آخرین اخبار:
کد خبر:۱۲۹۲۵۱۰
گزارش |

نقشه بیراهه‌ای برای مساله فلسطین / نقدی موشکافانه بر بیانیه جبهه اصلاحات

در روزگاری که رژیم صهیونیستی بمب‌های خود را بر سر کودکان غزه می‌ریزد و علنا به نسل‌کشی پرداخته است، عده‌ای که اگرچه در رثای این کودک‌کشی و در محکومیت نسل‌کشی بیانیه می‌دهند، اما به دلیل خودشیفتگی نمک بر زخمی می‌پاشند که خود نیز درکی از آن زخم ندارند.
نقشه بیراهه‌ای برای مساله فلسطین / نقدی موشکافانه بر بیانیه جبهه اصلاحات

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ جبهه اصلاحات ذیل بیانیه‌ای درباره نسل‌کشی اسرائیل در غزه نوشته است: «در این میان، به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین در مرز‌های ۱۹۶۷ با پایتختی قدس شرقی، تنها راه واقعی برون‌رفت از چرخه خشونت، اشغال و نابودی است.» این بخش از بیانیه، برای پژوهشگران و دانشجویان مطالعات غرب آسیا بیش از هر چیز یادآور طرح «هشت ماده‌ای فهد» است که گرچه به مانند این بیانیه، از اسرائیل نامی به میان نیاورده، اما موجودیت این رژیم منحوس را به طور ضمنی پذیرفته است!

طرحی که نسخه به‌روز‌رسانی شده آن طرح ملک عبدالله است که حتی بیش از طرح فهد به متن بیانیه جبهه اصلاحات مشباهت دارد. طرحی شبیه به «نقشه راه» جورج بوش که البته هر سه آن را ذیل یک عنوان به رسمیت می‌شناسند؛ «طرح‌های دو دولتی»!

نقشه بیراهه‌ای برای مساله فلسطین / نقدی موشکافانه بر بیانیه جبهه اصلاحات

به واقع در روزگاری که رژیم صهیونیستی بمب‌های خود را بر سر کودکان غزه می‌ریزد و علنا به نسل‌کشی پرداخته است، عده‌ای که اگرچه در رثای این کودک‌کشی و در محکومیت نسل‌کشی بیانیه می‌دهند، اما به دلیل جهل خود نمک بر زخمی می‌پاشند که خود نیز درکی از آن زخم ندارند. همیشه‌طلبکارانی که از تاریخ، تنها فصل آخر آن را خوانده و بی‌آنکه جرأت اذعان به پذیرش موجودیت رژیم صهیونیستی را داشته باشند، آشکارا آن را با جوهر قلم خویش فریاد می‌زنند!

تاریخ را از فصل اولش ورق بزنید!

قرن‌ها پیش از ورود بنی‌اسرائیل به کنعان که امروزه «فلسطین» معرف آن است، کنعانیان در آن سرزمین زندگی می‌کرده‌اند. این مردم همیشه در آن سرزمین بوده‌اند تا آنجا که حتی «ایلان پاپه»، مورخ اسرائیلی سرشناس نیز می‌نویسد: «وقتی عثمانی‌ها به فلسطین رسیدند، با جامعه‌ای رو‌به‌رو شدند که اکثرشان مسلمان سنی و روستانشین و عرب‌زبان بودند، در کنار یک اقلیت نخبه‌ی شهرنشین. کمتر از ۵ درصد جمعیت فلسطین را یهودی‌ها تشکیل می‌دادند و احتمالا ۱۰ تا ۱۵ درصد جمعیت هم مسیحی بودند.»

این رویه همیشه برقرار بود تا آن هنگام که ایدئولوژی و پروژه منحوس صهیونیسم ظهور کرد و به‌مانند غده‌ای سرطانی در منطقه غرب آسیا جوانه زد و نهایتا شد رژیمی که روی جانیان تاریخ را سفید کرده است.

