به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، عملکرد ضعیف قطبهای علمی در کشور موجب شد تا وزارت علوم با هدف دستیابی به مهمترین مقصود خود از تشکیل قطبهای علمی در کشور یعنی رفع مشکلات جامعه و رشد علمی، در سال ۹۸ تصمیم به ادغام و حذف و در نهایت ساماندهی بیش از ۱۵۰ قطب علمی در کشور بگیرد.
بر این اساس بسیاری از قطبهای علمی دانشگاههای کشور به خصوص دانشگاههای تراز اول حذف و یا ادغام شدند. یکی از این دانشگاههای برتر، اولین دانشگاه صنعتی ایران با بیش از ۱۲ هزار دانشجو و ۴۰۰ عضو هیئت علمی به نام دانشگاه علم و صنعت است که در رتبهبندی دانشگاههای ایران جزو سه دانشگاه برتر فنی ومهندسی کشور شناخته میشود. به همین منظور به گفتگو با امیرحسین دوایی، معاون پژوهشی دانشگاه علم و صنعت پرداختیم تا از چون و چرایی حذف ۴ قطب علمی در این دانشگاه باخبر شویم.
بیشتر بخوانید
عملکرد ضعیف قطبهای علمی تحت تاثیر تصمیمات وزارت علوم / دانشگاه امیرکبیر با کدام سیاست غلط متضرر شد؟
گمشدهای با عنوان قطب علمی در وزارت علوم / عدم شفافیت در ارائه دستاوردها یا بیتدبیری در ساماندهی؟
پس از ساماندهی قطبهای علمی در سال ۹۸ توسط وزات علوم، تعداد قطبهای علمی دانشگاه علم صنعت نیز همچون سایر دانشگاههای بزرگ دستخوش تغییرات شد؛ دلیل آن را چه میدانید؟
دانشگاه علم و صنعت پیش از سال ۹۷، ۹ قطب علمی در رشته گرایشهای مختلف داشت؛ اما پس از این که وزارت علوم به تایید برخی از این قطبها نپرداخت، قطبهای علمی دانشگاه علم و صنعت به ۵ مورد کاهش یافت که دلیل آن شاخصهای علملکردی در کل کشور بوده است، زیرا فرایندی را که قطبهای علمی باید دنبال کنند تا به عنوان قطب مطرح شوند، فراتر از همکاری چند عضو هیئت علمی است. به طوری که نیاز به اعتبارات بسیار بزرگ تری دارد.
در واقع تشکیل قطبهای علمی ارتباط تنگاتنگی با نیازهای کشور دارد تا وقتی این اعتبارات به طور کافی تامین و ارتباط با نیازها محقق نشود، قطب علمی تنها در حد یک اسم باقی میماند و با مفهوم اصلی خود بسیار فاصله دارد. از نظر بنده درست نیست که در کشور صدها قطب علمی را به رسمیت بشسناسیم، زیرا این معنا را میدهد که احتمالا هیچ یک از آنها قطب علمی نیستند.
دلیل عملکرد ضعیف قطبهای علمی در کشور به نظر شما چیست؟ برای ساماندهی به وضعیت قطبهای علمی با توجه به اینکه اکنون بسیاری از آنها در جهت رفع نیازهای جامعه حرکت نمیکنند، چه پیشنهادی دارید، آیا دانشگاه علم و صنعت در این زمینه فعالیتی داشته است؟
قطبهای علمی در ابتدای کار با هدف توسعه مقالات با کیفیت ایندکس شده در مراجع مختلف تشکیل شدند، یعنی صورت مسئله تشکیل قطبهای علمی تولید مقاله بود. اکنون این امر محقق شده است، زیرا تعداد مقالات دانشگاهی بسیار افزایش یافتهاند. از طرفی در بخش کیفیت نیز رشد یافتهایم زیرا نام ما در رتبهبندیها وجود دارد، اما خیلی مطمئن نیستیم که آن مقالات توانسته باشند مسائل کشور را حل کنند؛ بنابراین گسترش قطبها با آن ماموریت قبلی شاید اکنون دیگر موضوعیتی نداشته باشد. به همین منظور ما اکنون در دانشگاه علم و صنعت تمرکز خود را بر قطبهای فناوری گذاشتهایم. زیرا فناوری یک مرحله پیش رفتهتر از قطب علمی است. علم وقتی که به فناوری میرسد به بلوغ رسیده است و اگر به فناوری دست نیابد یعنی در مرحله نوجوانی خود باقی مانده است. قطبهای فناورانه در داخل خود طبیعتا قطبهای علمی را نیز خواهند داشت.
