گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- مریم سواری؛ امروزه دیگر اهمیت و جایگاه سینمای کودک بر هیچکس پوشیده نیست و در این روزگار رسانهای که بخش زیادی از تربیت و آموزش کودک از طریق سینما قابل انجام است برگزاری جشنوارههای مرتبط در عین حال که به رشد این سینما کمک میکند، روزنه امیدی است برای همه کسانی که در این حوزه مشغول به کار هستند که کارهایشان را در معرض نمایش بگذارند، دیده بشوند، سنجیده بشوند و از بازخوردهای داوران و کودکان نسبت به آثارشان بهرهمند شوند.
این روزها شاهد برگزاری سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان هستیم که از مهمترین جشنوارههایی است که هرساله در این حوزه برگزار میشود؛ چنین جشنوارهای تا چه اندازه بر اعتلای سینمای کودک کشور تأثیر گذاشته؟ سینمای کودک کشورمان امروزه در چه جایگاهی قرار دارد؟ آثار راهیافته به جشنواره چگونه بودند و چه نقاط ضعف و قوتی داشتند؟ بهمنظور یافتن پاسخ این سؤالها با مهین جواهریان، کارگردان انیمیشن و یکی از داوران بخش ملی سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک، وارد گفتگو شدیم.
متأسفانه باید این را بگویم که ما هم اکنون تقریباً سینمای کودک نداریم؛ علتش هم این است که سالهاست به شکل نیمهجان، افتانوخیزان در حرکت هستیم و این وضعیت نگرانکننده است. سینمای کودک بخش خیلی مهمی از فرهنگسازی یک جامعه را تشکیل میدهد که بهواسطه آن میتوان به کودکان و نوجوانان یک کشور کمک کرد، ذهنشان را روشن کرد، شخصیتشان را شکل داد و به اعتماد به نفسشان افزود. حتی راهکار حل مشکلات، مقابله با آنها و هزاران چیز دیگر که هرگز با تذکر و نصیحت و صحبت اولیاومربیان نمیتواند در ذهن کودک ماندگار شود را میتوان بهواسطه سینمای کودک آموزش داد.
سینمای کودک و نوجوان اگر راهش را درست طی کند میتواند بسیار تأثیرگذار باشد و تعجب میکنم که چرا تا این حد به آن بیتوجهی شده؟ من فکر میکنم که فرهنگ و هنر یک جامعه است که مسئولیت راهنمایی کودک و اولیایش را به عهده دارد. میدانید که ما فیلم برای کودک داریم و فیلم درباره کودک؛ فیلمهایی که درباره کودک هستند میتوانند برای اولیای کودکان و مربیان مدارس مفید باشند که بدانند چگونه کودک را راهنمایی کنند و فیلم برای کودک میتواند به خود کودک بسیار کمک کند و بر او تأثیر بگذارد؛ این دو ژانر هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند و باید به هر دوی آنها پرداخت.
آثار راهیافته امسال متأسفانه خیلی آثار موفقی نبودند، من دوست ندارم از این کلمه را استفاده کنم چرا که همهمان میدانیم که چقدر شرایط اقتصادی این سالها سخت بوده و در شرایط اقتصادی سخت همیشه اولین چیزی که قربانی میشود هنر و فرهنگ است، از طرفی کرونا حدود دو سال است که دستوبال هنرمندان را بسته و خیلی به لحاظ روحی و روانی روی آنها تأثیر گذاشته بود. سینما یک کار گروهی است و نمیشد آن را در اینگونه شرایط پیش برد، ولی بااینحال من واقعاً تعجب کردم و از کسانی که کار تولید کرده و به جشنواره فرستاده بودند، سپاسگزارم چرا که هم بودجهها محدود بود و هم شرایط کرونا فیلمسازی را سخت میکرد؛ البته چند فیلم نسبتاً خوب هم داشتیم، اما بعضی فیلمها بنا به همین دلایلی که نقل کردم نتوانستند به سطح قابل قبولی برسند منتهی همینقدر که شرکتکنندگان همت کرده بودند و علیرغم وجود این مشکلات بازهم کار تولید کرده بودند، شایسته تحسین است.
