گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ تجمع اعتراضی شهر اصفهان نسبت به کمآبی این استان در روزهای اخیر و توجه دولت و پوشش خبری رسانه ملی نشان میداد دوران بیتوجهی به مطالبات مردم به سر آمده و فصل نویی در مقولهی اعتراضات ایجاد شده؛ فصل نویی که اگرچه با مزایایی همراه است اما خالی از اِشکال نیست و ایرادات مختص خود را به همراه دارد؛ از جمله اینکه توجه خاص دولت به یک استان، باعث گلهمندی سایر استانهای درگیر این ماجرا میشود؛ و مبحث جدیدی تحت عنوان عدالت در توجه به مطالبات مردمی را گوشزد میکند؛ اینکه به چه صورت میتوان بعد از سالها بیتوجهی نسبت به مسائل استانها، به موضوعات آنان توجه کرد، بیآنکه ابعاد ملی و تخصصی ماجرا قربانی شود، موضوع سلسله گفتگوهای پروندهی دادخواست است که در این شماره به سراغ محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران رفته است.
خبرگزاری دانشجو: در چند روز اخیر شاهد تجمعات استانهای مختلف از جمله اصفهان در اعتراض به مسئلهی کمآبی بودیم؛ دولت قبل به طور کلی به اعتراضات مردمی بیتوجه بود اما در دولت فعلی شاهد آن هستیم که به قسمتی از اعتراضات مردمی توجه میشود؛ آیا ممکن است توجه خاص به یک استان، حس تبعیض و نارضایتی را در سایر استانهای درگیر ماجرای کمآبی همچون یزد، چهارمحال و بختیاری و خوزستان ایجاد کند؟
عطریانفر: شهروندان در هر حوزه جغرافیایی اگر گرفتار مشکلات باشند که با زبان قانون و نظام مدیریت حاکم میان شهروندان و مسئولان قابل حل و فصل نباشد، حق قانونی و شرعی دارند که از موضع انصاف به اطلاع مسؤلان برسانند، این یک سیاست مدنی است؛ یک شهروند حق دارد در جامعه توسعهیافته از این حق بهرهمند شود.
در مقاطعی نیز این موضع مورد توجه رهبری بوده و در مناسبات فرهنگی تحت عنوان آتش به اختیاری از آن یاد شده؛ در واقع پیام ایشان نیز این بود که اگر مردم نتوانند حقوق قانونی خود را با زبان آرام مطالبه کنند، حق دارند فریاد کنند.
این فرمایش رهبری مطابق با یکی از توصیههای قرآنی است؛ در آیه 148 سورهی نساء فرموده شده:«خدا گفتار به صدای بلند را دوست نمیدارد مگر آن که ظلمی به او رسیده باشد...» در واقع وقتی سخنی به طور طبیعی گفته شده و پاسخی دریافت نشده، مردم حق دارند صدای خود را بلند کنند.
اینکه در اتفاقات و تجمعات اخیر حاکمیت با مسامحه و مسالمت با اعتراضات برخورد کرده، رفتاری صحیح و انجام وظیفه است اما اگر در گذشته خلاف آن عمل میکرده، محل ایراد است؛ وقتی حاکمیت یک کشور به صدای مظلومان خود پاسخ ندهد، ممکن است معترضین هنجارشکن شوند و دیگرانی هم سوءاستفاده بکنند؛ از این جهت توصیه این است که حکومتها پیش از آنکه مردم به اجتماعات ناخواسته دست بزنند باید به این مسائل توجه کند و آنان پاسخ روشن دهد اینکه صرفا واقعیت اعتراضی بازتاب رسانهای داشته باشد، مسألهای حل نمیشود؛ اهمیت ابعاد رسانهای پابرجاست اما مهمتر از بازتاب رسانهای این است که مسئولان ذی ربط در برابر آن مسئله پاسخی مطابق با شأن مردم بدهند و ملتزم به امری شوند که موجب رضایت مردم شود.
