به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سوءمدیریت در شرکت شستا پایانی ندارد و هر روز به شکلی خود را نشان میدهد؛ از پرداختهای نجومی به افراد خاص تا رفتارغیرمسئولانه در بازار سهام که منجر به زیان میلیونها سهامدار شد. بخشی از عملکرد چالش برانگیز مدیریت شستا سال گذشته در بورس رخ داد به طوری که بسیاری از کارشناسان رفتار مدیریتی غیرحرفهای و عدم مسئولیتپذیری مدیران ارشد این هلدینگ بزرگ اقتصادی را به عنوان یکی از اصلیترین عوامل سقوط بورس معرفی کرده و معتقدند رضوانی فر، مدیرعامل شستا با بورس به مثابه قلکی برای تأمین مالی مواجهه کرده است؛ در همین راستا شهریورماه سال ۹۹ رضوانیفر با اشاره به نام برخی شرکتها برای عرضه در بورس و تأمین مالی از نقدینگی مردم، صراحتاً گفت: «با همکاری سایر سهامداران پالایشگاه ستاره خلیج فارس اقدامات فشردهای برای عرضه اولیه در حال انجام است و به زودی اخبار خوبی در این زمینه به صورت مستقل و مبسوط ارائه میکنم».
به طور خلاصه میتوان عملکرد خسارت آمیز مدیران شستا در بورس را میتوان در چند محور زیر خلاصه کرد:
۱. از آنجا که شستا که یکی از غولهای بزرگ بورسی محسوب میشود، تأثیر به سزایی در رشد یا کاهش شاخص دارد، بنابراین مدیریت ارزش سهام این شرکت به تنهایی میتواند باعث صعود یا سقوط کل بورس شود، اما مدیران این شرکت با عدم التزام عملی به بازارگردانی سهام خود در راستای مدیریت ارزش آن، پس از عرضه سهام خود در اوایل سال ۱۳۹۹ و تأمین مالی ۸ هزار میلیارد تومانی از سرمایه مردم در بورس آن هم فقط در گام اول، با پروپاگاندای دولتی ارزش هر برگ سهام شستا را در مدت کوتاهی به ناگاه از ۸۶۰ تومان به ۶,۲۰۰ تومان رساندند و پس از فروش حجم زیادی از سهام خود به مردم در مسیر صعود قیمت، با خالی کردن پشت مردم، باعث شدند ارزش سهام این شرکت از ۶,۲۰۰ تومان تا حدود ۱,۲۰۰ تومان سقوط کند و مردم را با زیان بیش از ۸۰ درصدی در کمتر از یک سال مواجه کردند حال انکه بازارگردانی، اولیه ترین وظیفه مدیران این شرکت برای جلوگیری از این نوسانات سنگین شستا و به تبع آن کل بورس بود که مدیران شستا عملاً از آن سرباز زدند.
۲. در دوران پر فراز و نشیب یک سال اخیر بورس، بارها مشاهده شد که حقوقیهای شستا در سایه غفلت و یا شاید حمایتهای مدیران ارشد این غول بورسی، با سفارش گذاریهای نامتعارف و خلاف قانون در بورس باعث ایجاد وحشت کاذب یا به اصطلاح financial panic برای مردم و سرمایه گذارانی شدند که با دعوت همین مدیران دولتی سرمایه خود را به بورس آورده بودند. و آنها را به سمت ارزان فروشی سهام خود از ترس ریزش بیشتر، سوق دادند.
۳. یکی دیگر از مصادیق رفتار بزن در رویی مدیران شستا در بورس، عدم نظارت بر عرضههای آبشاری سهامِ در اختیار حقوقیهای شستا بود که در ایامی که گاهی روزنههای امیدی برای احیای ارزش سهام این شرکت فراهم میشد، با این ترفند مانع احیای ارزش سهام این شرکت و به تبع آن احیای کل بورس شدند.
۴. عدم بازارگردانی در شرکتهای زیرمجموعه شستا نیز یکی دیگر از نقاط بسیار تاریک در کارنامه مدیریت فعلی شستا است، که صدای سهامداران برخی شرکتهای تابعه را در آورده است به گونهای که برخی سهامداران شرکتهای تابعه شستا از عدم حمایت از سهام این شرکتها بعد از اصلاح ۷۰ درصدی قیمت و اصلاح زمانی ۳ ماهه و عدم نقدشوندگی سهم، فرونشاندن قیمت سهم بعد از اصلاح ۷۰ درصدی و کشاندن سهم به صف فروش بعد از بازگشایی سهم با قیمت منفی ۵۰ درصد و فروش حقوقی و کشاندن دوباره سهم به صف فروش، شدیداً گلایه دارند و نسبت به آن معترض هستند.
