به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سعیدرضا عاملی؛ دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بر استفاده از ظرفیتهای آینده تاکید کرد و گفت: بنظر میرسد که در آینده اندیشی و گذشته اندیشی متمرکز هستیم و در زمان حال، کار خاصی انجام نمیدهیم. در شورای عالی انقلاب فرهنگی سندی مینویسیم و بعد از این سند، سند دیگری را مینویسیم، اما در عرصه اجرا بازتاب ضعیفی میبینیم که در ارتباطات تعبیر به اختلال فرآیند میشود.
وی افزود: اختلال فرآیند باعث میشود در فرایند کارها هدف گم شود و در مسیر فراموش کنیم که به چه سمت و سویی میخواستیم برویم.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: نکته دوم این است که ما با دیگریزدگی و دیگریهراسی مواجه هستیم و اگر در زمینه غرب بخواهیم آن را ملموس کنیم یک غربزدگی و یک غربهراسی داریم. اساساً نگاه بین المللی ما در حال ضعیف شدن است و یک نوع نگرانی در مورد کارهای بین المللی داریم. دیدگاه ناشی از غرب زدگی منجر به پذیرش هنجارهای غربی میشود و در جای دیگر دچار یک غرب هراسی میشویم. لازم است تا واقع بینانه به این مسیر نگاه کنیم تا دریابیم که به تناسب از این ظرفیت بهره ببریم و بتوانیم یک گزینشی در مورد اینکه چه امر منطبق با فرهنگ اسلامی – ایرانی و چه امر موجب تخریب فرهنگ اسلامی-ایرانی میشود. گاهی متاسفانه بدیها و پلیدیهای دنیای غرب اخذ میشود و تجربههای مثبت مورد توجه قرار نمیگیرد. چرخه باید برعکس شود. همچنین دستگاههای اجرایی اساساً سند محور نیستند و هر بخش و دستگاهی کار خودش را میکند یعنی در شورای عالی انقلاب فرهنگی سند مصوب شده را ابلاغ میکنیم، اما دستگاه مربوطه در نظام بودجهریزی چیز دیگری برایش ترسیم میشود؛ باید برای این اختلالات راه حل پیدا کرد. چرا اختلال بین ایدهها و محکم کردن ایدهها با قانون داریم؟ مجلس شورای اسلامی هم که ۱۲۰۰۰ قانون تصویب کرده است؛ مشکل اختلال اجرای قانون دارد.
استاد دانشگاه تهران در ادامه افزود: مسئله اصلی ما این است که چگونه آیندهاندیشی تجربه گذشته را به زمان حاضر بیاوریم و نیز در فرآیند اجرا چگونه این مسئله را تضمین کنیم؟ بحث تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی معطوف به نظام تضمینها و کارآمدی شورای عالی است.
وی با توجه به گزارش اعضای جلسه سوالی طرح کرد مبنی بر اینکه آیا پوزیتویسم همان سکولاریزم است؟ و گفت: این گونه نیست. پوزیتیویسم یک روش تجربی است که بر روی محسوسات تاکید میکند. بسیاری از امور جزو محسوسات است و بسیاری دیگر نه! که این ضعف روششناسی اثباتگرا است. البته اثبات گرائی مبانی فلسفی هم دارد که بعضا به نفی خدا منتهی میشود که از این منظر یکی نوع این همانی در مقایسه بین پوزیتویسم و سکولاریسم وجود دارد.
عاملی به دیدگاه استفاده بهینه کردن در نگاه رهبر فرزانه انقلاب اشاره کرد و افزود: از ظرفیتهای این حوزه بهره بگیریم، اما در عین حال در این زمینه مخاطرات بسیاری وجود دارد. دوستان تعریف سنتی از فرهنگ را بیان کردند، اما فرهنگ به معنای آنچه با آن زندگی میکنیم از زمانی به زمان دیگر تغییر میکند. با نگاهی به سیر تاریخی مفهوم فرهنگ میبینید در گذشته سخن از فرهنگ مربوط به طبقه اشراف میشد، لذا در اروپا از بافرهنگ و بیفرهنگ صحبت میکردند. در ادبیات قرن نوزدهم فرهنگ مربوط به فرهنگ اشراف بود و امروز با پشت سر گذاشتن عصرهای متمادی از فرهنگ به عنوان روش زندگی کردن یاد میکنند.
وی از فرهنگ به روش خاص زندگی کردن تعبیر کرد و گفت: هر چیزی که با آن زندگی میکنیم لزوماً فرهنگ را تشکیل نمیدهد بلکه جنبههای خاصی که اختصاص به یک جامعه مییابد فرهنگ قالب آن جامعه میشود وگرنه بقیه آن عمومات است که یک نوع عامگرایی در حوزه فرهنگ را تداعی میکند و مشترک بین مردم جهان است. فرهنگ اسلامی به مثابه یک حقیقت برگرفته از حقایق اسلام است و مبنائا در معرض نسبیت گرایی قرار نمیگیرد و یک بایستهای است که مطلوب جامعه اسلامی است.
در این جلسه دوستان به بحث روش اشاره کردند. البته روش تحقیق جزو چیزهایی است که تبدیل به پدیدهی مضاف شده است. یک زمانی حاکمیتِ روش اثباتگرایی پوزیتیویسمی بود و زمانی که از روش سخن میرفت، منظور روش تجربی بود. درحال حاضر هم نسل روش شناسانی در ایران داریم که بلند قامت میایستند و میگویند روش یعنی پیمایش. درحقیقت چیزی از روش جز پیمایش به رسمیت نمیشناسند که کلی در این حوزهها نقد داریم، اما در کتاب «روشهای تحقیق در مطالعات فرهنگی و رسانه» تلاش کردم نگاه مطلقگرایی در روش را با ۴۰ روش از بین ببرم، لذا آینده اندیشی از این جهت نیازمند تنوع روشی به اقتضاء مسئله تحقیق است.
استاد دانشگاه تهران به گزارش این جلسه در زمینه نگاه مطلوب و روش پسانگر اشاره کرد و گفت: چند سال پیش این روشهای پسنگر و پسانگر را مطرح کردیم و رهبری معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب دقیقاً نگاهشان این است. زمانی که مقام معظم رهبری تمدن نوین اسلامی را به عنوان یک هدف مشخص کردهاند، نگاه به امر مطلوب و ایده آل دارند. نگاه مطلوب گرا، روند را به سمت رشد و کمال سوق میدهد؛ بنابراین مطلوب خودش را تعریف کرده است؛ مطلوب تمدن نوین اسلامی، استقرار تمدن نوین اسلامی است بنابراین من موافق با این موضوع هستم و با توجه به بیانیه گام دوم، در کار آیندهاندیشی مطلوب مشخص است.
عاملی از شرکت در اجلاس نهم حکمرانی اینترنت سخن به میان آورد و گفت: مسئول مقررات گذاری فناوری فرانسه صحبت میکرد و به قولی خستگیهایش را بیرون ریخت و میگفت خسته شدیم از این همه آیندهنگری، خسته شدیم از این همه روش، خسته شدیم از این همه مفروض، خسته شدیم از این همه ابهام! و... و نیز چند سال پیش با «بیر» یک گفتگویی داشتیم که او هم خستگیهایی از جنس تغییرات ناشناخته و برهم زننده نظم داشت. بسیاری از این بحثها، چون تاکید مشخصی ایجاد نمیکند، ما را به دنیایی از مولفهها پرتاپ میکند که نمیتوانیم از آنها بیرون بیاییم. ما میخواهیم به این نقطه برسیم و آنقدر در هر مرحلهای هزار ابهام مطرح میکنیم، نمیدانیم به کجا میخواهیم دست یابیم!
وی یادآور شد: رهبر فرزانه انقلاب کار بزرگی با بیانیه گام دوم انقلاب انجام دادهاند که اگر کسی به عمق آن بدون درگیری با دیگریزدگی و دیگریهراسی بیاندیشد، حرف ایشان مبنا است. مبنای ایشان این است که نظام برنامه ریزی را با افق ۴۰ ساله تنظیم کرده اند که ۴۰ سال اول انقلاب، گام اول بود و ۴۰ سال دوم آن گام دوم انقلاب است. میتوان این ۴۰ سال را در هشت تا ۵ سال شکست. بدیهی است چشم انداز در اینجا با تکیه بر مولفههای تمدن نوین اسلامی تعریف میشود. اگر با مطلوبگرایی نگاه کنیم ۴۰ سال را با مولفههای تمدن نوین اسلامی باید طراحی کنیم و نقاط هدف خودمان را مشخص کنیم و در سالهای مختلف اهداف خود را طراحی کنیم مثلا در برنامه هفتم در پیوستار دوره چهل ساله چه اولویتهای داریم؟
عاملی عنوان کرد: بحث دنیای غرب در حال حاضر این است که باید به سمت زندگی سالم برویم. زندگی سالم را آنقدر نسبت به الهیات خنثی میکنند که نامی از الهیات و خالق هستی نیاورند، اما در نهایت به این سو برمیگردند لذا باید با نگاه الهی و حکمت محور به مسئله هدف نگاه کنیم و افق برنامه را ۴۰ ساله طراحی کنیم و در برنامههای ۵ ساله جریان دهیم تا انشاءالله با همراهی مردم و کارگزاری مردم و مشارکت نخبگان جامعه شاهد ظهور نشانههای برجسته جامعه اسلامی از جمله استقرار عدالت اجتماعی، تامین حقوق همه اقشار جامعه و توجه کانونی به توحید باشیم. باید گزارههای مشخصی در شورای عالی انقلاب فرهنگی مشخص کنیم تا برنامه هفتم را تحت تاثیر قرار دهد. با توجه اینکه در شرف بازنگری «سند مهندسی فرهنگی» هستیم، یافتههای شما در این زمینه میتواند تاثیرگذار بر روی بازنگری این سند هم باشد. برای همه عزیزان که از خبرگان آینده اندیشی هستید آرزوی موفقیت دارم.