در دانشگاه علم و صنعت چه تعداد قطب علمی فناورانه تشکیل دادهاید؟ هر رشته برای قطب علمی شدن چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟
اکنون با برنامهریزیهای انجام شده مجوز ایجاد دو قطب فناوری که به صورت داخلی تاسیس شدهاند را از دانشگاه علم و صنعت گرفتهایم، با این حال ما برای افزایش این قطبها خیلی با احتیاط حرکت میکنیم، زیرا قصد داریم این قطبها به معنای واقعی مرتبط با نیاز کشور باشند و خودشان در کسب اعتبارات مالی، پشتیبانیهای فنی از دستگاههای اجرایی فعال شوند تا ما مطمئن شویم که با ایجاد این قطب یک اتفاق مبتنی بر نیاز با حفظ ارتباطات بیرون از دانشگاه رخ میدهد، آن وقت مجوز تشکیل قطب فناوری را میدهیم. در غیر این صورت تنها با جمع شدن چند متخصص کنارهم فکر نمیکنم که مفهوم قطب متبلور شود، زیرا از نظر بنده این تنها یک همکاری ساده است که در تمام دانشگاه وجود دارد.
هر رشته گرایشی که قصد دارد به قطب تبدیل شود اول از همه باید به منبع نیاز فناورانه به طور جدی متصل باشد و در درجه دوم از اعتبارات هدفمند برخوردار باشد تا بتواند مفهوم درست قطب علمی را در دانشگاه محقق کرد.
دانشگاه علم و صنعت علاوه بر قطب فناوری، قطب انستیتو فناوری را نیز تشکیل داده است؛ هدف از تشکیل این قطب در دانشگاه چیست و به چه فعالیتی میپردازد؟
انستیتوها در واقع نهادهایی هستند که پروژههای بزرگ و کلیدی را از دستگاههای اجرایی مهم کشور همچون شرکت نفت، ملی گاز، فناوری ارتباطات و اطلاعات که از تشکیل نهاد پاسخگو با خودشان در دانشگاه حمایت میکنند، دریافت میکنند.
وقتی مسئلهای به صورت ماموریت کلان به دانشگاه میآید نه به صورت پروژهای؛ ما برای آن مسئله در دانشگاه یک نهاد تشکیل میدهیم که برنامه مشخص فعالیت آن در هیئت رئیسه به تصویب میرسد. به همین جهت یک فرایندی شکل میگیرد تا آن نهاد به صورت کامل پاسخ گوی آن نهادهایی باشد که این ماموریت را به عهده آن گذاشتهاند؛ بنابراین اولویت برنامههای ما در دانشگاه علم و صنعت انستیتوهای فناوری است. پس از آن قطبهای فناوری و در درجه آخر قطبهای علمی اولویت ما هستند. البته هر سه این موارد وجوه مختلف یک حرکت هستند، اما در انستیتوها این کار میتواند خیلی هدفمندتر انجام شود.
دانشگاهها برای تشکیل این انستیتوها آیا نیاز به مجوزی همچون تشکیل قطبهای علمی در دانشگاهها دارند؟ بودجه مورد نیاز این انستیتوها از چه طریقی تامین میشود؟
وزارت علوم در گذشته با تدوین یک آییننامه، این اختیارات را به دانشگاهها واگذار کرده است و دانشگاهها میتوانند به اختیار خود نهادهای فناورانه تشکیل دهند؛ به طوری که نیاز به مجوز وزارت علوم ندارند.
اکنون مسئله قطبهای علمی و اینکه مجوز دارند یا ندارند، تمام شده است و مسئله اصلی تشکیل نهاد در دانشگاهها است که دانشگاههای تراز اول در این زمینه در اولیت بالاتری قرار دارند و باید با تایید هیئت امنا، نهادهای فناوری مورد نیاز خود را که فکر میکنند که اگر ایجاد شود به ماموریت دانشگاه کمک میکند، ایجاد کنند.
بودجه این نهادها نیز از طریق دانشگاه تامین میشود و وزارت علوم در این زمینه بودجهای اختصاص نداده است. زیرا کشور تعداد بسیار زیادی موسسات آموزش عالی دارد و اگر بخواهد حمایتی انجام دهد به صورت قطره چکانی خواهد بود. اکنون دانشگاهها باید بتوانند توانمندی خود را با نیاز مشخص بیرون همسو کنند، اگر این اتفاق رخ دهد از محل دستگاههای مرتبط اعتبارات هم به دست خواهد آمد، زیرا بر اساس نیاز واقعی طراحی میشود. طبیعتا کار حرفهای زمانی شکل می گیرد که دو طرف این تعامل یعنی کسی که نیاز دارد و کسی که میتواند نیاز را برطرف کند، با یکدیگر کار کنند. اگر نهاد سومی به مسئله ورود کند و حمایت کند بدون اینکه نهاد متقاضی حضور داشته باشد، موجب همین حمایتهای قطره چکانی میشود که نتایج محدودی دارند.