به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، میثم مطیعی امروز ۲۲ بهمنماه بعد از سه سال و عید فطر سال ۹۷ دوباره پشت تریبون یک اجتماع مردمی قرار گرفت و شعرخوانی کرد. مطیعی ابتدا در میدان آزادی و سپس پیش از خطبههای نماز جمعه در مصلی تهران به شعرخوانی پرداخت و سروده محمدمهدی سیار، میلاد عرفان پور و علیمحمد مؤدب را خواند. او در این شعرخوانی هم نقد کرد و هم راهکار ارائه داد. او از حاج قاسم سلیمانی هم یاد کرد و بار دیگر بر انتقام خون این سردار رشید اسلام تاکید کرد.
زندگان نفس قدسی روحاللهیم
او در بخش ابتدایی این شعرخوانی به حماسه حضور مردم و تجدید عهد با آرمانهای انقلاب اشاره کرد و گفت:
باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
زندهتر میشود این شور و نوا نسل به نسل
تازهتر میشود آزادی ما نسل به نسل
زندگان نفس قدسی روحاللهیم
آیه فتح بخوانید که ما در راهیم
بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است
پرچم است و به دلش جلوه «الله» خوش است
پرچم عشق که خورشید همه آفاق است
تار و پودش همه از خون رگ عشاق است
بخشی از شعرخوانی میثم مطیعی در میدان آزادی - ۲۲ بهمن ۱۴۰۰
بیان دلتنگی فراق حاج قاسم سلیمانی و ترس دشمنان از نام سردار
شعر مطیعی در دومین بخش موضوعی خود به حاج قاسم سلیمانی و شهادت او پرداخت و به خاطره لبخند سردار سلیمانی به بخشی از شعرخوانی عید فطر اشاره کرد. او همچنین به انتقام خود سردار هم اشاره کرد و گفت: «آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند». او در این بخش به ترس دولتهای غربی از نام سردار سلیمانی پرداخت و اینکه در شبکههای مجازی همچون اینستاگرام نام و تصویر سردار سلیمانی محدود شده است.
حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است
گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است
باز دلتنگ تو هستیم کجایی ای مرد!
دل به لبخند تو بستیم کجایی ای مرد!
صف اول که به لبخند تو زیبا میشد
شعر هم مثل همه محو تماشا میشد
لبخند حاج قاسم سلیمانی به شعرخوانی عید فطر میثم مطیعی
انتقام تو که کابوس شب آمریکاست
ای یل معرکه! والله که بر ذمّه ماست
این نه عهدیست که یک آن هم از آن برگردیم
جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم
در عید فطر سال ۹۷ میثم مطیعی در شعرخوانیاش این بیت را خواند: «گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست/صف اول منشین، بین جماعت جا هست» که با لبخند شهید حاج قاسم سلیمانی همراه شد و تصویر این لبخند این روزها نماد برنامهها و پویشها و همایشهای مرتبط با حاج قاسم سلیمانی شده است.
مطیعی در ادامه شعرش به حذف تصویر و نام حاج قاسم توسط شرکت متا در نرمافزار اینستاگرام هم اشاره کرد و گفت:
شیرمردا! ز تو این روبهکان میترسند
آری از اسم تو هم مثل اذان، میترسند
تو در این ظلمت شب سرخترین فریادی
بردن نام تو ممنوع شد ای آزادی!
مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد
روز میدان و شب واقعه اول باشد
همزمان با ترور شهید حاج قاسم سلیمانی، کاربران فضای مجازی اقدام به انتشار تصاویر این سردار آسمانی و بازگویی جنایت آمریکاییها کردند که بلافاصله با واکنش مسئولین نرمافزار اینستاگرام مواجه شد و عکس و نام حاج قاسم سلیمانی در این نرمافزار محدود شود و هنوز هم بعد از دو سال در هر صفحه و پستی عکس و نام سردار منتشر شود، حذف میشود.
در دومین سالگرد شهادت حاج قاسم کاربران فضای مجازی برای تنبیه حاج قاسم، کمپینی به راه انداختند تا در اپاستورها با امتیاز پایین دادن به این نرمافزار موجب کاهش ارزش سهام آن شوند که در منطقه ما منجر به کاهش رتبه اینستاگرام شد.
روی سخن این بخش با دولتمردان بود
بخش سوم شعرخوانی مطیعی مخاطب اصلیاش دولتمردان بود که نشان داد مطالبهگری مداحان از مسئولین وابسته به دولتها نیست. او مطالباتی را در این بخش با زبان شعر و ادب بیان کرد.
ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز
مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز
چشمها را بنگر، تشنه عدل است وطن
همقدم با صف مردم، به صف ظلم بزن
با زر و زور، علیوار و دمادم بستیز
صفشکن باش و در این خط مقدم بستیز
هان مبادا که چنان دولت قبلی، فردا
گردن دولت قبلی فکنی مشکل را!
