گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- میترا هدایتی؛ آبان و بنزین، هم نشینی این دو واژه یادآور مجموعهای از اتفاقات تلخ است که شاید هیچگاه از ذهنها پاک نشود. این بار، اما تلاش برخی برای خلق اتفاقی تلخ در تقویم آبان ۱۴۰۰ چندان جواب نداد.
صفهای طولانی پمپ بنزین در ظهر سه شنبه اولین هفتهی آبانی که گذشت، خبر از ایجاد یک اختلال در سیستم سوخت رسانی و جایگاههای سوخت در کشور میداد. اختلال در سامانهی هوشمند سوخت که تقریبا از ساعت ۱۱ صبح سه شنبه ۴ آبان از جایگاههای سوخت تهران شروع شد و به تدریج به استانهای دیگر نیز سرایت کرد. در ساعات اولیه، ماجرا چندان جدی نبود، از دریچهی نگاه مردمی که با باک خالی به پمپ بنزینها مراجعه کرده و نتوانسته بودند با کارت خود بنزین دریافت کنند، مشکل مربوط به یک جایگاه میشد که به زودی برطرفش میکردند. عدهی محدودی نیز در فضای مجازی نسبت به آن واکنش نشان داده بودند، اما با ادامهدار شدن اختلال واکنشهای رسمی نیز آغاز شد. در اولین واکنش، سخنگوی وزارت نفت با اشاره به اختلال رخداده برای دریافت بنزین از طریق کارت هوشمند سوخت، گفت: «سامانه هوشمند کارت سوخت از مدار خارج شده است.» و دلیل این اختلال را مشکل فنی اعلام کرد.
پس از این واکنش، موج شایعات و خبرها آغاز شد. عدهای نیز با یادآوری ماجرای آبان ۹۸ شایعهی گرانی بنزین را در فضای مجازی و حقیقی مطرح کردند. شاید بتوان منشا بیاعتمادی افکار عمومی نسبت صحبتهای مسئولین را تصمیمات ناگهانی و خالی از تدبیر دولت در دورهی پیش دانست. دو سال پیش زنگنه، وزیر سابق نفت در ماههای منتهی به وقایع آبان ۹۸ در پاسخ به پرسش خبرنگاران در خصوص گرانی سوخت گفته بود:«هیچ برنامهای برای افزایش قیمت بنزین نداریم و قانون نیز اجازه انجام این کار را نداده.» کمتر از دو ماه بعد از این صحبت شاهد گرانی ناگهانی بنزین بودیم. این بار، اما دولت منتظر صبح جمعه نماند و از همان ساعات ابتدایی نسبت به اختلال پیش آمده و شایعات پیرامون آن واکنش نشان داد. در یکی از اولین واکنشها احمد وحیدی، وزیر کشور درباره اختلال پیش آمده برای برخی پمپهای بنزین، گفت: «اختلال در ارائه خدمات در برخی از پمپهای بنزین ناشی از یک اشکال فنی و سامانهای است که به زودی رفع میشود.» وی با تأکید بر اینکه هیچ برنامهای برای گرانی بنزین وجود ندارد، گفت: «مردم هیچ نگرانی نداشته باشند.» اما واکنشها در همین سطح باقی نماند. فردای آن روز یعنی روز چهارشنبه ۵ آبان رئیس جمهور برای بررسی اوضاع، به صورت سرزده از وزارت نفت بازدید کرد و همچنین با مراجعه به تعدادی از پمپ بنزینها به صورت میدانی با مردم صحبت کرد.
بُعد دیگر ماجرای اخیر مانند آبان ۹۸، مربوط به عملکرد صدا و سیما بود. بازخوانی عملکرد دو سال قبل رسانهی ملی در ماجرای گرانی بنزین نشان میدهد که چگونه نگاه حاکم بر صدا و سیما مانع از تولید روایتهای واقعی در جهت کنترل افکار عمومی بود.