امسال یک بخش وب سری به داوری فیلمهای انیمیشن اضافه شده بود؛ هنوز وب سریها خیلی جا نیفتادند، ولی من از اینکه جشنواره آنها را موردتوجه قرار داده بود راضی بودم؛ هر چیزی که موردتوجه قرار بگیرد بهتدریج رشد هم میکند. حالا انشاءالله سالهای آینده دست آوردهای بهتری خواهیم داشت. امسال خیلی دست آورد قابلملاحظهای نداشتیم، ولی بههرحال چیزی است در حال شکلگیری و کاملتر شدن که انشاءالله ثمربخش خواهد بود. در مورد فیلمهای انیمیشن هم چند فیلم قابلملاحظه داشتیم که برخی از آنها برای کودک و نوجوان ساخته نشده بود و رنج سنی بالاتری را در برمیگرفت، به همین دلیل نمیشد که آنها را مورد قضاوت قرارداد و هیئت داوران تلاش کرد که فیلمی را انتخاب کند که از نظر کودک و نوجوان خوشایندتر باشد.
مهمترین توصیه من برای کسی که میخواهد فیلم کودک تولید کند این است که یک مشاور روانشناس و جامعهشناس را در کنار خود داشته باشد. اصلاً مگر کسی میتواند بدون مشاور دست به نوشتن یک فیلمنامه کودک بزند یا مثلاً اقدام به ساخت یک فیلم کودک یا نوجوان بکند؟ من همه عمرم برای کودک کار ساختم، وقت زیادی گذاشتم و آنقدر خودم را کودک فرض کردم که کارها مقبول کودکان شوند؛ ساختن فیلم کودک اصلاً کار آسانی نیست. یکی از سختترین کارها فیلمسازی برای کودک و نوجوان است، علیالخصوص نوجوان، آن هم نوجوان امروز!
در تمام مراحل باید یک روانشناس همراه گروه باشد. از همان جایی که فیلمنامه نوشتن را شروع میکنند باید ارزیابی کنند که اثرشان میتواند برای کودک جذاب باشد یا نه؟ چگونه کار بسازند که اثرگذار باشد؟ و چگونه کاری تولید کنند که به کودک کمکی کرده باشند؟ اگر به این فکر کنیم که ما چرا فیلم کودک و نوجوان میسازیم و اینهمه بودجه و انرژی و وقت را هزینه آن میکنیم جوابش احتمالاً این است که ما میخواهیم به قشر کودک و نوجوان که مهمترین قشر جامعه هستند کمک بکنیم، پرورششان بدهیم، اعتماد به نفسشان را بالا ببریم و آگاهیشان را رشد بدهیم، چون که آینده هر کشوری به آنها بستگی دارد؛ پس حالا که میخواهیم این کمک را به آنها بکنیم به نظر میرسد یک مقدار ناآگاهانه و ناقص به این کار میپردازیم!
در یکی از آثار جشنواره مثلاً یک کودک اضافهوزن داشت و برای کُمدی از اضافهوزن این کودک یکسره بهعنوان بهانهای برای خنده و تمسخر استفاده شده بود؛ در حالی این موضوع برای من متأثرکننده بود، چرا که اضافهوزن برای آن کودک عارضهای است که دچار آن شده و نشاندهنده این است که آن کودک سلامتی کامل ندارد. آیا باید کودکی که سلامتی کامل ندارد را مورد خنده و تمسخر قرارداد؟ چنین مواردی را در دو - سه فیلم دیدم. ما باید خودمان را جای آن کودک قرار بدهیم و متوجه بشویم که تماشای چنین چیزی چقدر میتواند برایش آزاردهنده باشد!
اصلاً نباید ازاینگونه مسائل و ضعفهای کودکان برای خندهدار کردن فیلم استفاده کرد، این کودکان قربانی میشوند. کودکان خیلی عزیز هستند، خیلی شخصیت دارند و ما باید خیلی به آنها کمک کنیم. حتی اگر کودکی یا نوجوانی عیب و ایرادی دارد باید فیلمهایی بسازیم که به آنها بگوید حتماً قدرتهای دیگری درونشان دارند و به آنها کمک کنیم که قدرتهای دیگرشان را کشف کنند و بدانند که میتوانند حتی موفقتر از انسانهای دیگر بشوند.
