به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، سعید صائمی استاد دانشگاه در یادداشتی نوشته است، بازار سرمایه امروز وضعیت مناسبی ندارد و هیچکس همراه و همیار در بازار بورس و سرمایه نیست. امروز ما از نبود اعتماد و نبود نقدینگی در بازار و سبقت بین فروش بازار در بین حقیقیها و حقوقیها عملاً برخوردار هستیم و یک خودکشی دسته جمعی در بازار سرمایه برای فرار از این شرایط شکل گرفت که ضربه شدیدی به بازار سرمایه زد. وضعیت بد اینکه در این شرایط نه سیاستگذار مالی و نه سیاست گذار پولی وجود ندارد که نقشه راه را جلوی ما بگذارد و بدتر از آن به دنبال یکسری انتظارات موهم هستیم که در این انتظارات اگر و، اماهای بسیار وجود دارد که به تبع نیمه خالی لیوان را مشاهده میکنیم.
در اینجا سوالی که پیش میآید این است که آیا بازار سرمایه میتواند وضعیت سال گذشته را داشته باشد جواب خیر است، ولی میتواند در پایان امسال در بین بازارهای دیگر بهترین بازدهی را داشته باشد انصافاً تمام ابزارهای آن مهیا میباشد ما گزارشهای زمستان را دیده ایم روند سود ناخالص عملیاتی، فروشها و نرخها و حتی چشم اندازهای این ابزار که برای بازار سرمایه فراهم شده است قابل رویت میباشد که نشان میدهد نسبت به بازارهای دیگر شرایط بهتری خواهد داشت، ولی با این شرایط بازار یک لیدر خیلی خوب را میخواهد تا ما را از این شرایط بیرون بیاورد.
سال گذشته اعلام شد که این بازار سرمایه میباشد که موجب تورم بیش از حد شده است با توجه به اینکه نرخ تورم فروردین اعلام شد و اقتصاد ایران ۲.۷ درصد دیگر متورمتر شد که در کل به مجموع ۴۰.۵درصد رسیده است، و تقریبا میتوان گفت از مرداد سال گذشته هیچ تاثیری نداشته است و با این تفاسیر که ما فضای برجام و فضای خوشبینی را داریم چرا تورم در حال رشد است
سوال اینجاست که آیا این تورم در ماههای دیگر را هم خواهیم دید باید در این جواب گفت که ما اگر به برجام فکر میکنیم و به این ایمان داریسم که اگر روند رو به جلو داشته باشد همه چیز تمام است باید گفت که برجام در یک مدت یک تا یک و نیم سال هیچ تاثیری بر روی متغیرهای حقیقی همچون نقدینگی، تورم، تولید، اشتغال، دستمزد نخواهد گذاشت شاید تنها تغییر در این بر جام فقط اصلاح نرخ ارز باشد که میتواند بر روی بازارهای دیگر تاثیر بگذارد بدون در نظر گرفتن اتفاقهای سیاسی مهمترین آیتم مشکلات از نظر بنده آیتم کسری بودجه است که ریشه تمامی مشکلات در بازارها و بازار سرمایه است و به تبع آن رشد سرسام آور نقدینگی و تنظیم سیاستهای پولی برای رفع این کسری بودجه است که منجر به این تورم شده که در حال حاضر قابل مشاهده میباشد.
ما امروز شاهد رکود در معاملات بازار سرمایه هستیم و هیچ نقشی در این بازار سرمایه، از مرداد سال گذشته تا به امروز در تورم نداشته است و میتوان گفت در سال ۱۴۰۰ نرخ تورم با توجه به بالا بودن کسری بودجه بین همان ۳۵ تا ۴۰ درصد وجود دارد
بودجه امسال به ویژه هرچه به نیمه دوم سال حرکت کنیم کسری بودجه شدید تری را به ما نشان میدهد روند اقتصادی ما در بهترین حالت با فرض وجود برجام و ورود سرمایهها، شکلگیری پروژهها به ۵ درصد میرسد که با این رشد بیش از حد نقدینگی قابل مقایسه نیست؛ بنابراین ما چشم اندازی برای کاهش تورم واقعی نداریم اگر چه که تقاضای سفته بازی در اقتصاد و انتظارات تورمی روند نزولی پیدا میکند، ولی تورم واقعی کاهش پیدا نمیکند مگر اینکه به کاری وحشتناک دست بزنیم که همان افزایش نرخ بهره میباشد که بعضیها طرفدار این شیوه هستند.
در اقتصاد مااین رویکرد، رویکرد صحیحی نیست، نرخ بهره اسمی را افزایش دهیم تا با این رشد تورمی که وجود دارد نرخ بهره واقعی را مثبت نگه داریم همانطور که در سال ۹۳ و ۹۴ دیدیم که بر میگردیم به یک رکود شدیدتر که در کشور ما پدیده رکود تورمی وجود دارد.
در انتها تنها راه در اقتصاد ایران سیاستگذاری پولی، مالی، دولت، که باید کمک کنند تا کنترل کسری بودجه را با تثبیت تورم، کنترل نوسانات به بهبود فضای کسب و کار و تزریق نقدینگی و جهتدهی نقدینگی از بازارهای سرمایه و سفتهبازی به سمت بازارهای مولد را ایجاد کنند.
بهترین سیستمی که دولت میتواند اجرا کند، تزریق اعتماد در بازار سرمایه، واگذاری دارایی از طریق بازار سرمایه است. ما امثال دارایی یکم، پالایشی یکم و شستا در این کشور زیاد مشاهده میکنیم که در این اقتصاد میتواند یک بخش قابل توجهی بار مالی از روی دوش دولت کاهش دهند در نهایت امیدوارم این اعتماد دوباره به بازار سرمایه برگردد تا مردم بتوانند سرمایه گذاریهای خود را از نو با آموزش دیدن شروع کنند.