به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ حسین مشکانی؛ گوشهای مینشینی، عکس شعلهی زرد دهانه پالایشگاه از دور در چشمت افتاده، کلاه ایمنی را که روی سرت سنگینی کرده بعد چند ساعت برمیداری، دستی به سرت میکشی، یاد زن جوان و دختر 5 سالهات میافتی که سه ماه است آنها را ندیدی؛ صدای نوتیف گوشی و پیامکی جدید میآید؛ این ماه قرار بود حقوقها را اضافه کنند. نگاهت به رقمش که میافتد، خشکت میزند. خیلی کمتر از چیزی بود که فکرش را میکردی. احتمالا کفاف مخارج اولیه زندگی را هم به سختی بدهد. اول ناراحت میشوی بعد عصبانی. صبر میکنی اما هر ظرفی ظرفیتی دارد.
در صنعت نفت چه میگذرد؟
در روزهای اخیر در کنار اخبار اعتراضات خوزستان خبرهایی هم از اعتراضات کارگران صنعت شنیده میشد. اما به راستی ماجرا از چه قرار است؟
به طور کلی سالهاست کارگران صنعت از مشکلات عدیدهای رنج میبرند که هر از گاهی این مسائل تعدادی از آنها را به اعتراض وا میدارد و سالهاست که اعتراضات پراکنده کارگران در جریان است اما این بار اوضاع متفاوت بود. یک اعتراض و اعتصاب سراسری که کارکنان رسمی و پیمانی ( ارکان ثالث و پروژهای) را شامل میشد و در روزهای اخیر علاوه بر پارس جنوبی به مناطق دیگری از جمله خوزستان و تهران کشیده شد و برخلاف قبلیها به خوبی دیده شد.
اوضاع کارگران صنعت نفت چه طور است؟
علیرغم نگاهی که ممکن است در جامعه به کارکنان صنعت نفت وجود داشته باشد، اوضاع کارگران این صنعت خوب نیست.
علیرضا میرغفاری، کارگر ارکان ثالث صنعت نفت و فعال کارگری در این رابطه در مصاحبه با دانشجو گفت:«چندین سال است نیروهای ارکان ثالث و پروژهای نسبت به شرایطی که دارند معترضاند. نیروهای پروژهای غالبا به صورت ماهیانه حقوق نمیگیرند و این عرف شده که دو سه یا چهار ماه تاخیر در حقوق داشته باشند و برای بدست آوردن حقوقشان اعتصاب کنند.
ما ارکان ثالثیها هم تا چندین سال پیش همین مشکل را داشتیم؛ یعنی حقوقمان هیچ وقت سر موقع پرداخت نمیشد. در پی یک سری اعتراض و اعتصاباتی که داشتیم تصمیم گرفتند که شرکت گاز حسابی مشترک با شرکتهای پیمانکاری ایجاد کند، قبل از اینکه بخواهد صورت وضعیت شرکتهای پیمانکاری را ایجاد کند حقوق و دست مزد ما را بپردازد که شرکتها نتوانند پول دریافتی را در جای دیگر سرمایه گذاری کنند.»
قانون بیکار!
قانون کار در عسلویه انجام نمیشود و به تبع آن برخی مسائل مطرح شده در آن اجرا نمیشود. از جمله شرایط مربوط به مشاغل سخت و محدودیتهایی که برای ساعت کاری این مشاغل (6 ساعت در روز) وجود دارد. حقوق کارگران نیز بر اساس امور اشتغال و استخدام مناطق ویژه انجام میگیرد که باعث نارضایتی برخی کارگران شده است؛ به طور مثال در آذر پارسال برخی شرکتهای پیمانکاری میزان حقوق پایه کارگران خود را کم کردند (به اندازه حداقل وزارت وزارت کار) و در عوض بخشهای جانبی و انگیزشی حقوق را افزایش دادند تا مبلغ دریافتی تغییری نکند. به ظاهر اتفاقی نیفتاده بود اما مسئله اینجاست که اضافه کاری، سنوات، شبکاری و حتی حقوق بازنشستگی بر اساس حقوق پایه تعیین میشود و نه دریافتی کل.
مرخصی بیمرخصی!
مسئله مهم بعدی که در این اعتراضات جزء مطالبات اصلی و اولیه کارگران بود، اوضاع مرخصیهاست. میرغفاری در این باره گفت:«کارگران پروژهای 24 روز کار میکنند و 6 روز استراحت. بعضا با فشارهایی که کارفرما و شرکتها میآوردند همان 6 روز استراحت را هم ندارند. مثلا کارفرما وعده داده که فلان تاریخ پروژه را به بهرهبرداری میرسانیم و برای این که به این قول برسد، بعضا همان 4، 5 روز مرخصی کارگر هم لغو شود. یعنی میبینیم که کارگر دو الی سه ماه است که در منطقه بدون مرخصی کار میکند.
اعتراض به تبعیض
تبعیض بین حق کارگران در اعتراضات و به رسمیت شناختن آنها یکی از مسائلی بود که باعث شد کارگران پیمانی پس از رسمیها اعتراض کنند.
میرغفاری در این باره خاطرنشان کرد:«نفرات ما (پیمانیها) میگفتند چرا کارگران رسمی اجازه تجمع دارند و وقتی تجمع میکنند، نامش تجمع صنفی است و اعتراض و اعتصاب و ترک کار طلقی نمیشود اما اگر ما که در همین مجموعه کار میکنیم، تجمع کنیم نامش میشود اعتراض، اعتصاب و خلل در تولید پایدار پالایشگاه و مسائل امنیتی میشود و برخی نهادها ورود میکنند.»
شروع ماجرا از کجا بود؟
پس از تصویب بودجه 1400، قرار بر آن شد که سقف افزایش حقوق 25 درصدی، 5/2 میلیون تومان باشد و مالیات آن نیز به طور پلکانی افزایش یابد. این قانون باعث شد برخی از نیروهای رسمی افزایش حقوق کمی داشته باشند و یا حتی با کاهش حقوق مواجه شوند. در پی این قانون برخی کارگران رسمی در مقابل مجلس تحصن کردند، در برخی نقاط دیگر از جمله مجتمع گاز پارس جنوبی اجتماعاتی برگزار شد. در برخی مناطق هم کارگران دست به اقداماتی زدند؛ از جمله این که در پایانه خارک کشتیها را بارگیری نکردند. در ادامه کارگران پروژهای هم که سالها مطالباتشان بیپاسخ مانده بود، دست به اعتراض زدند. کارگران پروژهای برای ساماندهی اعتراضات، شورایی به نام شورای هماهنگی نیروهای وزارت نفت تشکیل دادند و با دغدغههایی از جمله افزایش حقوق و مرخصی، بهبود امنیت شغلی و نداشتن تشکل کارگری شروع به اعتراض و اعتصاب کردند؛ در ادامه اعتراضات بخشی از کارگران محل کار را ترک کردند. مسئله روز به روز داغتر شد و اعتراضاتی که از فاز 13 و 14 پارس جنوبی آغاز شده بود، حالا به خوزستان و تهران هم کشیده شد. در ادامه کارگران اورهال پالایشگاه تهران اعتصاب کردند و پالایشگاه تهران هم در اقدامی جنجالی با 600، 700 نفر تسویه و آنها را اخراج کرد.
واکنش مسئولین چه بود؟
بعد از اعتصاب کارکنان رسمی، وزیر نفت به کمیسیون انرژی رفت و بعد جلسه وعدههایی برای این قشر کارگران داد؛ در حالی که نسبت به مطالبات عمده کارگران که قراردادیاند، واکنش خاصی نشان نداد. در سایه بیاعتنایی مسئولین و بایکوت رسانهها، شبکههای خارجی پوشش مناسبی دادند و مسئله داغ شد. سطح انتظارات هم در برخی اعتراضات به مرور بالا رفت و خواستههای اولیه مثل حقوق و مرخصی به حذف پیمانکار تبدیل شدند. باید توجه داشت که مانور دادن رسانههای بیگانه هنگامی است که رسانه ملی به خوابی عمیق فرورفته و مسئولین نیز کوچکترین اعتنایی به اعتراضات نمیکنند.
سنگ را بستهاند
عمده این اعتراضات زمانی شکل میگیرد که افراد از تحقق مطالباتشان از راههای قانونی ناامید شده باشند. حال نکته مهم در این ماجرا اینجاست که کارگران صنعت نفت حتی اجازه تشکیل یک تشکل کارگری قانونی را نداشتهاند (البته به تازگی وعدههایی برای ایجاد یک تشکل داده شده است)؛ در چنین شرایطی اگر هم قرار بود مطالباتشان را پیگیری کنند، این مطالبات به عنوان خواسته فردی مطرح شده و وجهه قانونی نداشت. حال وقتی طرق قانونی بسته شده یا مثمر ثمر واقع نمیشوند، روی آوردن افراد به اعتراض و تحصن و ترک کار که میتواند برای آن صنعت هم زیانهایی داشته باشد، پاسخی طبیعی است. آن هم در حالی که فشارهای وارده بر روی معیشت کارگران است و در راه داشتن تشکل سنگ اندازیها فراوانی میشود.