به نظرم آثار به لحاظ تکنیکی و حرفهای خیلی جا دارد که قویتر شوند و البته این موارد در بستر پول و سرمایه فراهم میشوند؛ متأسفانه در حال حاضر که کشورمان گرفتار مشکلات اقتصادی است، پیشرفت در این زمینه سخت میباشد، ولی حتی اگر تکنیک و جلوههای بصری ضعیف باشند، مهمترین جوهره ساخت فیلم کودک نوجوان موضوع، سوژه، اهمیتدادن به کودک و نوجوان و در واقع فیلمنامه فیلم است. این قضیه که سرمایه زیادی نمیخواهد! هوشمندی و شناخت کودک میخواهد! اگر این مرحله درست طی بشود - حتی اگر بقیه مراحل هم خوب پیش نروند - ما پیام غلطی را به کودک منتقل نخواهیم کرد؛ او را ناخواسته در فیلم تحقیر نمیکنیم و به او آموزش میدهیم. کودکان موجودات پاک و دوستداشتنیای هستند که قرار است با ین جهان درهمریخته و خشن این روزگار مواجه شوند. ما وظیفه داریم که آنها را برای برخورد و مواجهه با این جهان بیانتها و بیرحم آماده کنیم و بهگونهای بارشان بیاوریم که بتوانند در مقابل همه موانع، سدها و مشکلاتی که پیش رویشان است موفقتر و خوشحالتر باشند.
یک موردی که در کلیه فیلمها وجود داشت این بود که همواره با دیالوگ پیش میرفتند، درحالیکه من فکر میکنم دیالوگ کار رادیو است. ما در این عرصه تصویر را در اختیار داریم که بسیار در انتقال مطالب قدرتمند و توانمند است و میتواند بخشهای زیادی از دیالوگ را حذف کند. اصلاً استفاده از دیالوگ فقط در جاهایی که ضروری است مطلبی گفته شود لازم است نه اینکه همه کار را با دیالوگ پیش برود! به نظر من دیالوگهای زیاد، کسلکننده و اضافه مهمترین نقطهضعف کارها بود. چنین فیلمهایی مانند رادیو میمانند که تصویری هم به دنبال آنها میدود. این مورد اصلاً برای کودک خوشایند نیست، برای بزرگسالان هم حتی خوشایند نیست! سینما رسانهای است که هم تصویر دارد و هم صدا و نباید از دیالوگ بیش از حد استفاده کرد.
اگر این جشنوارهها نبود که اصلاً سینمای کودک به این نقطه ضعیفی هم که الان قرار دارد نمیرسید. متأسفانه پس از اختتامیه همه چیز تعطیل میشود و به روال سابق بازمیگردد؛ به نظر من اختتامیه یک جشنواره روز افتتاح جشنواره سال بعد است، یعنی از آن روز به بعد دستاندرکاران باید با برگزاری جلسات بسیار با فیلمسازان، نویسندگان، تهیهکنندگان و البته روانشناسان و جامعهشناسان حوزه کودک آنقدر دررابطهبا کودک بحث و گفتگو کنند که برای ساخت اثر بعدی افکارشان را اصلاحکرده و کودک را بهتر شناخته باشند، سپس فیلم ساختن را شروع کنند. منظور من این است که فقط برگزاری جشنواره کافی نیست، لازم است، ولی کافی نیست! وقتی کافی است که از فردای روز جشنواره این ارتباطات بین دستاندرکاران سینمای کودک برقرار بشود. من سالهاست که در جواب این سؤال همین پاسخ را دادم، اما آیا اتفاق افتاده؟ نه ... بازهم جشنوارهها تمام میشوند و همه چیز به روال عادی بازمیگردد. صحبتم این است که باید بازخوردهای کودکان و نوجوانان را بعد از هر جشنواره مورد تحلیل و بررسی قرار داد و نتایجش را به دستِ دستاندرکاران سینمای کودک و نوجوان رساند که وقتی اقدام به ساخت یک فیلم کنند خطا و اشتباه کمتری داشته باشند.
