آخرین اخبار:
کد خبر:۹۷۶۹۵۴
گزارش|

نقش ایران در خط لوله مسیر گاز جنوبی به اروپا چیست؟

ورود ایران به مسیر جنوبی ورودی انرژی اتحادیه اروپا و عملیاتی شدن آن نیازمند برطرف ساختن برخی موانع و چالش‌های اصلی از جمله عادی سازی روابط با ترکیه، اعتمادسازی در جهت جذب سرمایه گذاران اروپایی در زیرساخت های انرژی ایران و همچنین قاعده مند ساختن روابط و ترجیحات دوجانبه امنیتی بین ایران و روسیه است.

نقش ایران در خط لوله مسیر گاز جنوبی به اروپا چیست؟

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو، دیپلماسی انرژِی به دولت‌ها و ساخت‌های سیاسی کمک می‌کند تا از رقابتی که در جهان بر سر انرژی وجود دارد استفاده کنند و موقعیت خود را در جهان در روند فزاینده یا کاهنده قرار دهنداز این حیث کشور‌ها به دو دسته‌ی مهم یعنی کشور‌های چانه زن و کشور‌های امتیاز گیر تقسیم می‌شوند و این بدان معناست که، کشور‌هایی که دارای منابع انرژی هستند از آن به عنوان یک ابزار مهم در راستای چانه زنی و کشور‌هایی که در مسیر انتقال انرژی هستند از آن به عنوان یک عنصر امتییاز گیر استفاده می‌کنند همین امر سبب می‌شود تا شاهد شکل گیری یک دیپلماسی مبتنی بر انرژِی باشیم.

اما دیپلماسی انرژی می‌تواند امنیت ملی کشور‌ها را از این جهت که کشور‌های صادر کننده می‌توانند با اختلال در روند ورودی انرژی به کشور‌های مقصد  آسیب‌های متعدد سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی را تهدید کند. اتحادیه اروپا به عنوان توانسته است در زمینه‌ی واردات انرژِی بک مسیر نسبتا مناسب را در پیش بگیرد و بتواند با کمک همین امر یک دیپلماسی انرژی را از مرحله‌ی تئوری به مرحله‌ی عمل برساند، شاید ذکر این نکته جالب باشد که شاید بتوان ذکر کرد امروزه بخش زیادی از سیاست‌های انرژی در لایه‌ی قدرت ملی مانده است، اما شاهدیم که در سال‌های اخیر مخصوصا بعد از پیمان لیسبون یک امر و نگاه جدید به مسئله‌ی انرژی همراه با مقررات جهانی شکل گرفته است.

اتحادیه‌ی اروپا مسیر دشواری را برای تامین امنیت انرژی در بحران نفتی سال ۱۹۷۳ تا کنون از سر گذرانده است. اما پرسشی که در این یادداشت در پی پاسخ به آن خواهم بود این است که این مسیر انتقال انرژی چه فرصت‌ها و پیامد‌هایی را برای جمهوری اسلامی ایران در بر خواهد داشت.

وضعیت واردات، صادرات و تولید انرژی در منطقه‌ی اتحادیه‌ی اروپا همواره با فراز و فرود‌های متفاوتی همراه بوده است به طوری که بسیاری از پیش بینی‌ها حاکی از این است که تولید نفت خام اتحادیه اروپا در آخرین برآورد در سال ۲۰۱۰ از ۱.۹ میلیون بشکه در روز با رویکرد آینده پژوهانه در سال ۲۰۳۰ به ۹۸۴ هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت که این خود یک زنگ خطر برای رویکرد به انرژی در این منطقه است. از این رو اتحادیه اروپا با دو هدف عمده یعنی دسترسی آسان و مناسب و همچنین کم هزینه در پی سرمایه گذاری بر روی پروژه مسیر انتقالی ترکیه مناسب با نام مسیر جنوبی بود.

