به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بیش از بیست سال از تدوین اولین آییننامه تشکیل قطبهای علمی در کشور میگذرد. آییننامهای که با هدف تبدیل دانشگاهها و موسسات آموزشی و پژوهشی به پایگاههای اصلی علوم در حوزههای مختلف تدوین شد. بر این اساس هر گروه آموزشی یا پژوهشی به شرط داشتن یک هسته علمی قوی «اعضای هیئت علمی استاد و دانشیار با عملکرد آموزشی و پژوهشی برجسته در طول ۵ سال اخیر، برخورداری از تجهیزات پژوهشی و آزمایشگاهی ...» و ارائه یک برنامه پنج ساله برای تحقق هدفهای قطبهای علمی و نیازهای آتی کشور به عنوان قطب علمی مزین شد. عملکرد ضعیف قطبهای علمی در کشور موجب شد تا وزارت علوم در سال ۹۵ تصمیم به ادغام و حذف و در نهایت ساماندهی بیش از ۱۵۰ قطب علمی در کشور بگیرد. اما ساماندهی انجام شده نیز نتوانست تغییری در عملکرد قطبهای علمی ایجاد کند؛ به طوری که اکنون بسیاری از قطبهای علمی کشور عملا بدون فعالیت باقی ماندهاند و هیچ دستاوردی ندارند.
بیشتر بخوانید
گمشدهای با عنوان قطب علمی در وزارت علوم / عدم شفافیت در ارائه دستاوردها یا بیتدبیری در ساماندهی؟
دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی نیز از جمله دانشگاههایی محسوب میشود که با ۱۹۴ آزمایشگاه پژوهشی و آموزشی، ۱۳ مرکز پژوهشی، ۳ گروه پژوهشی، ۶ پژوهشکده، ۱۱ شرکت دانشبنیان و ۲۸ شرکت مرکز رشد از ۵ قطب علمی به دو قطب علمی کاهش یافت. به همین منظور به گفتگو با مهدی علیاری مدیر قطب علمی کنترل صنعتی و معاون پزوهشی دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیر الدین طوسی پرداختیم تا از دلایل کاهش قطبهای علمی این دانشگاه و وضعیت فعالیت آنها آگاه شویم.
وضعیت قطبهای علمی کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
قصه قطبهای علمی از سال ۷۹ طبق برنامه پنج ساله توسعه و بر اساس قطبهای علمی جهان ایجاد شد. شروع آن خیلی پرشتاب بود به گونهای که قصد داشتند یکسری قطب داشته باشند که آنها به عنوان پایگاههای اصلی رشتههای علوم شناخته شوند و در بلند مدت به مراکز پیشرفته علمی تبدیل شوند. به عنوان مثال قطب علمی کنترل صنعتی قرار بود در بلند مدت به مرکز علمی تبدیل شود، اما پس از گذشت ۲۱ سال شما شاهد هستید که هیچ اتفاقی رخ نداده است و همچنان قطبهای علمی به همان شکل باقی ماندهاند.
آییننامه قطبهای علمی تا کنون قریب به سه بار اصلاح شده است؛ با توجه به عملکرد کنونی قطبهای علمی نظرتان درباره آییننامه فعلی قطبهای علمی چیست؟
شاید یکی از دلایل این نابسامانی در قطبهای علمی همان تغییر مدام آیین نامه قطبهای علمی به دست سیاستگذاران مختلف است. متاسفانه به نظر میآید در دولتهای مختلف هر وزارت خانهای آمده است، بر اساس سیاستهای خود یک آییننامهای را تدوین کرده است. اگر نگاهی به آیین نامه قطبهای علمی سالهای گذشته با آخرین اصلاحیه آن کنید، خواهید دید که آییننامه قطب علمی کنونی هیچ ربطی به آن اهدافی که قطبهای علمی به خاطر آنها به وجود آمدهاند؛ ندارند.
