به گزارش خبرگزاری دانشجو؛ "نشریه اکونومیست" در گزارشی ضمن پرداختن به آخرین روند تحولات مرتبط با معادله هستهای ایران، از رسیدنِ مذاکرات جاری هستهای ایران و غرب در وین به نقطهای حساس خبر داده و تاکید کرده که تصمیمات سیاسی آتی از سوی تهران و واشنگتن و همچنین برخی مسائل مهم منطقهای (خاورمیانه) و بین المللی (نظیر بحران اوکراین)، میتوانند تا حد زیادی بر سرنوشت نهاییِ مذاکرات وین تاثیرگذار باشند.
اکونومیست در این رابطه مینویسد: «در جهانِ کنونی که در آن منازعات و رقابتهای راهبردی در مورد مسائلی نظیر اوکراین، تایوان، و دیگر موضوعات، به نحو فزایندهای رو به اوج است، تا حدی شاهد موفقیت تلاشهای دیپلماتیک در چهارچوب معادله هستهای ایران بوده ایم. با این حال، علی رغم تمامی پیشرفتهای حاصل شده پس از هشت دور مذاکرات سیاسی و فنی در وین با محوریت احیای توافق برجام، بسیاری از ناظران و تحلیلگران به طرح این سوال میپردازند که آیا اساسا امکان موفقیت احیایِ توافقی که برای نخستین بار در سال ۲۰۱۵ میلادی امضا شد و دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد، وجود دارد یا خیر؟
دور آتی مذاکرات که قرار است در هفته جاری برگزار شود، تا حد زیادی "تعیین کننده" به نظر میرسد. در این راستا باید گفت که طرفهای مذاکراتی در وین هیچگاه تا به این حد در مسیر دستیابی به یک توافق قرار نداشته اند (به توافق بسیار نزدیک هستند). مقامهای آمریکایی تا حد زیادی نسبت به چشم انداز انعقادِ یک توافق خوشبین هستند. در این راستا، آمریکا در اقدامی که از آن به عنوان ژست نشان دادنِ حسن نیت به ایران یاد شده، اعلام کرد که روسیه، چین، و کشورهای اروپایی بار دیگر میتوانند از معافیتهای تحریمی آمریکا در زمینه تعامل با این کشور (ایران) در زمینه برخی فعالیتهای غیرنظامی هسته ایِ ایران برخوردار شوند.
در این میان، خطرات و تهدیدات فروپاشی روند مذاکرات نیز تا حد زیادی مشهود هستند. تندورهای آمریکایی در مدت اخیر در ابراز مخالفتهای خود با انعقاد هرگونه توافق جدید با ایران از سوی دولت بایدن، صریحتر شدهاند. جدای از این ها، نیروهای نیاببتی ایران در منطقه بویژه در یمن نیز تحرکات جدیدی را از خود نشان داده اند و بویژه در زمینه حملات پهپادی و موشکی، قابلیتهای ویژهای را از خود به نمایش گذاشته اند. در این راستا، اسرائیل نیز همچنان به تهدیدات خود علیه ایران مبنی بر حمله به سایتهای هستهای این کشور ادامه میدهد و در عین حال بر شدت و میزان همکاریهای نظامی و امنیتی خود با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز افزوده است.
توافق هستهای ایران که با نام "برجام" نیز شناخته میشود، محدودیتهای قابل توجهی را بر برنامه اتمی ایران وضع میکرد و در مقابل، ایران نیز از لغو برخی تحریمها علیه خود سود و بهره میجست. با این حال، این توافق از همان ابتدا با مخالفتهای جدی کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، اسرائیل و حتی برخی دموکراتها رو به رو شد. این توافق به ایران اجازه میداد تا غنی سازی اورانیومِ خود را در سطحی گسترده پس از ۱۵ سال از سر گیرد. این توافق صرفا محدود به پرونده هستهای ایران بود و هیچ ارتباطی با قدرت موشکی و نفوذ منطقهای ایران نداشت. دراین راستا، دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا توافق برجام را "بدترین توافق آمریکا در کل تاریخ این کشور" ارزیابی کرد و سیلی از تحریمها را در قالب "کارزار فشار حداکثری" علیه تهران وضع کرد.
در واکنش به این مساله، ایران به تدریج و به نحو روزافزونی روند غنی سازی اورانیوم خود را تسریع کرد. در این راستا، ایران عملا پیشرفتهای قابل توجه هستهای را از خود به ثبت رساند. این کشور سطح غنی سازی خود را به بیش از ۶۰ درصد رساند و مولفههایی نظیر اورانیوم فلزی را نیز تولید کرد و سانتریفیوژهای پیشرفتهای را نیز طراحی و عملیاتی کرد. در این چهارچوب حتی "رافائل گروسی" دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کرد که "ایران تنها کشوری در جهان است که سلاحهای اتمی ندارد، اما غنی سازی بالای ۶۰ درصد را انجام میدهد". مسالهای که در نوع خود حاکی از گسترش قابل توجه توانمندیهای هستهای ایران در ابعاد مختلف است.
