گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- علی ثانی؛ اتحادیه اقتصادی اوراسیا نهادی است که در سال ۲۰۱۵ و با حضور ۵ کشور روسیه و قزاقستان و بلاروس، ارمنستان، قرقیزستان تشکیل شد. این کشورها در مجموع تولید ناخالص ۱/۵۹ تریلیون دلاری در سال ۲۰۱۵ و تولید ناخالص صنعتی ۱/۳ تریلیون دلاری را در سال ۲۰۱۴ تجربه کرده اند و جمعیتی تقریبی حدود ۲۰۰ ملیون نفری تا سال ۲۰۱۶ داشته و مساحت ۲۰ ملیون کیلومتر مربع از خشکی کره خاکی رو اشغال کرده اند.
در حقیقت این اتحادیه یک موفقیت ژئوپلیتیکی میتواند باشد که با حمایت روسیه، برنامهای بلند پروازانه را دنبال میکند. در حقیقت تشکیل این اتحادیه به پیشنهاد روسیه به منظور پر کردن خلا ناشی از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی و برای ایجاد اتحادی استراتژیک که به توسعه اقتصادی و ایجاد فرصت های متعادل تر برای همه کشورهای منطقه و الحاق کشورهای دیگر به مجموعه ایجاد شده است که در پس آن انگیزه سیاسی و قدرت روسیه برای بازگشت به قدرت سابق نهفته است.
بارقههای ظهور اتحادیه از سال ۱۹۹۰ به دلیل خلا سیاسی ناشی از فروپاشي اتحادیه جماهیر شوروی توسط کشورهای مشترک المنافع CIS با تاسیس سازمانی به منظور ایجاد امنیت و قانون گذاری و هدف اقتصادی به وجود آمد. روند ادغام اتحادیه به کندی پیش رفت و بیشتر به صورت امضای معاهدات دوجانبه اقتصادی توسط کشورهای مشترک المنافع بود و در کل برنامه عملی برای ایده پردازی عملی صورت نمی گرفت.
به منظور ارتقای همکاری بیشتر جامعه اقتصادی اوراسیا در سال ۲۰۰۰ با ایجاد یک بازار مشترک تاسیس شد و متعاقبا این روند با تشکيل اتحادیه گمرکی اوراسیا در سال ۲۰۱۰ ادامه یافت.
در سال ۲۰۱۱ رئیس جمهور وقت روسیه ولادیمیر پوتین برنامه خودش را با نام مستعار (Janus Bifrons ) ژانوس را خدای روم باستان که در زمان جنگ دارای دوچهره بوده که هم به آینده توجه داشته و هم به گذشته معنی می شود ( که در حقیقت ایجاد اتحادیه اوراسیا ترکیبی نیمی اقتصادی و نیمی سیاسی باشد ، معرفی میکند . با اجماع روئسای جمهور سه کشور بلاروس، قزاقستان و روسیه توافق نامه ای امضا و هدف اصلی آن ايجاد اتحادیه اقتصادی اوراسیا در سال ۲۰۱۵ اعلام میشود که در ابتدا در سال ۲۰۱۲ با تاسیس یک بازار واحد و بعد از آن اتحادیه اقتصادی اروپای آسیایی در سال ۲۰۱۵ شکل گرفت.
به صورت خاص همه کشورهای عضو اتحادیه معتقدند که منافعی که از این اتحادیه میبرند به مراتب بیشتر از خطراتی است که زندگی آنها را تهدید میکند. البته اتحادیه اوراسیا از نظر اقتصادی محیطی را فراهم می کند که در آن جابجایی کالا و سرمایه و نیروی کار آزاد و منافع و سود بین همه تقسیم می شود و سیاست اقتصادی و پولی کشورها در آن یکسان است و امید میرود که در دراز مدت منجر به ایجاد ارز واحد و حذف دلار شود. در حقیقت این اتحادیه سکوی پرشی برای ادغام بیشتر است و پس از ایجاد توافق نامهها، بستری برای شرکت های عضو ایجاد میکند که تا شرکت خود را در این اتحادیه ثبت و بازار خودشان را توسعه بدهند و بررسی نمایند که کدام کالا را در کدام بازار تولید و عرضه کنند.