آییننامهای قطبهای علمی قریب به سه بار بازبینی شده است و آخرین اصلاحیه آن مربوط به مهر ماه سال ۹۷ میشود. در اصلاحیه جدید وزارت علوم، اهداف قطبهای علمی به گسترش مرزهای دانش، فراهم سازی زمینههای فعالیت گروهی، کسب مرجعیت علمی تقلیل یافت از طرفی طی سیاستهای اتخاذ شده، اعتبار آنها را کاهش دادند. این در حالی است که باید نخ تسبیحی در این میان وجود داشته باشد تا معلوم شود قطبهای علمی از لحظهای که متولد میشوند تا زمانی که قرار است به محصول برسند باید چه مسیری را طی کنند. اگر قرار بوده است تا این قطبهای علمی یک الگویی از قطبهای علمی جهان باشد، باید دید اکنون بعد از ۲۱ سال به کجا رسیدهاند.
با توجه به صحبتهای شما در خصوص تغییر اهداف قطبهای علمی پس از تدوین آیین نامهای قطبهای علمی در سال ۹۷، این آیین نامه به چه نحو باید اصلاح شود؟
مجوز دادن قطبهای علمی مانند آییننامه ارتقاء است به طوری که افراد برای اینکه عضو قطب علمی شوند باید امتیازاتی را آورده باشند. اینکه بخواهند افراد خبرهای دوره هم جمع شوند طبیعتا یک آییننامه نیاز است، اما اینکه قطب علمی با چه هدفی تشکیل میشود، بسیار مهم است.
در کشور ما به اندازه کافی به منظور رتبهبندیهای بینالمللی و پیشرفت علمی، مقاله تولید میشود، از طرفی صنایع ما از ارتباط دانشگاه وصنعت گرفته تا کارهایی که اعضای هیئت علمی در صنعت انجام میدهند، هم وزن تعداد مقالاتمان نیست.
این آییننامهای که به این صورت مجوزهای قطبهای علمی را میدهد طبیعتا آن بخش صنعت را مشاهده میکند. بنده فکر میکنم اگر این مسیر بخواهد درست طی شود صنایع باید زمانی که میخواهند پروژهای را تعریف کنند از قطب علمی کمک بگیرند. در حالیکه اکنون به گونهای است که ما باید به صنعت مراجعه و خودمان را به عنوان قطب علمی به آنها معرفی کنیم که در بسیاری از موارد صنایع حتی نمیدانند قطب علمی چیست و چه فعالیتی انجام میدهد!
این در حالی است که قرار بود، قطبهای علمی مرکزی باشند که همه به آنها مراجعه کنند و از آنها برای انجام کارهای خود مشورت بگیرند. این موضوع که صنایع بدانند برای مشورت و گرفتن نقشه راه به چه کسی و کجا مراجعه کنند بسیار موضوع مهمی است.
اینکه از اعضای قطبهای علمی خواسته شود که تنها به ارائه مقاله بپردازند هدر دادن این سرمایهها است. بنده معتقد هستم صنایع کشور باید از مسیر قطبهای علمی به دانشگاهها برسند تا مشکلات صنعتی رفع شود. متاسفانه این موضوع در هیچ یک از آییننامهها دیده نشده است.
وزارت علوم بر اساس قانون برنامه سوم توسعه موظف شده است که برای تحقق اهداف قطبهای علمی از آنها حمایت مالی و معنوی کند. آیا شما در قطب علمی کنترل صنعتی از این حمایتها برخوردار شدید؟
گاهی اوقات یک مدیر این موضوع را بسیار مهم میدانسته به همین دلیل بودجه خوبی را به آن اختصاص داده است و در برخی دیگر از دورهها مانند دورهای کنونی هیچ توجهای به قطب علمی نمیشود و نه تنها به آنها بودجهای تعلق نمیگیرد بلکه تمام پیگیری آنها برای فعالیت قطبهای علمی دریافت گزارش عملکرد سالانه است که به آن نیز توجهای نمیشود، زیرا پس از ارسال گزارش عملکرد سالانه اصلا اعلام نمیشود که نتایج ارزیابیها چیست و چه نواقص و یا قوت ضعفهایی در این زمینه وجود داشته است.