توانمندیهای اتمی کنونی ایران، عملا نگرانیها در پایتختهای غربی را به نحو قابل توجهی افزایش داده است. درست به همین دلیل است که آمریکاییها از وارد شدنِ روند مذاکرات به "مرحلهای حساسی" خبر میدهند. دلیل این مساله نیز این است که اگر هر چه سریعتر توافقی منعقد نشود، اساسا با توجه به پیشرفتهای اتمی ایران، مزیتهای مستتر در توافق برجام برای غرب، از حیز انتفاع ساقط خواهند شد.
ایرانیهای نیز نگرانیهای خاص خود را در مورد احیای برجام و لغو تحریمها علیه خود دارند. احتمال اینکه جو بایدن در سال ۲۰۲۵ از قدرت خارج شود وجود دارد و همین مساله میتواند چشم اندازِ لغو تحریمها علیه ایران را به امری موقت تبدیل کند. امکان دارد که ترامپ بار دیگر کرسی ریاست جمهوری آمریکا را باز پس گیرد و آمریکا بار دیگر از توافق برجام خارج شده و تحریمهای گستردهای را علیه ایران وضع کند. در این چهارچوب، آمریکاییها به صراحت گفته اند که نمیتوانند هیچ تضمینی را به ایران بدهند که دولتهای آتی آمریکا از توافق برجام خارج نخواهند شد. بهترین تضمینی که آنها میتوانند بدهند تنها محدود به دوره زمانی حضور دولت بایدن در قدرت خواهد بود.
برخی خوش بینان به فضای مذاکرات وین میگویند که تا ۷۵ درصد شانس انعقاد یک توافق وجود دارد. آنها در این رابطه به طور خاص به تغییر برخی مواضع آمریکا اشاره دارند. احیای برجام بدون تردید حامل مزایای اقتصادی قابل توجهی برای دولت ابراهیم رئیسی خواهد بود. با این همه، بدبینان به مذاکراتِ وین شانس شکست مذاکرات را بیش از موفقیت آن ارزیابی میکنند. آنها تاکید ایران بر عدم مذاکره مستقیم با آمریکا را مورد اشاره قرار میدهند و تاکید دارند که مواضع سخت ایران عملا نشان میدهند که این کشور به هر قیمتی حاضر به توافق با غرب نیست.
جو بایدن میگوید اجازه پیشرفتهای بیشترِ هستهای را به ایران نخواهد داد. او از توافقی "قویتر و طولانیتر" با ایران (در مقایسه با توافق برجام) صحبت میکند. با این همه با توجه به شرایط کنونی، بعید است دولت بایدن به یکچنین دستاوردی در تعامل با ایران برسد. البته که دراین میان مقصر اصلی دونالد ترامپ و اقدام بی تدبیر وی در خارج کردن آمریکا از توافق برجام است. ترامپ امید داشت که آمریکا با خروج از برجام و وضعِ سیلی از تحریمها علیه ایران بتواند این کشور را به انجام مذاکرات گستردهتر در حوزههای موشکی و منطقهای نیز راضی کند. با این حال، تهران در برابر این فشارها، همه جوره مقاومت کرد و تسلیم آنها نشد.
در این میان، روسیه و چین به عنوان کشورهایی که روابط نزدیکی با ایران دارند، نقش میانجی گرانه قابل توجهی در روند مذاکرات هستهای وین دارند. آنها در برخی مواقع، به حرکت مذاکرات به سمت جلو کمک کرده اند. با این حال بیم آن میرود که با تشدید شکافها و تنشهای این کشورها با واشنگتن در مورد مسائلی نظیر اوکراین، واگرایی منفی اتفاق بیفتد و آنها با اقدامات حمایتیِ بیش از پیش خود از ایران، عملا زمینه را برای بیاثر شدن قابل توجه تحریمهای آمریکا علیه ایران فراهم کنند. شکی نیست که ایران هم برای این دسته از کشورها، بازیگری مهم با قدرتِ کنشگری بالا در عرصه معادلات منطقهای و بین المللی در نظر گرفته میشود.
با این حال، تحولات جاری در مورد اوکراین میتواند بسیاری از معادلات را به هم بریزد. برحی دیپلماتها امید دارند که بحران اوکراین روند انعقادیک توافق را سرعت بخشد. دلیل اصلی این مساله نیز این است که قدرتهای جهانی به دنبال تخفیف و کاهش دادنِ تنشها در روابط خود هستند. در این میان برخی دیگر از این نکته هراس دارند که مواضع طرفهای مختلف بین المللی در معادله برجام، بیش از پیش سخت گیرانه شده است. هفته گذشته چین و روسیه بیانیه مشترکی را صادر کردند و آمریکا و متحدان آن را به آتش افروزی در اقصی نقاط جهان متهم کرده و خواستار پایان یافتن این رویهها از سوی آنها شده اند. درست به همین دلیل است که معادله اتمی ایران میتواند خود به یک نقطه شکاف و اختلاف جدی و عمیق در روابط ایران و غرب (با توجه به حمایتهای محور شرق از ایران) تبدیل شود».