس از آنکه ارزش افزوده آن از یک به ده رسید آن را به بازارهای جهانی عرضه میکنند با این حساب ارزش ایجاد ناامنی در افغانستان به تبع آن است که استخراج مواد مخدر که در برابر سایر محصولات این کشور اصلا به چشم نمیآید پررونق شود و آن هم به دلیل اینکه مواد مخدر میتواند به ویران سازی منطقه و منافع دو کشور ایران و افغانستان منتهی شود. از این رو دشمنان تلاش میکنند منابع اساسی را از افغانستان بربایند و مردم منطقه را گرفتار کنند.
ظهره وند ادامه داد: این در حالی است که مردم افغانستان با برخورداری از چنین ثروت عظیمی به کمکهای بین المللی چشم دوختهاند و یک ملت غیور و مبارز را غرب و دشمنان فرا منطقهای به چنین فلاکتی انداختند که مردم این کشور با وجود اینکه کشورشان جزو شش کشور اول جهان در برخورداری از ذخایر گاز و نفت قرار دارد، اما مردم این کشور حتی در پایتخت باید به منظور گرم شدن زباله بسوزانند.
*بخش خصوصی بدون حمایتهای امنیتی و حتی نظامی جرات سرمایه گذاری در افغانستان را ندارد
سفیر اسبق ایران در افغانستان خاطر نشان کرد: با توجه به ذخایر عظیمی که افغانستان از آن برخوردار است نیاز به ضرورت سرمایه گذاری در این کشور بیش از پیش به چشم میخورد و شما نمیتوانید اهداف امنیتی - ملی را تک بعدی در نظر بگیرید در این راستا روابط با یک کشور استراتژیک مثل افغانستان باید با یک همکاری راهبردی محقق شود در حالی که در ایران وزارت بازرگانی، اتاق بازرگانی، وزارت فرهنگ و ... هر کدام کار خود را انجام میدهند و عدم وجود مدیریت راهبردی برای دستیابی به اهداف راهبردی ضعفی چشم گیر است که این ضعف باید با همکاری همه نهادها با یکدگر حل و فصل شود درغیر این صورت بخش خصوصی بدون حمایتهای امنیتی و حتی نظامی جرات سرمایه گذاری در افغانستان را ندارد لذا این یکی از خلعهای موجود در روابط دو کشور است و هنر مدیریت آینده در سطح دولت شکل دادن و جهت دهی به این نوع همکاری هاست.