محسن رفیقدوست در گفتوگو با SNNTV به مناسبت ایام سالگرد پیروزی انقلاب: ❝ ما در مدرسه رفاه بودیم که خبر قطعی آمد. امام دستور داده بود که شورای انقلاب تشکیل شود، اعضای شورا شامل شهید بهشتی، شهید باهنر، آقای هاشمی، مقام معظم رهبری، آقای موسوی اردبیلی و آقای بازرگان بودند. بختیار که با نهضت آزادی ارتباط داشت، اطلاع داده بود که فرودگاه باز است. در این لحظه، مسئولیت استقبال و حفاظت از امام را به من سپردند! حتی وظیفه تهیه وسیله برای انتقال ایشان نیز بر عهده من گذاشته شد. این یعنی تأمین امنیت رهبر انقلاب در حساسترین لحظات ورود به ایران، بر دوش من بود… ❞
محسن رفیقدوست در گفتگو با SNNTV به مناسبت ایام سالگرد پیروزی انقلاب: ❝ در پاریس، هیچ محدودیتی برای دیدار با امام وجود نداشت. خیلی از ما که در مهرماه آزاد شده بودیم، توانستیم به پاریس برویم. شهید عراقی ویزا گرفت، اما به من ویزا ندادند، حتی پاسپورتم را هم ندادند که اقدام کنم! اما برادرم توانست به پاریس برود و آنجا بود. امام هر روز اعلامیههای جدیدی صادر میکرد و ملت را رهبری میکرد، تا اینکه بهمن ماه رسید… بهمحض اینکه شاه از ایران رفت، امام همان شب اعلام کرد: «من در اولین فرصت به ایران میآیم!» و این تصمیم، نقطه عطفی در پیروزی انقلاب شد. ❞
محسن رفیقدوست در گفتوگو با SNNTV به مناسبت ایام سالگرد پیروزی انقلاب: ❝ تیمسار مقدم درخواست ملاقات داده بود. وقتی نزد آیتالله بهشتی رفت، گفت: «شما که میخواهید با شاه بجنگید، با چه نیرویی میخواهید بجنگید؟»، اما آقای بهشتی پاسخ داد: «شاه که میخواهد با ما مقابله کند، با چه نیرویی میخواهد بجنگد؟ اگر دلش خوش است، تا الان سرهنگهای ارتشتان به ما اعلام وفاداری کردهاند! الان ارتش شما نیست، ارتش ماست! شما تیمسارها مال شاهید، اما برو به شاه بگو که تو دیگر ارتش هم نداری!» او واقعاً همینطور هم شد… لحظهای که ارتش از درون به انقلاب پیوست، مشخص شد که پیروزی نزدیک است. ❞
محسن رفیقدوست در گفتوگو با SNNTV به مناسبت ایام سالگرد پیروزی انقلاب: وقتی به او گفتم که «دست از کشتار مردم بردارید، انقلاب ما به زودی پیروز میشود و اگر این کار را کنید، از شما استفاده خواهیم کرد»، با لحنی سرسختانه جواب داد: «برو به اربابت بگو تو رگهای ما خون شاهنشاهیه! تا وقتی شاه هست، ما ایستادهایم.» سپس کلاه شاهی را از روی میز برداشت، بالای چوبرختی گذاشت و ادامه داد: «من به این سلام میدهم!»، اما سرنوشت به گونهای دیگر رقم خورد… تیمسار رحیمی، اولین فردی بود که پیش از ۲۲ بهمن دستگیر شد و در همان روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب، در پشتبام مدرسه رفاه اعدام شد.
محسن رفیق دوست تاکید کرد : ازحضرت امام نظر خواستیم که آیا وارد مبارزه مسلحانه شویم یا نه. امام، اما کاملاً مخالف بود! ایشان به آقای هاشمی رفسنجانی گفت: «این ترقهبازیها نیست! برای نجات ملت، باید ملت بیدار شود.
در مسیر حرکت به سمت بهشت زهرا، در منطقه امیریه، یکی از جوانهای جنوب شهر که موهای بلندی داشت دستگیره ماشین امام را گرفته بود و با تمام قدرت فحشهای بسیار تندی به شاه میداد. به او گفتم یک نفس ول کن برو. اما امام گفت ....
محسن رفیق دوست گفت: در اوایل دهه ۵۰ زمانی که تازه سازمان مجاهدین خلق تشکیل شده بود، ما که وابسته به شاخه نظامی مؤتلفه بودیم، از امام نظر خواستیم که آیا وارد مبارزه مسلحانه شویم یا نه. امام، اما کاملاً مخالف بود.
امروز، محسن رفیق دوست ، فرمانده اسبق سپاه، در مراسم بزرگداشت آیتالله مهدوی کنی اظهار داشت که ایشان اگر یک حوزه علمیه در تهران دایر میکرد، شلوغترین حوزه میشد.
سردار محسن رفیقدوست در مراسم رونمایی از کتاب خاطراتش به دوران دفاع مقدس و کمبود تجهیزات اشاره کرد و گفت: پس از اینکه دیدم تجهیزات رو به اتمام است ظرف ۳۶ ساعت یک هزار تن مهمات به جبهه رساندم.
ماجرای لکسوسسواری محسن رفیقدوست و حقوق نجومی وی، آنهم در آستانه ۴۰ سالگی انقلاب، در ظاهر رویدادی ناخوشایند است که بدبینی مردم را بهدنبال دارد، امّا این ماجرا لایه عمیقتری هم دارد که ناخودآگاه و در توافقی نانوشته، تکمیلکننده پازل انقلاب است.
دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در خصوص اظهارات محسن رفیق دوست در مورد میزان حقوق مسئولان اعلام کردند: شکلگیری روحیه اشرافیگری در برخی مسئولان برخلاف خواسته امام است.
وزیر سپاه در دوران جنگ گفت: چنانچه امروز شاهد دافعه هستیم، این دافعه به نظام و انقلاب بازنمیگردد؛ بلکه به علت عملکرد نادرست و غیر انقلابی خودمان و خاصه مسئولان است.
وزیر سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: دولت باید نگاه خود را از آمریکا به مردم معطوف کند و تا زمانی که این اتفاق رخ ندهد ما بر مواضع خود پافشاری خواهیم کرد.
کد خبر: ۵۱۲۰۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۳۰
رفیقدوست در گفتوگو با «خبرگزاری دانشجو» عنوان کرد
فرمانده ارشد سپاه پاسداران دوران دفاع مقدس گفت: مسلما حصر خانگی سران فتنه کار عاقلانه ای بوده است چرا که هم به منظورجلوگیری از ادامه جرم و سنگین تر شدن بار گناه این آقایان و هم برای برقراری آرامش در جامعه انجام شده است.