کشورهای عمده صادر کننده به اوراسیا شامل چین و آلمان و ایالات متحده آمریکا و فرانسه و ایتالیا و ترکیه می باشند و اغلب صادرات کشورهای اتحادیه اوراسیا به کشورهای هلند، چین، آلمان، ایتالیا، ترکیه، سویس، انگلیس است و این در حالیست که کالاهای عمده وارداتی به اوراسیا شامل دستگاه های برقی روشنایی برای وسایل نقلیه و دارو برای پیشگیری و درمان بیماری وماشین آلات خودکار داده پردازی (رایانه) و خودرو سواری با حجم بیش از ۲۵۰۰ سی سی و تجهیزات آزمایشگاهی و غیره می باشد و کالاهای عمده صادراتی از اوراسیا شامل نفت و روغنهای نفتی و میعانات گازی و زغال سنگ و گندم و کاتد و قطعات کاتدی را میتوان نام برد.
در این میان عواملی وجود دارد که منطقه اوراسیا را به سمت موفقیت سوق میدهد که شامل اهداف مشترک فناوری و زیرساخت های مشترک و سیستم توسعه مشترک برای مثال همسانی ساختاری باعث ایجاد یکپارچگی میشود ، زیرا کشورها دارای اهداف مشترک هستند. به طور مثال بخشهای مختلف کشورهای این اتحادیه در زمینه های متفاوتی مثل انرژی هسته ای و استخراج و غنی سازی و پروژههای مهندسی و دارویی و نظامی و خودرو و راه آهن به یکدیگر متصل و گره خورده اند.
البته بعضی از عوامل باعث جلوگیری از موفقیت منطقه ای اتحادیه میشوند به طور مثال اختلاف در اندازه اقتصاد و اختلاف در رژیم های سیاسی و واگرایی در سیاست های پولی و مالی را می توان نام برد به طور مثال اکثریت تولید ناخالص داخلی این اتحادیه به روسیه اختصاص یافته است که عاملی برای فشار بر دیگر کشورهای این اتحادیه شده است. ادغام اقتصادی یک هدف بلند مدت اعلام شده که پایداری این برنامه خیلی دشوار به نظر میرسد.
با اینکه ولادیمیر پوتین انکار کرده که هدفش بازسازی موثر اتحادیه جماهیر شوروی سوسیالیستی است اما اظهارات وی درباره فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی به عنوان يک تراژدی سیاسی قرن بیستم خلاف این به نظر می رسد و این ثابت کننده هدف روسیه از تأسیس اتحادیه اقتصادی اوراسیا و بازگرداندن نفوذ اقتصادی روسیه به فضای پس از شوروی سابق است. با این حال اتحادیه در زمانی در حال شکلگیری است که از طرفی روند جهانی شدن و تجمیع اتحادها در مناطق مختلف درحال شکلگیری است و از طرفی روند تجزیه اتحادیه اروپایی وخروج انگلیس از اتحادیه اروپا را میتوان مشاهده کرد.
از نقاط قوت اتحادیه اوراسیا میتوان به وسعت زیاد قلمرو و مزیت رقابتی به دلیل منابع طبیعی فراوان و سرمایه انسانی تحصیل کرده و از نقاط ضعف آن، جغرافیای منزوی و عدم حمایت مالکیت فکری و معنوی و بی ثباتی در مرزها و عدم تنوع صادراتی میباشد و از نگرانی های دیگر، کشورهای اتحادیه از نظر اقتصادی و قانونی سيستمهاي متفاوتی دارند .کشورهای اتحادیه ارتباط تنگاتنگی با روسيه داشته و از طرفی خودشان در قبال روسیه حس عدم اعتماد هم دارند ، به خصوص در فرآيند و اتفاقاتی که در حوزه شبه جزیره کریمه حادث شد حساسیت بیشتری نیز به وجود آمده است .در ظاهر امر، کشورهای کوچکتر با دادن کمی از استقلال خود، دارای قدرت نرمی برای تامل با دیگران و کمک به همراه توسعه اقتصادی توسط روسیه برای ورود به بازارهای جهانی و مدرنیزاسیون میشوند. یکی از دلایل ایجاد اتحادیه حفظ صلح در منطقه و گسترش در آسیا و اروپا و در نهایت جهان بوده است که این صلح از طریق رویکردی به نام اعلامیه شومان به جود آمده است و که در واقع برای ادغام منافع و پیوند اقتصاد با هدف توسعه اقتصادی و جلوگیری از جنگ ایجاد شده است و این صلح یک مزیت فوق العاده می باشد.
روند اندازه گیری تغییرات تجارت به عنوان یک نتیجه گیری از تشکیل اتحادیه اوراسیا در سالهای بعد تشکیل نسبت به قبل که با کاهش پیدا کردن مدت زمان صادرات و هزینه های مربوطه که از آن به عنوان سرعت مبادلات یاد می شود نشان دهنده آن است که مبادلات در این اتحادیه با سرعت بیشتری اتفاق افتاده و روند مثبتی را شاهد هستیم و حرکت دیگر سرمایهگذاری مستقیم خارجی است که علی رغم بی ثباتی اقتصاد جهانی و فرار سرمایه ، بازارهای در حال ظهور کشورهای عضو اوراسیا سطح ثابت از تعاملات سرمایهگذاری را حفظ کرده اند.
در سالهای بعد از تشکیل اتحادیه، معاملات و توافق نامه هایی با کشورهای ویتنام و مصر و هند و رژيم صهیونیستی و کره جنوبی و ایران داشته و شراکت های تجاری با چین و اتحادیه اروپا برگزار کرده که در این بین مشارکت در پروژه استراتژیک چین تحت عنوان یک کمربند یک راه که درحقیقت بازیابی جاده ابریشم سابق است را شامل شده واین در حالی است که حضور کشورهای این اتحادیه در این مشارکت می تواند تسهیل کننده ارتباط گسترده کشورهای اتحادیه به دلیل قرار داشتن در جغرافیای منزوی با اقسا نقاط دنیا باشد .
در حالت ایده آل هر سیاست اقتصادی جدید ، صنعت خدمات منطقهای را ارتقا می دهد و همه از آن بهره مند میشوند. البته منطقه گرایی همگنی بالایی دارد که یک عامل مثبت برای کشورهای منطقه به حساب می آید برای مشخص شدن آینده تجارت اوراسیا بهتر است سطح حواله ها بین کشورها بررسی شود بر اساس داده ها روسیه بدون شک پیشرفته ترین کشور منطقه است. روسیه و نقش غالبش به عنوان بازار پیشرو در فروش کالاهای تولید شده توسط صنایع استخراج اوراسیا و همچنین در بخش کشاورزی به عنوان یک شریک تجاری مهم برای کشورهای آسیایی و اروپایی محسوب می شود خود این باعث علاقه کارفرمایان برای حفظ همکاری با روسیه از طرف اعضا و کارکنان اوراسیا است.
بحران اوکراین ماهیت پروژه را به مخاطره انداخته است و اعتبار بین المللی اش را تضعیف نموده و پیش بینی رشد اقتصادی داخلی اتحادیه را بهم زده است. اوکراین برای این اتحادیه مهم است هم از نظر سیاسی هم جغرافیایی در واقع روسیه تحمل الحاق اوکراین به اتحادیه اروپا را نداشته و همیشه با سیاست های کمک های اقتصادی و گاز ارزان قیمت سعی در مقابله با توافق نامه بین اوکراین و اتحادیه اروپایی داشته ، با این حال پس از الحاق اوکراین به عنوان عضو بالقوه و الحاق کریمه به روسیه و حرکت رئیس جمهور پوتین روابط با ديگر کشورهای عضو به مخاطره افتاده است .اگرچه در گذشته درک فرهنگی باعث نفوذ روسیه در منطقه شده بود ولی با این ادغام تدریجی بخشی از اروپای شرقی و مرکزی با اتحادیه اروپا و ارزشهای غربی شکافی بین مرکز روسیه با سایر کشورهای عضو اوراسیا به وجود آمد و موج جدید ملی گرایی اوکراین، و دلایل مصلحت گرایی غرب گرایانه باعث رد سلطه روسیه شده و سیاست قاطعانه کرملین بسیاری از کشورها را از توسعه طلبی تزاری ترسانده است.
موقعیت کلی اوراسیا بهعنوان مثال یکپارچهسازی بندر برای کلیه ی ورودی و خروجی های بین چین و اروپا و اوراسیا در قزاقستان باعث کاهش قابلتوجه هزینههای حملونقل می شود، بنابراین کالاها بسیار مقرون به صرفهتر به دست مصرفکننده میرسد البته بااینحال مسیرهای حملونقل در سرتاسر اوراسیا پراکنده شده اند. دانشمندان و کارشناسان معتقدند که با قرار دادن چین و اروپا در سرزمین اوراسیا و با ادغام این دو غول اقتصادی و توسعه فضای داخلی اقتصادی و سیاسی اوراسیا بهطور غیر قابل بازگشتی تغییر میکند وبا این حال تاکنون پساز چند سال ادامه فعالیت پیامدهای پیشرفت حاصل نشده است.
تعداد زیادی از سرمایهگذاران نهادی برای سرمایهگذاری در اتحادیه ورود کرده اند که سرمایهگذاری پایدار ایجاد کنند . این بنگاهها از طریق قدرتی که از طریق ساختار و هم فرآیند ایجاد می کنند بر سیاست تاثیر میگذارند با در نظر گرفتن الگوی ارتباطی اقتصادی بینالمللی و ائتلافهای داخلی در جهت خاص و وابستگی متقابل انرژی، کشورهای فرانسه و آلمان و ایتالیا با اتحادیه گره میخورده اند.
کشورهای اروپایی که با شرق نزدیکتر هستند به دلیل وابستگی متقابل به اتحادیه از نظر سیاسی و استراتژیک و چون نیاز به انرژی دارند با نفوذ نمایندگیهای بنیادی و ساختاری تاثیر می پذیرند.
ورود ایران در این منطقه نیز در گذشته فراز و نشیب هایی را به همراه داشته که انتقاد های بسیاری در حوزه اقتصادی ، تجاری و سیاسی بر آن وارد است ، اما تعامل و همکاری ایران با اتحادیه اوراسیا می تواند به دلایلی که بیان می شود منافع اقتصادی و سیاسی را برای جمهوری اسلامی ایران به همراه داشته باشد . از فرصت های ناشی از تعامل تجاری جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا می توان این گونه ذکر کرد که تعامل با اتحادیه اقتصادی اوراسیا بر سیاست تحریم و فشار حداکثری آمریکا تاثیر خواهد داشت واین تعامل با اتحادیه اقتصادی اوراسیا راه مقابله با سیاست یکجانبه گرایی ایالات متحده آمریکا مي باشد و از طرف دیگر توسعه مناسبات با کشورهای همسایه که در قانون اساسی کشور مندرج شده و باعث ارتقای قدرت رقابتی قیمت و کیفیت محصولات ایرانی در بازارهای جهانی می شود که خود زمینه ساز همکاری های تجاری بین المللی و مشارکت با wto و نظم و ترتیب جدید در تجارت خارجی کشور و موافقتنامه تجاری در راستای تامین نیازهای اساسی مردم و همسو با اهداف اقتصاد مقاومتی میشود
پیوستن ایران به اوراسیا با توجه به تنوع بازار و تنوع منابع موجود در کشورهای عضو اتحادیه ، یک فرصت برای اقتصاد ایران به شمار می آید و می توان از این طریق بخشی از اثر تحریم ها را جبران کرد . البته لازم به ذکر است که ایران در مراحل ابتدایی عضویت است و سال ها زمان لازم است تا ایران عضو اصلی اتحادیه اقتصادی اوراسیا شود.
این توافق که بعد از ۲ سال مذاکره به نتیجه رسیده ، از هفته اول آبان ماه سال ۱۳۹۸ اجرایی شد. قرار است موافقتنامه تمام عیار تجارت آزاد با اوراسیا امضا شود و از ۳ سال دیگر تقریباً تمام کالاها مشمول کاهش تعرفه خواهند شد .
براساس این موافقتنامه، ایران از اتحادیه اقتصادی اوراسیا امتیازات گمرکی خاصی دریافت کرده و کشورهای این اتحادیه هم این امکان را خواهند داشت تا حجم صادرات کالای خود به ایران را تا ۷۵ درصد افزایش دهند. ایران نیز میتواند با امتیازاتی که دریافت می کند ، صادرات کالاهای خود به مقصد ۵ کشور اوراسیایی را تا چند برابر افزایش دهد. و در کلام آخر با توجه با تحریم های ظالمانه استکبار جهانی ، ایران باید حضور خود رو در این اتحادیه غنیمت شمرده و علاوه بر مشارکت در اتحادیه اوراسیا و استفاده از مزایای آن با روش های متفاوتی از قبیل تهاتر و غیره میتواند دلار را از چرخه اقتصادی خود خارج نموده و تحریم ها را دور بزند و مناسبات خود را فقط در روابط با ۵ کشور اروپای و ایالات متحده ننگرد ، بلکه همسایگان شمالی و آسیای میانه بازاری عظیم و گسترده برای مناسبات اقتصادی و سیاسی هستند که حمایت قدرت بزرگی چون روسیه که شریک استراتژیک ایران می باشد تأثیر بسزایی در این روند خواهد داشت که در این دوره ۸ سال دولت تدبیر و امید مورد غفلت واقع شده است.