به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، اگر در آزمون سراسری شرکت کرده و متقاضی رشته خاصی باشید به طور حتم در میان سرچهای خود برای یافتن دانشگاههای برتر با نام قطب علمی برخورد داشتهاید. نامی آشنا که در آموزش عالی کشور ما همچون کشورهای دیگر وجود دارد، اما عملکردش که اگر بتوانیم بگوییم عملکردی دارد، هیچ شباهتی به هیچ جای دنیا ندارد. به طوری که وزارت علوم نیز طی سالهای گذشته هر ساله خبر از عملکرد نامناسب این قطبها داده است و در پی اصلاح آیین نامه آن و ساماندهی تعداد قطبهای علمی در کشور برآمده است؛ اما در نهایت با اعمال سیاستهایی، فعالیتهای آنها را بیش از پیش با سراشیبی رو به رو کرده است.
آییننامه قطبهای علمی در سال ۷۹ برای اولین بار با هدف تبدیل تعدادى از دانشگاهها و موسسات آموزش عالى، مراکز و موسسات پژوهشى به عنوان قطب و پایگاه اصلى رشتههاى مختلف علوم، تدوین شد. بر این اساس دانشگاههایی که به عنوان قطب شناخته شده بودند، موظف شدند تا در راستای اعتلاى موقعیت علمى کشور، تربیت پژوهشگران و اندیشمندان تراز اول، ایجاد محیطى پویا و مولد علم و از همه مهمتر انجام پژوهشهاى لازم براى حل معضلات اساسى کشور تلاش کنند.
بیشتر بخوانید
گمشدهای با عنوان قطب علمی در وزارت علوم / عدم شفافیت در ارائه دستاوردها یا بیتدبیری در ساماندهی؟
عملکرد ضعیف قطبهای علمی تحت تاثیر تصمیمات وزارت علوم / دانشگاه امیرکبیر با کدام سیاست غلط متضرر شد؟
زمانی که اهداف تشکیل قطبهای علمی در کشور محقق نشد وزارت علوم در سال ۹۸ تصمیم به ادغام برخی از این قطبها زد به طوری که تعداد قطبهای علمی برخی از دانشگاهها همچون دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی که در شمار یک درصد تولیدکنندگان علم در دنیا قرار دارد با ۱۹۴ آزمایشگاه پژوهشی و آموزشی، ۱۳ مرکز پژوهشی، ۳ گروه پژوهشی، ۶ پژوهشکده، ۱۱ شرکت دانش بنیان و ۲۸ شرکت مرکز رشد از۵ قطب علمی به دو قطب علمی کاهش یافت. به همین منظور به گفتگو با محمد طالعی معاون پژوهشی دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی پرداختیم تا از دلایل کاهش قطبهای علمی این دانشگاه و وضعیت فعالیت آنها آگاه شویم.
تعداد قطبهای علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی، پس از ساماندهی این قطبها در سال ۹۸ توسط وزات علوم، از پنج قطب علمی به دو قطب علمی کاهش یافت؛ دلیل آن را چه میدانید؟ در ادامه بفرمایید دلیل کاهش عملکرد قطبهای علمی در کشور چیست؟
وزارت علوم در سال ۹۸ در جهت ساماندهی به وضعیت قطبهای علمی در کشور به ادغام قطبهای علمی موسسات آموزشی و پژوهشی سراسر کشور پرداخت. بر این اساس پنج قطب علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی به دو قطب در حوزه محاسبه و مشخصهیابی افزارهها و زیر سیستمهای الکترو مغناطیسی و کنترل صنعتی تقلیل یافت.