فکر میکنید منصوب کردن کودکان و نوجوانان بهعنوان داور و خبرنگار تا چه اندازه جشنواره را به اهدافش نزدیکتر کرده؟
من بسیار با این ایده موافقم و در واقع از مسئولین جشنواره خواستیم که ما را در جریان نظرات داوران کودک که گویا حدود دو هزار نفر هم هستند قرار دهند. بهشخصه بهشدت منتظر و علاقهمند هستم که از آنها بازخورد بگیرم و میخواهم از دیدگاهشان جویا شوم و بدانم که به چه چیزهایی انتقاد دارند از چه چیزهایی لذت برند. این موضوع خیلی برایم مهم است و امسال اولین سالی است که این امکان به شکل مجازی برایمان فراهم شده. باید با بچهها گفتگو کرد، نظراتشان را جمعآوری کرد و گروههایی را در همین راستا برای جمعآوری و بررسی نظرات شکل داد که چنانچه در آینده شخصی بخواهد فیلم بسازد به این بازخوردها و نظرات کودکان ارجاع داده شود، مطالعه کند و بعد شروع به ساختن فیلم بکند. آن موقع فیلمها خیلی موفقتر میشوند! باتوجهبه اینهمه بودجه و وقت و انرژی که برای ساخت یک فیلم به کار میرود، اگر این دستآوردها در دسترس تهیهکنندگان و کارگردانان باشد فیلمها بسیار موفقتر خواهند بود.
به نظرتان شرکت دادن کودکان در اینگونه فعالیتهای رسانهای تا چه اندازه میتواند در شکلگیری چشمانداز کودک نسبت به آینده تأثیرگذار باشند؟
میتواند بسیار تأثیرگذار باشد، اما این مشارکت باید بیشتر شود؛ یکی از ارکانی که میتواند به مشارکت کودکان در این فعالیتها و رشد سینمای کودک کمک کند آموزشوپرورش است. نتیجه اینهمه فشار درسی از سوی آموزش پرورش به کودک چه شده؟ بسیاری از کودکان از درس زده میشوند! من نمیگویم که درس لازم نیست، اما اگر میخواهند که کودک در وادی زندگی موفق شود باید سینما را هم در کنار آموزش کودک و نوجوان قرار بدهند. چه ایرادی داد که آموزش پرورش دستور بدهد هر ماه همه کودکان مدارس ایران یک فیلم ببینند و پس از آن در خصوصش بحث و گفتگو داشته باشند؟ چنین برنامهای میتواند در رشد کودک تأثیر بگذارد و از یک سال آموزش محتوای درسی هم مفیدتر باشد.
من هرسال این درخواست را میکنم که لطفاً حداقل ۵- ۶ روزی که جشنواره دایر روزی ۲ ساعت به کودکان مدارس فیلم نشان دهند. چه اشکالی دارد؟ میتوانم قول بدهم که قرارگرفتن کودکان در جریان روند جشنواره به مدت ۵- ۶ روز، آن هم روزی ۱ یا ۲ ساعت، از یک سال آموزشی که کودک که هر روز در آن درس میخواند تأثیرگذارتر خواهد بود. اینکه کودک تفکر کند، نحوه تصمیمگیریکردن را بیاموزد و بد و خوب را از هم تشخیص دهد همان پرورش است، متأسفانه آموزش ما بدون پرورش است.
فکر میکنید که کرونا و برگزاری جشنواره در پلتفرمهای مجازی تا چه اندازه بر کیفیت برگزاری جشنواره تأثیر گذاشته؟
خب البته که بسیار اثر گذاشته است. ما پیشازاین، فیلمها را در پرده بزرگ سینما میدیدیم. معمولاً تماشای فیلم در سالن سینما باعث میشود که فیلم را با تمرکز بیشتری ببینیم و در میانه آن بلند نشویم. درحالیکه در پلتفرمهای مجازی تصاویر کوچکاند و واقعاً به کیفیت تماشای فیلمها لطمه وارد میشود، ولی خب فعلاً شرایط اینگونه است و راه دیگری نداریم؛ خدا را شکر که این راه را داریم که بتوانیم کارها را تماشا کنیم.
سالهای قبل هم که سالهای طلاییای بود و جشنواره به شکل حضوری در اصفهان برگزار میشد دیدن کودکان در کنار یکدیگر بسیار لذتبخش بود، گاهی حتی میشد در سینما کنار کودکان بنشینیم و همراه آنان فیلم ببینیم و بازخوردشان را نسبت به یک فیلم بهخصوص جویا میشدیم؛ واقعاً حیف که اکنون این شرایط را نداریم. امیدوارم که دوباره همه چیز به روال سابق بازگردد و آن روزها و شبهای قشنگی که همه دور هم بودند و در فضای زیبای اصفهان راجع به کودک صحبت میکردند تکرار شوند.