به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو به نقل از پایگاه اینترنتی رای الیوم، روزنامه صهیونیستی جروزالم پست مقالهای به قلم «سیث فرانتزمان» نویسنده و کارشناس صهیونیست درباره چشم انداز اسرائیل در خصوص سقوط دولت افغانستان و تسلط طالبان بر این کشور و تاثیر آن بر قدرت سیاسی ایالات متحده به ویژه در غرب آسیا منتشر کرد.
در این مقاله آمده است که سقوط سریع دولت افغانستان و نحوه شوکه شدن مسئولان سیاسی و نظامی آمریکا و همچنین کارشناسان از سرعت تسلط طالبان بر افغانستان نشان دهنده چالش بزرگی است که اکنون آمریکا با آن مواجه شده است. در حال حاضر بعد از سقوط افغانستان آمریکا باید به متحدان و شرکای خود اطمینان بدهد که در کجای جهان باقی خواهد ماند.
نویسنده این مقاله افزود، در حالی که مقامات آمریکایی از جنگهای نامحدود و هدردادن میلیاردها دلار پول در سراسر جهان صحبت میکنند نگرانیهایی درباره اتفاقات بعدی وجود دارد. این امر به ویژه در خاورمیانه بسیار صدق میکند؛ جایی که شرکا و همپیمانان آمریکا از خود میپرسند که آیا واشنگتن تنها منافع خود را در سایر کشورها در نظر میگیرد؟
در ادامه مقاله این رسانه صهیونیستی آمده است، در اینجا صحبت از موضع ایالات متحده در قبال عربستان سعودی و مصر به عنوان دو کشوری که زمانی ستون سیاست خارجی آمریکا بودند مطرح میشود و نگرانیهایی درباره آن وجود دارد. علاوه بر آن حمایت آمریکا از توافقنامههای عادی سازی میان کشورهای عربی با اسرائیل نیز یک مسئله اصلی در این زمینه به شمار میرود.
جروزالم پست نوشت، از طرف دیگر نگرانیهایی درباره نقش آمریکا در عراق و سوریه نیز وجود دارد؛ اینکه آیا سقوط دولت افغانستان موجب میشود تا اعتماد به واشنگتن و ادعاهای آن در خصوص پروندههای منطقه از بین برود.
بر اساس این مقاله اسرائیلی، ایالات متحده در چند دهه گذشته سابقه طولانی مداخله در کشورهای مختلف را داشته که منجر به بروز جنگهای کوچک و جنگهای طولانی شده، بدین معنا که ایالات متحده استراتژی خود را این گونه تنظیم کرده بود که ابتدا در کشوری مانند عراق به بهانه اهداف بشردوستانه و با ادعای جلوگیری از استفاده این کشور از سلاح کشتار جمعی وارد آن شده و سپس گفت که به دنبال جنگ با تروریسم است. اما همه اینها صرفاً یک ادعا و افسانه بوده و اتفاقی که در افغانستان نیز افتاد نتیجه همین امر است.
این نویسنده صهیونیستی تاکید کرد، اما ایالات متحده وارد هر جایی که شد آن کشورها را به شکل کلی ویران کرد و ملتها دچار فقر و مصیبتهای وحشتناک شدند؛ از عراق گرفته تا سوریه، از افغانستان تا سومالی، از هائیتی تا پاناما. آمریکا نیروهای خود را به شمار زیادی از کشورهای جهان فرستاده و بعد از آن به طور کلی مشخص شد که نتایج خوبی برای این کشورها ندارد.
سیث فرانتزمان در ادامه نوشت، شاید این شرایط یکی از پیامدهای یک نظام جهانی آشفته است و شاید نتوان اوضاع آشفته در کشورهایی مانند لیبی و یمن را به طور کلی به گردن ایالات متحده انداخت؛ اما آمریکا در این میان یک عامل است و سوء مدیریت آن یا تلاش ناموفق برای ایجاد نیروهای امنیتی داخلی در این کشورها موجب به وجود آمدن این اوضاع شده است. در همین زمینه درباره افغانستان سوال مهمی که مطرح میشود این است که نیروی هوایی این کشور در یک ماه و نیم گذشته در میان پیشرویهای طالبان کجا بود.
وی افزود، «جوبایدن» رئیسجمهور آمریکا در جولای گذشته اعلام کرد که ارتش افغانستان ۳۰۰۰۰۰ سرباز دارد که مانند هر ارتش دیگری در جهان مسلح و مجهز بوده و نیز نیروی هوایی دارد. اما دیدیم که نیروی هوایی افغانستان صرفاً چند فروند بالگرد بود و تصویری که از مناطق مختلف افغانستان دیده میشود همگی نشانه فقر و اهمال کاری است. شواهد نشان میدهد که ظاهراً بیست سال حضور آمریکا در افغانستان بازدهی چندانی نداشته و اکنون خود آمریکاییها نیز توجه میکنند که میلیاردها دلار هزینه کجا رفت.
این نویسنده اسرائیلی در ادامه مقاله خود تاکید کرد، آمریکا در طول تاریخ خود به دنبال قدرت بوده و دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا تحت شعار «آمریکا را بار دیگر بزرگ کنید» بر این هدف واشنگتن تاکید کرد. همه آمریکاییها چه دموکرات و جمهوری خواه به اتفاق آرا معتقدند اکنون زمان آن رسیده که ایالات متحده به درون خود نگاه کرده و در سیاست خارجی به شکل عمیق متمرکز بر منافعش شود.
نویسنده این مقاله در پایان گفت، اما آیا این سیاستهای آمریکا به نفع ماست؟ ما باید چه کار کنیم؟ اینها سوالاتی هستند که مطرح میشوند و به نظر میرسد که ایالات متحده شرکای خود را یکی پس از دیگری رها میکند یا حداقل به آنها هشدار میدهد. این موارد نشان میدهد هم پیمانان آمریکا یا باید به آن ثابت کنند که در راستای منافع ایالات متحده هستند یا اینکه کارشان تمام است.