پرداخت حقوقهای نامتعارف
در کنار ضعفهای مدیریتی در عملکرد مدیریت شستا، پرداخت حقوقهای نا متعارف نیز چند ماهی است در رسانهها طرح شده است تا جایی که سازمان مردم نهاد «دیده بان شفافیت وعدالت» اخیراً در نامهای به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خواستار شفاف سازی درباره این پرداختها شد.
پرداختهای نامتعارف در حالی در شستا به رویهای عادی تبدیل شده که طی چند سال اخیر مساله دستمزدهای نجومی و نامتعارف در سطح افکار عمومی حساسیتهای زیادی را ایجاد و توقف چنین پرداختهایی بعنوان مطالبه به حق مردم تبدیل و سازوکارهایی برای آن پیش بینی شد.
جالب آنکه این مجموعهها از چنین پرداختیهایی دفاع میکنند و تاکید دارند که برای «حفظ کارکنان مؤثر»، چنین حقوق و دستمزدهایی عادی و طبیعی است.
در یک نمونه، یکی از مدیران حوزه ریاست شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی (شستا) در پایان اردیبهشت ماه فیش حقوقی ۳۳ میلیون تومان داشته است. خبرگزاری مهر برای اطلاع از کم و کیف موضوع، بصورت رسمی مکاتبهای با شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی انجام و خواستار شفاف سازی پیرامون این مساله شد اما پاسخی دریافت نکرد.
اما یکی از مسئولان شستا ۱۱ روز پس از ارسال نامه، در پاسخ به پیگیریهای خبرنگار مهر، در گفتگویی غیررسمی عنوان کرد: حوزه ریاست در شرکتی مانند شرکت سرمایه گذاری تأمین اجتماعی که ۹ هلدینگ را زیرمجموعه خود دارد، مسئولیت سنگینی بر عهده دارد و از این قبیل پرداختیها مساله عجیبی نیست. بویژه آنکه نباید مدیران کارآمد را با پرداختیهای نازل از دست داد و مجموعههایی شبیه شستا را از حضور چنین افراد مؤثری، خالی کرد.
همانگونه که اشاره شد، سازمان دیده بان شفافیت و عدالت نیز اخیراً در نامهای به وزیر کار و امور اجتماعی خواستار شفاف سازی درباره میزان حقوق و دستمزد ۹ نفر از مشاوران مدیرعامل شستا شده بود.
در واکنش به نامه مذکور، شستا به جای شفاف سازی درباره میزان پرداختیها، شرح و عنوان شغل افراد مذکور را اصلاح و از ارائه اطلاعات درباره میزان پرداختی به این افراد خودداری کرد.
سندی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته نشان میدهد که این مدیر در پایان اردیبهشت ماه ۳۳ میلیون تومان حقوق و مزایا داشته است.
کار سخت دولت رئیسی
در همین راستا یکی از سختترین کارهای دولت سیزدهم، مدیریت وزارت رفاه و زیرمجموعههای آن به ویژه هلدینگ بزرگ شستا است. برخورد با حقوقهای نجومی و ساماندهی عملکرد مدیریت شستا و نیز جبران خسارات سنگینی که شستا به سرمایه و اعتماد مردم به بورس وارد کرد، مستلزم جسارت و انتصاب مدیران کارآمد در رأس وزارت رفاه و نیز هلدینگ شستا است؛ خوشبختانه فساد ستیزی رئیس جمهور منتخب و حساسیتی که وی در این رابطه نشان داده، امیدها را برای مردم و سهامداران زنده کرده است و امید میرود به آن جامه عمل پوشانیده شود.
لازم به ذکر است خبرگزاری مهر در قسمت دوم بررسی فاجعههای مدیریتی در شستا به جزئیات بیشتری از بازی خسارت آمیز مدیریت شستا نسبت به بورس خواهد پرداخت، ضمن آنکه آمادگی خود را برای میزبانی برگزاری مناظره بین مدیرعامل شستا و کارشناسان بازار سرمایه اعلام میدارد.