کشور ترکیه از منظر ژئوپلتیک انرژی در وضعیت خوبی قرار گرفته است و همین امر سبب شده است که تا در نزدیکی بیش از ۷۰ درصد ذخایر منابع جهان از منظر نفت و گاز  قرار گیرد و بتواند به عنوان یک پل میان منطقه‌ی دریای خزر و خاورمیانه به بازیگر قدرتمند از منظر انرژی و سیاست تبدیل شود. در ادامه این گزارش به این مسئله که مسیر‌های این فرایند چگونه است خواهم پرداخت:

در اولین نکته باید به مسیر انتقالی شرقی –غربی پرداخت، این مسیر منطقه‌ی قفقاز و آسیای مرکزی را به اروپا متصل می‌کند که در این امر می‌توان از خط لوله نفتی باکو –تفلیس-جیهان، خط لوله ترانس کاسپین، خط لوله ناباکو نام برد که هریک از این مسیر‌ها ضمن اینکه توان دیپلماسی اقتصادی و انرژی طرفین را بالا می‌برد سبب همگرایی منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای نیز می‌شود.

در دومین نکته باید به مسیر جنوبی –غربی پرداخت، ترکیه برای اینکه بخواهد خود را به عنوان یک مرکز ارتباط اعراب و اتحادیه‌ی اروپا به جهانیان از منظر انرژی معرفی کند در پی ساخت مسیری برای این امر بوده که فرایند انتقال این مسیر از مصر، اردن، سوریه و درنهایت ترکیه و اتحادیه اروپا می‌گذرد و به ساخت خط لوله گازی عرب مشهود است.

در سومین نکته باید به مسیر انرژی شمالی –جنوبی پرداخت، بعد از خط لوله گازی بلواستریم شاهدیم که انتقال گاز روسیه با گذر از دریای سیاه از طریق ترکیه به بازار‌های مصرف کننده کشور ترکیه در به بازار مصرف کننده کشور ترکیه در حال فعالیت بر روی خط لوله نفتی زیر بستر دریای سیاه از روسیه به بندر سامسون در شمال ترکیه و سپس به بندر جیهان در جنوب این کشور در ساحل دریای مدیترانه و همچنین خط لوله انتقال گاز به رژیم صهیونیستی است.

از این رو بسیار مشهود است که کشور ترکیه در پی این است تا در راستای سیاستگذاری‌های منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای خود از انرژی استفاده کند و خود را به عنوان یک بازیگر مهم سیاسی در عرصه‌ی روابط بین الملل مطرح کند، اما در ادامه این گزارش  به این نکته خواهیم پرداخت که این رخداد مهم در همسایگی جمهوری اسلامی ایران حاوی چه فرصت‌هایی برای این کشور می‌باشد.

از این جهت که جمهوری اسلامی ایران دومین دارنده ذخایر نفت خام و سومین دارنده‌ی ذخایر گاز طبیعی در جهان است  و همچنین در صورت تغییر نگاه اتحادیه اروپا در مسائل سیاسی از جمله تحریم‌ها می‌تواند به عنوان یک شریک راهبردی و استراتژیک در کنار جمهوری اسلامی ایران به دیپلماسی انرژِی بپردازد.

نگاه ایران به پروژه ناباکو باید در راستای میان مدت و بلندمدت پژوهی قرار گیرد، اتحادیه اروپا و کشور ترکیه برای تامین پروژه‌های سنگینی همچون خط لوله ناباکو نیازمند یک منبع غنی انرژی هستند که جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرابت‌های ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک با این منطقه بهترین گزینه است.

البته جمهوری اسلامی ایران در این زمینه باید اقدام‌های عملیاتی را هم در راستای بهبود زیر ساخت انجام دهد که رفع تحریم‌ها کمک گسترده‌ای به این امر می‌کند در پایان این گزارش باید مطرح کرد که بدون در نظر گرفتن روابط کنونی جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا، ایران همواره یک گزینه استراتژیک برای همکاری بخصوص در زمینه‌ی نفت و گاز و انرژی است که این مسیر می‌تواند در بالابردن توان این مهم در عرصه‌ی بین‌الملل نیز کمک بیشتری کند.

گزارش از پرهام پوررمضان

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار