یکی از فرماندهان با چهرهای برافروخته وضعیت سخت عملیات را در خط مقدم تشریح کرد و گفت: تا کسی نیاید در همان صحنه قرار بگیرد نمیتواند اظهارنظر کند، شهید میثمی برخاست و گفت: عزیزم من هستم برو تا با هم برویم.
چه کسی میتواند این معادله را حل کند؟!،چه کسی میداند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را میدرد؟، کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکسهای جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود، از قصه دختران معصوم سوسنگرد باخبر است؟
وقتى که خدمت امام رسیدیم و دوستان وضعیت را شرح دادند و گفتند مثلاً رادیوها اینطور مىگویند؛ آمریکا اینطور مىگوید؛ مسئولان دولتى اینطور مىگویند؛ ایشان تأملى کردند و سپس با طرح یک سؤال واقعى پرسیدند: «از آمریکا مىترسید؟».