علیرضا میرغفاری درباره مسئله تشکل کارگری گفت:«بنده چهار پنج بار به اداره کار منطقه ویژه رفتم برای ایجاد تشکل اما اجازه ایجاد تشکل به ما ندادند و این جزء خواستههای ماست. متاسفانه علی رغم یکی دوسال پیگیری ما نتوانستیم تشکل ایجاد کنیم؛ وقتی هم از سمت اداره کار ورود میکنیم، به روشهایی ما را سر میدوانند.»
باید به این نکته توجه کرد که اعتراضی که برگزار کننده مشخصی ندارد و خط و مشی آن دقیق نیست، ممکن است به هر طرفی کشیده شود. اما با داشتن تشکل میتوان اعتراضاتی چارچوبمند، هدفدار و موثر برگزار کرد.
بوی بهبود!
در نهایت پس از اعتراضاتی که انجام شد، هفتم مرداد همزمان با روز عید غدیر و در پالایشگاه دوم پارس جنوبی، جلسهای با جمعی از کارگران ارکان ثالث و تعدادی از مسئولین از جمله مهندس فرهنگ، مدیر عامل مجتمع گاز پارس جنوبی، برگزار شد.
پیگیری مطالبات جاری کارگران و ایجاد تشکل صنفی دو مسئله مهم این جلسه بود. تعدادی از نمایندگان کارگران در این جلسه به بیان مشکلات و مسائل خود پرداختند و راه حلهایی نیز ارائه دادند.
مهندس فرهنگ نیز دو نتیجه برای این جلسه در نظر گرفت؛ یکی فعال کردن سریع انجمنها و تشکلهای صنفی و دیگری پیگیری مطالبات داخلی از طریق عملیاتی کردن گروههای بازرسی.
همچنین وعده پیگیری اصلاح طرح طبقهبندی مشاغل ظرف دوهفته با تشکیل تیم کارشناسی و حضور میرغفاری نماینده کارگران ارکان ثالث را دادند. در نهایت هم قره بیگلو، رییس اداره روابط کار و مددکاری اجتماعی مجتمع گاز را به عنوان نماینده ویژه خود در پیگیری مطالبات کارگران قرار دادند.
این واکنش مسئولین امر هرچند با کمی تاخیر اما پخته و منطقی بود. واکنشی که در آن مطالبات کارگران و حق اعتراض آنها به رسمیت شناخته شده، به آن بیاعتنایی نمیشود و مطالبهگران همدست دشمن تلقی نمیشوند. به نظر میرسد میتوان منتظر شنیدن اخبار خوب از پارس جنوبی باشیم. اخباری که حتما نتیجه مطالبهگری کارگران و تلاش آنها برای احقاق حقوق و تعیین سرنوشتشان خواهد بود. البته باید کمی صبر کرد و دید در عمل چه خواهد شد.
مسکّن یا درمان؟
و در نهایت نکته قابل توجه در این اعتراضات، نوع نگاه برخی مدیران کشور به مسئله اعتراضات است. نگاه غالب این است که اعتراضات مسئلهای نزدیک به اغتشاش، شورش و هرج و مرج است، پس باید ساکت و کنترل شود. درست شبیه مریضی که درد به او فشار آورده و او به جای درمان بیماری به دنبال مصرف مسکنهایی هر چه قویتر است. حال آن که اگر طور دیگر بنگریم اعتراضات کارگری، صنفی و... نوعی از مشارکت مردم در امر سیاسی و حق آنهاست. این گونه اگر بنگریم اعتراضات میتواند ما را از مشکلات جاری کشور آگاه کند و اتفاق مثبتی است، همان طور که وجود درد چون ما را از بیماری مطلع میکند، امری لازم است.
تجربه نشان داده برخوردهای قهرآمیز و امنیتی کردن ماجرا، به سود هیچ یک از طرفین نبوده و به تشتت اذهان عمومی کمک خواهد کرد. در نهایت باید توجه داشت اثر این مسکنها موضعی بوده و به جای مصرف بیاندازه آنها باید مطالبات و اعتراضات را به رسمیت شناخته و به جای بیاعتنایی به آنها، راه اعتراض و پاسخی منطقی داده شود.