گزارش عملکرد سالانه قطبهای علمی نیز از طریق چند تن از اساتید که به صورت جداگانه به فعالیت میپردازند، انجام میشود. اما در کنار هم قرار گرفتن این اساتید برای انجام فعالیتهای بزرگتر طبیعتا نیاز به راهکارهای حمایتی مالی و اداری دارد.
ما در قطب علمی کنترل صنعتی سعی میکنیم تا به برگزاری وبینارها بپردازیم، طبیعتا هدف اصلی که به وجود آمدن محوریت پژوهشی است، با این فعالیتهایی که اکنون در قطبهای علمی انجام میشود، محقق نخواهد شد. به نظر نمیآید با این شرایط قطبهای علمی بتوانند مسیر درستی را طی کنند. اگر قرار است که به این اهداف برسیم باید از این قطبها حمایت شود.
بودجهای باید وجود داشته باشد تا بتوان یک دفتر و رئیس دفتری را برای اداره قطب علمی ایجاد کنیم. متاسفانه اصلا این گونه نیست، و هیچ بودجهای برای آن وجود ندارد به طوری که قطبهای علمی برای تامین اعتبار کاملا رها شدهاند؛ و زمانی که به دانشگاهها مراجعه میشود برای اینکه بودجهای در اختیار آنها قرار گرفته شود اعلام میشود که قطبهای علمی جزء اهداف قدیمی محسوب میشوند و اکنون موضوعیتی ندارند. موضوع این است که اگر قرار است این قطبهای علمی حمایت نشوند چرا وزارت علوم همانند یک وصله ناجور هنوز به وجود آنها اصرار دارد.
با توجه به صحبتهای شما در خصوص تغییر اهداف قطبهای علمی پس از تدوین آییننامهای قطبهای علمی در سال ۹۷، این آییننامه به چه نحو باید اصلاح شود؟
مجوز دادن قطبهای علمی مانند آییننامه ارتقاء است به طوری که افراد برای اینکه عضو قطب علمی شوند باید امتیازاتی را آورده باشند. اینکه بخواهند افراد خبرهای دوره هم جمع شوند طبیعتا یک آییننامه نیاز است، اما اینکه قطب علمی با چه هدفی تشکیل میشود بسیار مهم است.
در کشور ما به اندازه کافی به منظور رتبهبندیهای بینالمللی و پیشرفت علمی، مقاله تولید میشود، از طرفی صنایع ما از ارتباط دانشگاه وصنعت گرفته تا کارهایی که اعضای هیئت علمی در صنعت انجام میدهند، هم وزن تعداد مقالاتمان نیست. این آیین نامهای که به این صورت مجوزهای قطبهای علمی را میدهد طبیعتا آن بخش صنعت را مشاهده میکند.
بنده فکر میکنم اگر این مسیر بخواهد درست طی شود صنایع باید زمانی که میخواهند پروژهای را تعریف کنند از قطب علمی کمک بگیرند. در حالیکه اکنون به گونهای است که ما باید به صنعت مراجعه و خودمان را به عنوان قطب علمی به آنها معرفی کنیم که در بسیاری از موارد صنایع حتی نمیدانند قطب علمی چیست و چه فعالیتی انجام میدهد!
این در حالی است که قرار بود، قطبهای علمی مرکزی باشند که همه به آنها مراجعه کنند و از آنها برای انجام کارهای خود مشورت بگیرند. این موضوع که صنایع بدانند برای مشورت و گرفتن نقشه راه به چه کسی و کجا مراجعه کنند بسیار موضوع مهمی است.
این که از اعضای قطبهای علمی خواسته شود که تنها به ارائه مقاله بپردازند هدر دادن این سرمایهها است. بنده معتقد هستم صنایع کشور باید از مسیر قطبهای علمی به دانشگاهها برسند تا مشکلات صنعتی رفع شود. متاسفانه این موضوع در هیچ یک از آییننامهها دیده نشده است.
