گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - احمد رضاپور؛ اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا (CFR) نهادی متشکل از مقامات بلندپایه و اسبق ایالات متحده نظیر وزرای امور خارجه، روسای سازمان جاسوسی C.I.A و سرمایهداران بزرگ است. این اندیشکده پیرامون بحران امنیتی افغانستان در مطلبی تحت عنوان «پشتیبانی پاکستان از طالبان: آن چه باید بدانید» نوشت: توجه به این موضوع حائز اهمیت است که ارتش و دولت پاکستان نهادی یک دست نیست بلکه گروههایی با منافع رقابتی هستند.
با این حساب امّا این نکته نیز صحیح است که این گروهها عموماً طرفدار پیروزی طالبان بودند. عمران خان - نخست وزیر پاکستان پس از فتح کابل از سوی طالبان اعلام کرد «طالبان زنجیر بردگی را شکستند.» در اینجا سه دلیل برای ابراز حمایت علنی عمران خان وجود دارد:
اول؛ پاکستان منافع ایدئولوژیک شخصی در موضوع طالبان دارد. کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷ تحت عنوان یک ملت مسلمان ایجاد شد. بخش بزرگی از قلمرو پاکستان در شرقِ شبه قاره (پاکستان شرقی) پس از یک جنگ داخلی تلخ در سال ۱۹۷۱ از سوی جامعه بنگالی زبان، از این کشور جدا و تبدیل به کشور بنگلادش شد. این شکست، دولت پاکستان را نسبت به مناطق قلمرو غربی خود یعنی خیبر پختونخوا و بلوچستان دچار پارانوئید/ بدگمانی کرد، زیرا دارای جمعیت بزرگی پشتون یا پشتون زبان بود. دولت پاکستان مدارسی در این مناطق جهت تعلیم و تدریس برندی از به زعم خود اسلام (سلفی گری) تاسیس کرد، به این امید که ناسیونالیسم اسلامی بتواند ناسیونالیسم پشتون را سرکوب کند. رهبران طالبان در این مدارس تحت آموزش قرار گرفته بودند.
دوم؛ مقامات پاکستان نگران مرزهای مشترک با افغانستان هستند و معتقدند که دولت طالبان میتواند این نگرانی را کاهش دهد. حکومت افغانستان در سال ۱۹۴۷ خط مرزی دیورند رد کرد؛ این خط مرزی مناطق پشتون نشین پاکستان را از افغانستان جدا کرده است. افغانستان به عنوان خانه اکثریت پشتون تباران مدعی است که این قلمرو در اختیار پاکستان در واقع بخشی از «پشتونستان» است. (منطقه زرد در نقشه بالا) حکومت پاکستان معتفد است که دین در منظومه فکری طالبان بر قومیت غلبه دارد.