واقعیت امر این است که ما در نظام آموزش عالی یکسری تعاریف از واحدهای پژوهش و فناوری داریم که باید بتونیم کارکردهای آنها را تعریف کنیم تا پس از آن جایگاه علمی و فنی را به آنها بدهیم. به عنوان مثال ما آزمایشگاه، گروهها، مراکز، پژوهشکده و پژوهشگاههای تحقیقاتی را داریم که پس از آن قطب علمی نیز تعریف شدند. خب همه این موارد اگر از آزمایشگاه تحقیقاتی بگذریم، فعالیتهای گروهی هستند که اعضای هیئت علمی با یک تخصص ویژه یک گروه پژوهی را تشکیل میدهند و با تشکیل سه گروه پژوهشی یک پژوهشکده را به وجود میآورند، در نهایت نیز از تشکیل سه پژوهشکده یک پژوهشگاه ایجاد میکنند. این ساختاری بود که در سلسله مراتب واحدهای تحققاتی در وزارت علوم وجود داشت. به این ترتیب قطبها نیز اضافه و ماموریتهایی نیز به آنها داده شد.
منتهی بحث مهم و جدا از ساختارسازی این است که آیا ما در نظام تصمیمسازی خود اعتقادی به مرجعیت علمی داریم یا نداریم؟ بنده شخصا اعتقاد دارم که در نظام تصمیمسازی در کشور ما با این موضوع هنوز فاصله داریم و شما در موارد متعدد شاهد این موضوع هستید. این در حالی است که در کشورهای غربی مهمترین مسائل به دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی خاص ارائه میشود. به عنوان مثال چینش ساختار چگونگی اعمال تحریم برعلیه جمهوری اسلامی و برندازی از داخل کشور را به مراکز تحقیقاتی خود سپرده بودند تا آنها در این راستا به پژوهش بپردازند و آن را هدایت کنند. اما ما در کشور ایران حتی در حوزههای تخصصی نیز که دانشگاهها و واحدهای تحقیقات و فناوری میتوانند مرجعیت علمی داشته باشند و در حوزه علوم انسانی تحت عنوان کرسیهای نظریه پردازی شناخته میشود نیز مخاطب تصمیمسازان قرار نمیگیرد. همین امر سبب میشود تا عملکرد این مجموعهها به عنوان مرجع علمی در حوزههای مختلف کاهش یابد.
البته اعضای هیئت علمی به صورت مستقل فعالیتهای ارتباط با صنعت و پروژههای تحقیقاتی و فناوری خود را با توجه به توانایی که دارند، انجام میهند و زمانی که نیاز به یک پروژه باشد به صورت گروهی گرد هم میآیند تا آن را به نتیجه برسانند؛ بنابراین فعالیت تحقیقاتی به صورت فطری در دانشگاهها وجود دارد، اما زمانی که یک سازمانی تحت عنوان قطب، پژوهشکده و ... تشکیل میشود باید متقاضی بیرونی داشته باشد وقتی آن متقاضی وجود ندارد عضو هیئت علمی دوباره برمیگردد به سمت فعالیتهای قبلی و مستقل خود، زیرا لزومی نمیبیند که فعالیتهای فردی خود را تحت گروهی انجام دهد که شاید محدودیتهایی نیز داشته باشند و از طرفی تقاضایی از بیرون برای آن وجود ندارد.
با توجه به بند ۶ راهکارهاى اجرایى قانون برنامه سوم توسعه اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى جمهورى اسلامى ایران، وزارت علوم باید قطبهای علمی را تحت حمایت قرار میداد؟ آیا این حمایتها برای قطبهای علمی دانشگاه خواجه نصیر اتفاق افتاد؟
قطبها در ابتدا تحت حمایت مالی و معنوی وزارت علوم قرار داشتند. اما در دوسال گذشته وزارت علوم این حمایتها را به صفر رسانده است و تنها به اینکه هر دانشگاه عنوان قطب علمی داشته باشد، بسنده کرده است. به طوری که پس از ساماندهی قطبهای علمی در سال ۹۸ و تصویب یک سوم آنها، هیچگونه اعتباری را به آنها نداده است. با این ساختار که هیچ گونه حمایت مالی و معنوی انجام نمیشود، مسلما عملکرد قطبها کاهش مییابد و شما شاهد این وضعیت قطبهای علمی در کشور خواهید بود.