از آنجایی که صنعت به سمت قطبهای علمی نمیآید چه گونه میتوان ارتباط بین قطبهای علمی و صنعت را ایجاد کرد؟
دفتر قطب علمی در وزارت علوم باید به این موضوع رسیدگی کند. به طوری که آن دفتر در وزارت خانه، قطبهای علمی را به صنایع مختلف معرفی کند و از آنها بخواهد که به قطبهای علمی مراجعه کنند و در این زمینه پیگیریهای لازم را انجام دهد. از طرفی لازم است پس از معرفی قطب علمی به صنعت، وزارت علوم از سوی قطبهای علمی پیگیر شود که اکنون با مراجعه این صنعت به شما چه کمکی به آن کردهاید. اگر قطبهای علمی به عنوان مراجع علمی که قرار است یک راهکاری را ارائه کنند، شناخته شوند و از سمت وزارت خانه نیز پیگیری و معرفی انجام شود مسلما این ارتباط شکل خواهد گرفت.
ما به عنوان یک قطب علمی وظیفه این را نداریم که به معرفی خود بپردازیم. در حقیقت این وظیفه وزارت علوم است که به ما مجوز فعالیت ارائه میدهد. این وزارت خانه باید از صنایع بخواهد تا طرح پژوهشی را یا به قطبهای علمی بدهد و یا به عنوان مشاور از آن استفاده کند.
وزارت علوم در حقیقت باید این حلقه مفقوده را ایجاد کند. با این روند که وزارت علوم در پایان هر سال تنها یک گزارش عملکرد از قطبها بخواهد، نمیشود به وضعیت فعالیت قطبهای علمی در کشور سروسامان داد. زیرا اساتید دانشگاه و اعضای قطبهای علمی به طور جداگانه هر سال به فعالیت میپردازند و در نهایت همه فعالیتها را در قالب یک گزارش عملکرد به وزارت علوم ارائه میدهند و این خود سبب شده است که ما به اهداف قطب علمی دست نیابیم.
با نگاه به سایت دانشگاه و قطب علمی کنترل صنعتی به جز ارائه وبینارها کنفرانسها و در نهایت ارائه مقالات، خبری از مهمترین هدف تشکیل قطبهای علمی یعنی رفع مشکالات کشور وجود ندارد؟ آیا شما در این زمینهها فعالیتی انجام ندادهاید؟
ما در پروپوزالهای خود به رفع مشکلات کشور پرداختهایم به عنوان نمونه به وزارت علوم اعلام کردیم که قادر هستیم دستگاه بسیار موثر در حوزه صنعت بسازیم و کشور را از واردات این محصول بی نیاز کنیم. اما همچون بقیه موارد به این پرپوزال و طرح بودجهای تعلق نگرفت و به ثمر نشسته نشد.
هر استادی میتواند به صورت شخصی به ارائه طرح پژوهشی بپردازد و پس از آن به صنعت مراجعه کند، اما با این کار هدف قطب علمی محقق نخواهد شد. زیرا در قطبهای علمی اساتید با همفکری هم به تولید و یا راهنمایی برای تولید یک محصول میپردازند. قطبها تلاش خود را برای این موضوع انجام دادهاند، اما در حد تلاش خودشان باقی مانده و حمایتی از آنها برای به ثمر رسیدن آن تلاشها اتفاق نیفتاده است.
ما اکنون در قطب علمی خود مجله نیز ایجاد کردهایم، اما در واقع ایجاد مجله هدف نهایی نبوده است. هدف اصلی باید راهبری و صنعت باشد. گاهی تصور میشود وقتی ما میگوییم به قطب علمی مراجعه کنید به این دلیل است که میخواهیم پولی به دست آوریم، نه اینطور نیست؛ اگر طرح پژوهشی را هم به ما نمیدهند حداقل از ما مشاوره رایگان بخواهند ما اساتید حاضر هستیم برای رفع مشکلات صنعت حتی مشاوره رایگان ارائه کنیم، اما متاسفانه به ما رجوع نمیشود. اگر این اتفاق رخ دهد قطبها تا حدودی احیا خواهند شد و از آن حالت بی فایده بودن خارج میشوند.
