گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ جنگ میان عراق و ایران در شرایطی وارد هشتمین سال میشد که هر دو جبهه برای پیشبرد اهداف خود به شکل قابل توجهی از رادیو استفاده میکردند. در بحبوحه جنگ بود که نوشتهای از طریق رادیو به گوش مردم و رزمندگان رسید. نوشتهای که خبر از تصویب قطعنامه و پایان جنگ ۸ ساله میداد.
از سال ۱۳۶۸ شرایط اجتماعی جامعه نیازمند تغییرات اساسی بود. مسئولان فرهنگی در این دوران به فکر جبران فشارهای روحی و روانی دوران جنگ بودند. با اتمام جنگ کاربرد اصلی رادیو که انتقال پیام و اخبار سیاسی و مربوط به جنگ بود کم رنگتر شد، به شکلی که بعد از دوران جنگ رادیو با افت قابل توجهی از مخاطبان رو به رو شد. به طور مثال برنامه «صبح جمعه با شما» که در دوران جنگ ۵۷ تا ۶۰ درصد مخاطب داشت در دوران پس از جنگ با کاهش ۴۰ درصدی مخاطب مواجه گردید و برنامه «خانه و خانواده» با ۲۰ درصد مخاطب به ۶ درصد شنونده تقلیل یافت.
البته این بدان معنی نبود که در دوران جنگ نیز رادیو با درصد مخاطب بالا و بدون نارضایتی از سوی شنوندگان پذیرفته میشد. در سال ۱۳۶۳ عواملی همچون یکنواخت بودن برنامه ها، یکسان بودن برنامهها در روزهای عادی و تعطیل، زیاد بودن سخنرانیها و عدم تفکیک برنامهها براساس گروه سنی سبب شد که بیش از ۶۴ درصد شنوندگان از برنامههای رادیو در نظرسنجی اعلام نارضایتی کنند. شاید شرایط اجتماعی خاص دوران جنگ مانع از پرداخت به این زوایا و پنهان ماندن نواقص میشد، اما بعد از جنگ اقبال گسترده مردم به تلویزیون و ویدئو، و کاهش مخاطبان رادیو نگاهی جدی برای بازسازی زیر ساختهای فنی و محتوایی رادیو احساس شد.
مهمترین آسیبهای رادیو در اواخر دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ ریزش مخاطب، ظهور رقیبان رسانهای مانند تلویزیون و بی توجهی مسئولان ارشد سازمان در میان دست اندر کاران رادیو بود. مخاطبان مهمترین علت نارضایتی و دوری از رادیو را کمبود برنامه شاد و سرگرم کننده و نبود موسیقی کافی در برنامهها دانستند؛ بنابراین مسئولان رادیو در دهه ۷۰ حفظ مخاطب فعلی و جذب مخاطب جدید را مهمترین مسئله و برنامه خود قرار دادند. برای پاسخ به نیازهای متنوع مخاطبان و افزایش درصد شنوندگان تاسیس رادیوهای جدید، چون رادیو تهران، رادیو جوان، رادیو فرهنگ، رادیو ورزش، رادیو پیام در دهه ۷۰ در دستور کار قرار گرفت.
در راستای عبور از بحران کاهش مخاطب و همچنین افزایش شبکههای رادیویی میتوان چند دسته تعریف برای شبکههای رادیویی جدید نام برد: اولین دسته؛ رادیوهای که مخاطب آن عموم مردم هستند و برنامههای آن برای عموم افراد متمایز از مکان زندگی آنها مناسب است مانند: رادیو ایران. دسته دوم؛ رادیوهایی هستند که به طور اختصاصی در زمینهای خاص تولید و به پخش برنامه میپردازند مانند: رادیو ورزش، رادیو معارف، رادیو گفتگو. دستهای دیگر رادیوهای که در حوزه تخصصی خاص و برای مخاطبان خاص و مشخص برنامه تولید میکند مانند: رادیو قرآن، رادیو سلامت.
این تقسیم بندی نشان از آن دارد که امروزه نمیتوان مخاطبان را تنها گروهی دانست که به راحتی بتوان روی آنها تاثیر گذاشت. در دوران جدید رسانهها با مخاطبانی رو به رو هستند که هرکدام براساس نگرش، عادات و سلیقههای گوناگون به دنبال راههای مختلفی در جهت افزایش اطلاعات و یا سرگرمی هستند؛ بنابراین این تقسیم بندیها در درجه اول سبب افزایش مخاطبان فعال میگردد و در مرحلهی بعد با جزئیتر شدن حوزههای پرداخت موضوع رسانه به راحتی میتواند پاسخگوی بخش بیشتری از نیازهای مخاطبان خود باشد.
در همین راستا هر شبکه با در نظر گرفتن مخاطبان خود به دنبال جزئیتر کردن حوزه موضوعات و رشد برنامه از لحاظ فنی و محتوایی میرود. به دنبال جزئیتر شدن حوزه پرداخت موضوعات اول شهریور ۱۳۷۲ "رادیو تهران" به طور آزمایشی شروع به کار کرد. تهران با دارا بودن موقعیت خاص خود از جهات مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و مرکزیت سیاسی نیازمند رسانهای ویژه بود.
در کنار پرداخت جزئیتر به حوزههای موضوعی و احداث رادیوهای مختلف، پرداخت به مسئلهی موسیقی به عنوان مهمترین ابزار برنامه سازی رادیویی مطرح شد. استفاده از موسیقی در رسانه رادیو که تنها به حس شنوایی پایبند است جزء الزامات پیشرفت و جذب مخاطب محسوب میشود. مخصوصا موسیقی که نیاز به همراهی بصری ندارد و در رادیو یک پس زمینه ایده آل محسوب میشود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حرمت موسیقی و نظر اسلام دربارهی آن رادیو با چالشهایی روبه رو گردید، اما با گذر زمان موسیقی به عنوان ابزار رسانهای با شرط رعایت موازین فقهی پذیرفته شد. در سالهای ۱۳۷۰ دیگر موسیقی به عنوان یک مزیت رقابتی در طول برنامهها برای جذب مخاطب استفاده شد.