آیا با سختار تشکیل قطبهای علمی از طریق پیشنهاد دانشگاهها برای قطب علمی شدن و تایید وزارت علوم موافق هستید؟
بروند معاون پژوهشی وزارت علوم، در زمان معاونت خود استراتژی را تحت عنوان استقلال دانشگاههای برتر داشت، بر این اساس تشکیل مراکز پژوهشی و پژوهشکدهها را طبق یک مصوبهای به دانشگاههای برتر واگذار کرد. این موضوع که در اختیار دانشگاهها باشد با توجه به اینکه دانشگاهها بر اساس ابلاغیه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید ماموریت محور شوند؛ خوب است. به طوری که دانشگاه با هر ماموریتی که دارد قطبهای خود را نیز بر اساس همان ماموریت تشکیل دهد.
در واقع از نظر واگذاری درست است، اما علاجی برای رفع مشکل قطبهای علمی در کشور نخواهد بود. زیرا به عنوان مثال اگر تنها به دانشگاه خواجه نصیر این اجازه را دهند که بر اساس ماموریتهایی که دارد در چند حوزه قطب تشکیل دهد، زمانی که متقاضی نداشته باشد مسلما فعالیتی نخواهد داشت؛ بنابراین باید تصمیم سازان کشور دانشگاهها را به مرجعیت بشناسند و برای مشاوره از آنها کمک بخواهند، شما شاهد هستید که در سالهای اخیر سیاستهای کلان کشور بدون مشاوره حوزههای تخصصی و پژوهشی در دانشگاه انجام شده است، د صورتی که ما در کشور نیروی انسانی بسیار قوی از اقتصاد دانان داریم که برخی از آنها در خارج از کشور بیش از داخل کشور شناخته شدهاند، بنابراین زمانی که در این مسائل اصلی از دانشگاه مشورت گرفته نمیشود چطور انتظار دارید که برای رفع یکسری مشکلات در کشور به عنوان مثال در حوزه خودرو به سمت دانشگاه بیایند؟
وضعیت عملکرد قطبهای علمی دانشگاه خواجه نصیر چگونه است و چرا با مشاهده سایت این دانشگاه، نمیتوان از دستاوردهای قطبهای علمی آگاه شد؟
دو قطب دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی اکنون فعال است، به صورتی که جلسات ماهیانه دارند و گزارش عملکرد و طرحهای بلند مدت ارائه میدهند. این یک طرحی است که دانشگاه در محیط خود و با استفاده از پتانسیل واحدهای تحقیقاتی و اعضای هیئت علمی سعی دارد فعالیتهای گروهی را ساماندهی کند؛ بنابراین این موضوع تنها در داخل دانشگاه وجود دارد که در فضای دانشگاه یک تیمی طرح پنج ساله ارائه و در راستای آن حرکت میکنند.
اما شما به عنوان جامعه بیرونی عینیت آن را مشاهده نمیکنید، زیرا تقاضای از بیرون وجود ندارد تا قطب دانشگاه برای آن فعالیتی انجام دهد که بشود برای مخاطب بیرونی آن را به عنوان عملکرد قطب علمی ارائه کرد. همین موضوع سبب میشود که برخی میآیند و در سخنرانیها اعلام میکنند که دانشگاهها نقش اجتماعی خود را ایفا نکردهاند؛ در حقیقت باید از این سخنرانان پرسید شما چه زمانی به دانشگاه مراجعه کردهاید که دانشگاه پاسخ گوی شما نبوده است؟ بنابراین باید در این زمینه اصلاحاتی انجام شود تا تصمیمسازان به سمت دانشگاه بیایند و مسائل و مشکلات کشور را به دانشگاه عرضه کنند تا قطبهای علمی در آن زمینه به فعالیت بپردازند. از طرفی قطبهای علمی باید برای انجام فعالیتها حمایت مالی و معنوی شوند که در غیر این صورت وضعیت قطبهای علمی در کشور تغییری نخواهد کرد.