حقیقت این است که تالیف مجله و برگزاری رویداد به صورت روتین انجام خواهد شد، اما این موضوع که صنایع بتوانند به جایی مراجعه کنند تا مشکل خودشان را بگویند و برای رفع آن راه حل بیابند، مهم است.
آیا برای انجام فعالیتهای پژوهشی در قطب کنترل صنعتی، دانشگاه از شما حمایت کرده است؟
بنده معاون پژوهشی دانشکده برق دانشگاه خواجه نصیر هستم در دانشگاه نیز کارشناسی برای فعالیتهای قطب علمی وجود دارد، ولی خب این دوستان نیز به بالا سری خود که وزارت علوم است نگاه میکنند. البته مقصر نیز نیستند، چون وزارت خانه به آنها هیچ کمکی را نکرده است که آنها بخواهند در اختیار ما قرار دهند. این در حالی است که برخی مواقع دانشگاه از بودجه خود برای ما استفاده میکند.
با توجه به سخن شما قطبهای علمی نیاز به ارتباط با صنعت دارند، از نظر شما ایا اکنون که وزارت علوم به این کار نمیپردازد، دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه نمیتواند این ارتباط را شکل دهد؟
ما در دانشگاه خواجه نصیر خیلی از پروژههایی را که از صنایع دریافت کردهایم از طریق همان دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه بوده است. اما این نکته وجود دارد که اساتید دانشگاهی در هر دو صورت معرفی و یا عدم معرفی دفتر ارتباط با صنعت دانشگاه، میتوانند طرح پژوهشی را انجام دهد.
اما مسئله اصلی این است که صنعت کشور ما به طور کلی با مفهوم قطب علمی آشنا نیست و به همین دلیل است که به سمت آن نمیآید برایایجاد این ارتباط لازم است قبل از هرچیز این آشنایی رخ دهد در غیر این صورت ارتباط جزئی ما از طریق دفتر ارتباط با صنعت نیز مشکل را حل نخواهد کرد. همچنین با این روش یعنی معرفی قطبهای علمی به صنعت توسط اساتید، قطب علمی از اهداف خود دور خواهند شد، زیرا هدف قطب علمی راهبری، هدایت و جهتدهی است و نمیتواند خودش به اجرای طرحهای پژوهشی بپردازد بلکه وظیفه آن مشاوره و هدایت صنعت برای انجام فعالیتها است.
و اما نکته آخر؛
احساس میکنم وزارت علوم نیاز به یک نگرش جدید به قطبهای علمی داشته باشد. به طوری که آییننامه آن مورد بازبینی قرار گیرد و اهداف قدیمی آن دوباره مورد توجه قرار گیرد. همچنین لازم است عملکرد قطبها طی ۲۱ سال گذشته مورد بررسی قرار گیرد و گفته شود که طی این سالها چه فعالیتهایی انجام شده است و پس از آن به تصمیم گیری در خصوص ادامه فعالیت قطبها در کشور و یا حذف کلی آنها پرداخت. همچنین لازم است که در ابتدای هر دوره از فعالیت قطبهای علمی گزارشی از عملکرد آنها ارائه شود، متاسفانه اکنون چنین چیزی نه در سایت وزارت علوم و نه در هیچ جای دیگر وجود ندارد.
متاسفانه وزارت علوم حتی سایت قطبهای علمی خود را نیز به روز رسانی نکرده است. به طوری ما در سایت خود دو قطب علمی داریم، اما همانطور که مشاهده کردهاید تعداد قطبهای علمی دانشگاه خواجه نصیر در سایت وزارت علوم برای دورههای قبل است. تمام این مواردی که عرض کردم سبب شده است تا اکنون وضعیت قطبهای علمی نامساعد باشد. امیدواریم این اوضاع سامان یابد.