خبرگزاری دانشجو: اینکه به یک استان خاص توجه ویژه شود و تشکیلات دولت مانند وزیر نیرو و معاون اول برای حل مسئلهی یک استان خاص به خط شوند و رئیس جمهور نسبت به آن واکنش نشان دهد، عوامفریبی به شمار نمیآید؟ ضمن آنکه دولت چنین رفتاری را در برابر سایر استانهای همجوار اصفهان که مشکلاتی نظیر بیآبی به کار نبست؛ چنین رویکردی به اختلافات قومیتی میان استانها دامن نمیزند؟
عطریانفر: موضوع بیآبی در اصفهان یک موضوع اقتصادی- معیشتی است؛ آغاز این اتفاق در اصفهان به دهه هشتاد و زمان دولت احمدی نژاد برمیگرد؛ زمانی که وی تحت تاثیر اطرافیان خود آب اصفهان را به چهارمحال بختیاری منتقل کردند.
به طور تخصصی تمامی رودهای جهان زاینده رود هستند یعنی وقتی آب از بستر رودخانه برداشته میشود و در سطح کشتزار استفاده میشود، اندکی از آن توسط گیاهان کاشته شده استفاده میشود و بقیهی این آب مجددا از بستر زمینهای کشاورزی به داخل رودخانه برمیگردد و باعث زایندگی رودخانه میشود؛ زاینده رود اصفهان این ویژگی را زیاد در خود دارد؛ اما اگر آب برداشت شده از رودخانه به یک افق دوردست منتقل شود، مانع از بازگشت آب به بستر رودخانه میشود و منجر به تحدید زایندگی رودها میشود.
سیاست اشتباه دولت احمدینژاد انتقال این آب بود و چند باری تذکر داده شده اما توجهی نمیشد؛ ضمن آنکه وقتی موضوع از سطح تصمیم دولت خارج میشود و به مردم محول شود، به سادگی قابل بازگشت و اصلاح نیست.
موضوع آب، یک موضوعی حیاتی و معیشتی است که زندگی و کشاورزی مردم محرومِ شرق اصفهان را دربرمیگیرد و کسی تاکنون به مطالبات این گروه از مردم اصفهان پاسخ نداده، البته کمآبی کشور نیز به این مساله دامن زده؛ نمیتوانیم بگوییم وقتی دولتی شخصی را مسئول رسیدگی به این کار قرار میدهد، اشتباه کرده؛ اگرچه با حل مشکلات به این شکل موافق نیستم ولی وقتی موضوعات به دقیقهی 90 میرسد و پاسخ مناسب به آن داده نمیشود، موضوع بازتاب اجتماعی پیدا میکند و دولتها به آن واکنش نشان میدهند.
اگرچه به نظر نمیرسد دولت بتواند با این سیاستهای اتخاذی مسئله را حل کند؛ یعنی با انتصاب یک فرد برای حل مسئله و یا شنیدن صدای اعتراض به خودی خود دردی دوا نمیکند و حتی ممکن است پوپولیستی باشد؛ بلکه باید به ای شعار و هیاهو تصمیم منطقی بگیرند و تدبیر کنند؛ ضمن آنکه مردم ایران مردمی نجیب هستند که با وعدههای مسؤلین از مطالبات خود صرف نظر میکنند.
خبرگزاری دانشجو: رفتار اخیر دولت و رسانهی ملی در قبال اعتراضات اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
عطریانفر: وظیفه رسانهها در پوشش اعتراضات باید این باشد که دولت را تحریک کند تا به مسئله توجه کند؛ نقشی بیشتر از این حالت را نه میتوان و نه باید ایفا کند؛ یعنی به مصلحت نیست که بیشتر از این بپردازد؛ چراکه وقتی رسانه بتواند مسئولین را به وظیفهی خود واقف کند کفایت میکند؛ اما پرداخت بیشتر از این توسط رسانه دردی را دوا نمیکند و حتی ممکن است موجب بزرگنمایی شود.