پخش تصاویر و گزارشهای محدودی از اعتراضات، آن هم بعد از آن که رسانههای بیگانه مانند BBC و ایران اینترنشنال، ۲۴ ساعته در حال پوشش اخبار و تحلیلهای حوادث آبان بودند، نه تنها صدا و سیما را تبدیل به یک رسانهی دست چندم کرد، بلکه با تولید روایتهای غیر اجتماعی و یک طرفه زمینهی بیاعتمادی مردم و ملتهبتر شدن افکار عمومی را نیز فراهم کرد. خانعلی زاده، کارشناس رسانه در خصوص اهمیت رویکرد صدا و سیما در فضای اعتراضات گفت:«حرف مردم اگر در رسانه شنیده نشود، در کف خیابان زده خواهد شد؛ در ماجرای آبان ۹۸، رئیس سابق خبرگزاری صدا و سیما در توئیتی اعلام کرد که ماجرای بنزین یک تصمیم ملی بوده و باید با آن برخورد ملی شود؛ این در حالی است که باید از او پرسید که صدا و سیما رسانهی حاکمیت است یا روابط عمومی دولت؟! صدا و سیما نباید وظیفه اش را حمایت از تصمیمهای غلط دولت ببیند.»
این در حالی است که دو سال بعد در ماجرای اختلال در سامانهی هوشمند بنزین که اخیرا اتفاق افتاد، عملکرد صدا و سیما متفاوت از اقدامات پیشین سازمان بود. انتشار به موقع اخبار، حضور میدانی در پمپ بنزینها وتهیهی گزارشهای خبری و تحلیلی دقیق از شرح ماجرا باعث شده بود تا مخاطبان با روایتهای صدا و سیما همراه شوند. عملکردی که نشان دهندهی نوعی تغییر در رویهی رسانهی ملی بود.
بیژن مقدم فعال رسانهای در تحلیل عملکرد صداوسیما در این ماجرا گفت:«در قضیه اختلال جایگاههای سوخت هم دو نکته وجود داشت. یکی واکنش سریع و یکی هم بیان اطلاعات درست. در رخدادهای سالهای گذشته دیده بودیم که صداوسیما آنقدر محتاط بود که شاید نسبت به اتفاقات خیلی مهم هم تأخیر چندساعته داشت. توجیهشان هم این بود که ما رسانه رسمی هستیم و باید نظر دستگاههای مختلف را بپرسیم و این فرآیند طول میکشد. این بار، اما دیدیم که این کار خیلی سریع انجام شد و صداوسیما در فاصله کوتاهی وارد شد، مسئله و مشکل را بیان کرد، به صحنه رفت، پمپبنزینها را نشان داد، با مردم حرف زد و بعد هم گفت که حمله سایبری بوده و ادامه ماجرا.»
اما در این مساله اهمیت رویکرد صدا و سیما تنها به پوشش لحظهای واقعه نیست؛ بلکه نوع رفتار رسانهی ملی نقش تعیین کنندهای در نحوهی کنشگری و اعتراض عمومی دارد.
محمود رضوی، مشاور فرهنگی رئیس مجلس، نیز در خصوص این مساله در صفحهی خود نوشت:«اختلال در جایگاههای سوخت با سکوت رسانه میتوانست به بحران در کشور ختم شود، اما اطلاع رسانی سریع، صریح و برخط صدا و سیما، روایت غالب و اصلی را شکل داد و حتی برخی از نهادهای غالبا محافظه کار را وادار به اطلاع رسانی کرد. استمرار این رویکرد اعتماد مردم به رسانه ملی را ترمیم خواهد کرد.»
عملکرد اخیر رسانهی ملی هر چند توانست با همراه کردن مخاطب در هدایت افکار عمومی موثر باشد، اما ادامهدار شدن این روند مسالهای مهمتر است که همت و همراهی بیشتر مدیران سازمان را میطلبد. شکل گیری رویکرد درست نسبت به نارضایتیها و اعتراضات مردم در رسانهی ملی و حاکمیت مسالهای است که میتواند به تجمعات اعتراضی مردم اصالت بخشد.