گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- محمدجواد سمیعی؛ اگر قرار بود همه چیز بر سر جای خودش باشد، کنکور به جای منشاء اصلی بحرانها، باید یک دروازه ورود یا یک فیلتر برای سنجش داوطلبان میبود؛ نه یک کلمه کمتر و نه بیشتر. اما اکنون کنکور آن بخشی از زندگی ما است که خوب یا بد، درست یا غلط، یک اثر بلند مدت را بر زندگی ما میگذارد و هرچه قدمت پیدا میکند، تلخی اش بر شیرنی آن میچربد. در جامعه مدرکگرای کنونی یا باید مسیری که سایه کنکور بر سرش است را انتخاب کنید و یا باید قید شأن و منزلت اجتماعی را بزنید؛ دوگانه ناجوانمردانه ای که بسیاری از جوانان را دچار چالشهای جدی در زندگی کرده است.
اما شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی را برای اصلاح کنکور آماده کرده و فردا، قرار است با حضور حسن روحانی و سید ابراهیم رئیسی این طرح که در آن ابتدا به آسیب شناسی و همچنین به تحلیل و بررسی نظامهای جذب و آموزش در جهان پرداخته است، مورد بررسی قرار بگیرد و باید دید که آیا واقعا همتی برای اصلاح کنکور وجود دارد یا نه. به همین مناسبت قصد داریم تا پاره ای از مطالب مطرح شده در این طرح را با یکدیگر بررسی کنیم.
این طرح نگاه ویژه ای به آسیب شناسی دارد. به این صورت که برای ترسیم شرایط کنونی نظام آموزشی اینگونه میگوید که: با یک نگاه کلی به آمار کنکور متوجه میشویم، در حدود ده سال گذشته با وجود آمار به شدت بالای ثبت نام کنندگان کنکور، ظرفیت برای پذیرششان پایین بود. از همین رو تصمیم گرفته شد تا ظرفیتها را سال به سال افزایش دهند. ولی هرچه به جلو آمدیم آمار، ثبت نام و پذیرش سیری نزولی پیدا کرد. این که با وجود افزایش ظرفیت دانشگاهها چرا این آمار فرایندی نزولی دارد یک دلیل بیشتر ندارد؛ آن هم کاهش انگیزه دانشآموزان برای ادامه تحصیلی آکادمیک در دانشگاهها است. در واقع یک جای سیستم سنجش و پذیرش لنگ میزند که باعث شده فضای عمومی جامعه علاقه ای به دانشگاه رفتن نداشته باشند و این خود یکی از دلایل محکم برای بازخوانی نظام سنجش و پذیرش در کشور است.
کنکور هم درست مثل تمام پدیدههای دیگر، دارای ابعاد مختلفی است و قطعا مزیتهایی هم دارد. از مزایای وجود کنکور سراسری میتوان اول به یکپارچگی سوالات و ایجاد فرصت عادلانه بین تمامی مناطق کشور و تمامی جنسیتها اشاره کرد. اتفاقی که احساس میشد کشور را در راه رسیدن به عدالت آموزشی یاری کند. همچنین به ایجاد فرصت برای تصحیح یکنواخت و جلوگیری از برخورد سلیقه ای در تصحیح پاسخنامهها نیز میتوان توجه کرد و در آخر بازه زمانی محدود برای برگزاری و اعلام نتایج، که بار بسیاری از هزینههای بدون توجیه و اضافی را از سیستم آموزشی کشور کم میکرد.
چیزی که این روزها نهادهای تصمیم ساز و تصمیم گیر در عرصه آموزش و سنجش، مسئولین را به فکر برده، آسیب هایی است که کنکور باعث شده است تا گریبان داوطلبان را بگیرد. این آسیب ها در سه طبقه بررسی شده اند که به تفکیک هر کدام را مختصر توضیح میدهیم.
جدای از بحثهای اقتصادی از آسیبهای روانی هم نمیتوان به راحتی گذشت. فضای حاکم بر کنکور باعث شده تا میزان شادابی و نشاط در مدارس آمار نزولی داشته باشد و همچنین دانشآموزانی که نیازمند فضایی پویا و آرام برای رشد و کشف استعدادهایشان هستند، با استرس کاذب حاصل از فشار حداکثری مدرسه و خانواده مواجه بشوند. آسیب های بلند مدت روانی به واسطه فشار حد اکثری مدارس و ادامه آن فشارها در فضای خانواده باعث شده است تا با آمار بالای بحرانهای روانی واجتماعی در ابتدای ورود به دانشگاه مواجه باشیم.
از طرف دیگر وقتی ظرفیت پذیرش در رشتههای خوب در یکی از رشتههای تحصیلی رشته تجربی یک سوم داوطلبانش هم نیست، آیا کسی به فکر وضعیت روحی و روانی داوطلبان جامانده از دانشگاه رویاهایشان است؟
چند ماه قبل وزیر علوم در حاشیه سومین کنگره بینالمللی جندی شاپور از ارائه لایحه حذف کنکور به شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد و گفت: شیوههای پذیرش دانشجو برای رشتههای پرمتقاضی درحال بررسی است.
این خبر نسبتا امیدوار کننده، بیسابقه نیست ولی باید دید با پشتوانه مطالعاتی شورای عالی انقلاب فرهنگی و بررسیهای انجام شده از سمت وزارت علوم چه اتفاقی رخ میدهد.
این موضوع هم که نظام سنجش و پذیرش در کشور ما کاملا به صورت متمرکز و یکجا در حال پیگیری است جای بحثهای فراوانی دارد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته که برخی از مسئولین علاقه زیادی به الگوبرداری از آنان دارند شیوههای غیر متمرکز و نیمه متمرکز را درپیش گرفته اند که باید دید چه تصمیمی برای سیستم سنجش و پذیر کشور ما اتخاذ می شود.