گوش این مردم از این وعده و آن وعده پر است
وقت تنگ است نبایست که لحظه نشست
درد دلهاست خوشا گوش کنی مردم را
نه که خاموش و فراموش کنی مردم را
کاش مردان تو آیینه پاکی باشند
یعنی از جنس همین مردم خاکی باشند
موسم بت شکنی آمد و بت هم کم نیست
همچنان چاره ما شور خلیلالهیست
بت تزویر و تکبر، بت فرزند و تبار
هان، خلیلی شو و آن تیشه غیرت بردار
«تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب
«وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب
علم قسط برافراز چو فرصت باقیست
حق مردم بهخدا زندگی قسطی نیست
حق مردم نه زمینبازی و دستاندازیست
حق مردم نه چنین صنعت خودروسازیست
مردم ما که نکردند دریغی از جان
صد دریغ است که مانند کنون در غم نان
حاصل سازش و امید به دشمن دیدیم
او در بخش بعدی شعر خود به مذاکرات هم اشاره کرد و اینگونه خواند.
حاصل سازش و امید به دشمن دیدیم
ده برابر شدن قیمت مسکن دیدیم
ما از این جام چشیدیم و همه خیر و شرش
ضرر اندر ضرر اندر ضرر اندر ضررش
استخوانی به گلو مانده و خاری در چشم
صبر کردیم و ندادیم عنان در کف خشم
صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست
شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست
دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست
مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است
رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد
نرود حیله دجالیاش اما از یاد
چون که در معرکه جنگ سرش خورده به سنگ
فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ
تحریم واقعی و راهکار رفع آن چیست؟
شعر مطیعی در این بخش به بیان تحریمهای واقعی پرداخت. تحریمهایی که کار بیگانگان نیست و دست دولتمردان است که باید همت کنند و با تلاش خود و رفع آنها تحریمهای دشمنان را خنثی کنند. او در این بخش به انتقاد مقام معظم رهبری از خودروسازان هم اشاره کرد. ایشان چندی پیش در دیدار با جمعی از تولیدکنندگان فرمودند: «ما در برخی از محصولات داخلی متأسفانه شاهد این هستیم که به کیفیت توجه نمیشود، این خیلی بد است، این همه حمایت در طول این سالها از صنعت خودرو در کشور شده، خُب کیفیت خودرو خوب نیست، مردم ناراضیاند درست هم میگویند، حق با مردم است، یعنی اعتراض مردم به جا است، این صنعت نتوانسته رضایت مشتری را جلب کند.»
گر ز «تحریم» و ز «تهدید» ندیدهست اثر
دارد امید که «تطمیع» دهد باز ثمر
چیست تحریم؟ همین خامفروشیهامان
غفلت از گنج نهفته به دل دریامان
اقتصادی که به زنجیر دلار است هنوز
این تجارت که زمینگیر دلار است هنوز
اصل تحریم همین چرخه خودتحریمیست
آن که همت کند و طرح نو اندازد کیست؟
گره کار وطن غیرت ما میطلبد
عقل و عشق و جگری چون شهدا میطلبد
خندق است آی ببینید که احزاب آمد
از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد
هر که دارد سر همراهی سر بسم الله
پایان بخش شعر مطیعی هم امید آفرینی بود که اگر هرچه مشکل هم داشته باشیم، راه روشن است و مقصد و منزل نهایی خواهیم رسید.
عشق میبارد و سرها به تماشا مستند
دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند
عطر عشق است که در شام و یمن پیچیدهست
نور یارست به روی شهدا تابیده است
ره چراغان شده، جامانده مبادا باشیم
میرود قافله وامانده مبادا باشیم
قدس ای قبله اول! خط پایانی تو
مقصد قافله هند و خراسانی تو!
هرکه دارد سر همراهی سر بسم الله
هرکه دارد جگر خوف و خطر بسم الله!
توقعی که ادبیات انقلابی و آیینی میرود
مصطفی محدثی خراسانی در خصوص شعرخوانی امروز میثم مطیعی در مراسم ۲۲ بهمن نوشت: شعری که امروز در مراسم بزرگداشت پیروزی انقلاب توسط آقای میثم مطیعی اجراشد به یکی از توقعات من از ادبیات انقلابی و آیینی و تعامل و همافزایی شاعران و جامعه مداحان جامه عمل پوشاند. مشکل عمده برقراری ارتباط بین مردم از یک سو و شاعران و مداحان از سوی دیگر همواره این بوده که مداحان، توانایی و ابزار ارتباط با مردم را بیشتر داشتهاند اما کلام و پیامشان معمولاً حدنصاب لازم را در گستره شکوه زبان نه در حوزه لفظ و نه معنی را نداشته و از طرفی شاعران که کلامشان به لحاظ لفظ و معنی این حدنصاب را در سطح عالی هم دارد با مردم ارتباط تودهای برقرار نمیکنند.
آثاری از نوع شعری که امروز آقای مطیعی اجرا کردند، نمونه درخشانی از زبان و بیان گمشده و حلقه مفقوده مورد بحث است. شعر در اوج فصاحت و بلاغت و بهرهمند از ظرافت و ظرفیتهای زبان و به لحاظ معنی برآمده از دغدغهها و عواطف ملی است. در واژه واژه آن مردم ژرفترین احساسات و دغدغههای خود را میبینند و به وجد میآیند و در این تعامل باشکوه است که به دلیل بهرهمندی کلام از هنرمندی و ظرفیت و ظرافت، ذوق عمومی جامعه هم به سطحی بالاتر ارتقا پیدا میکند و ادامه این روند قطعاً به برطرف شدن مشکل ارتباط تودههای مردم با کلام شاعرانه کمک خواهد کرد.