یوناتان مندل، از پژوهشگران دانشگاه کمبریج انگلستان بیان می‌کند: «درصد دقیق یهودی‌های [ساکن فلسطین]تا پیش از ظهور صهیونیسم، روشن نیست. این رقم احتمال چیزی بین ۲ تا ۵ درصد است.» به‌راستی این ظهور صهیونیسم و رژیم آن در فلسطین بوده است که سبب شده تا عرب‌های ساکن آن سرزمین آواره شوند و امروزه کار به جایی برسد که اشغالگران سرزمین فلسطین، بمب‌های چند تنی خود را بر سر ساکنان واقعی آن فروبریزند.

در حقیقت کسانی که در بیانیه خود دم از «صلحی عادلانه» و «نمونه‌ای از نسل‌کشی برنامه‌ریزی‌شده با پشتیبانی ایالات متحده آمریکا... [علیه]نه‌فقط انسان‌ها، بلکه آینده یک ملت، یک سرزمین، و یک آرمان تاریخی برای زندگی آزاد» می‌زنند، با بیان تاریخ از فصل پایانی آن، سرنوشت سرزمین یک ملت را از کیسه خلیفه می‌بخشند و برای سیاست خارجی ایران نیز فتوا صادر می‌کنند!

کسانی که معتقدند: «گفت‌و‌گو و دیپلماسی در چارچوب این راه‌حل [یعنی به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین در مرز‌های ۱۹۶۷]، باید مبنای سیاست خارجی ایران در قبال فلسطین قرار گیرد.» در صورتی که حتی موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران را نیز مدنظر قرار نمی‌دهند!

این در حالی است که بیانیه مذکور همچنین با این جمله به پایان می‌رسد: "ایران، اگر اراده بازتعریف نقش منطقه‌ای خود را داشته باشد، می‌تواند از حاشیه‌نشینی تاریخی فاصله گرفته و در معماری صلحی عادلانه، نقش‌آفرینی اصیل و مؤثر ایفا کند. "

نقشه بیراهه‌ای برای مساله فلسطین / نقدی موشکافانه بر بیانیه جبهه اصلاحات

جالب است این بیانیه به‌صورت رسمی، اما بدون نام بردن خواستار دست برداشتن جمهوری اسلامی ایران از سیاست عادلانه "برگزاری همه‌پرسی و تصمیم برای فلسطین از سوی فلسطینیان" شده است.

سیاستی که در مقابل آن یک راه حل ناعادلانه و ظالمانه هم وجود داد و آن واگذاری بخش اعظم اراضی اشغالی به رژیم صهیونیستی و تشکیل ۲ دولتی در اراضی اشغالی است.

سیاستی که به موجب آن یک دولت محدود به پایتختی قدس شرقی به نام فلسطین شکل می‌گیرد که البته اسرائیل محاط بر آن است و امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه به تازگی اعلام کرد که قصد دارد در این باره موضع حمایتی بگیرد.

البته از سادگی چپ‌های خوش خیال و رذالت صهیونیست‌ها همین بس که رژیم صهیونیستی و آمریکا حتی حاضر به پذیرش سیاست ۲ دولتی هم نیستند!

سرنوشت فلسطین به دست فلسطینیان

موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با مساله فلسطین از ابتدا همانی بوده است که رهبر معظم انقلاب سال‌ها قبل فرمودند: «تنها راه‌حلّ مسأله فلسطین این است که مردم واقعی فلسطین چه آنهایی که در داخل فلسطین ماندند، چه آنهایی که در بیرون فلسطین هستند، خود نظام حاکم بر کشورشان را تعیین کنند.» به واقع این راه حل، یعنی رقم خوردن سرنوشت فلسطین به دست فلسطینیان تنها از رهگذر یک موضوع رقم خواهد خورد و این، همان چیزی است که آیت‌الله خامنه‌ای پیش‌تر فرموده بودند: «نظر ما نسبت به مسائل فلسطین روشن و واضح است. ما راه‌حل فلسطین را نابودی رژیم اسرائیل می‌دانیم.»

نقشه بیراهه‌ای برای مساله فلسطین / نقدی موشکافانه بر بیانیه جبهه اصلاحات

جمهوری اسلامی و رهبری آن بار‌ها موضع رسمی و نهایی ایران در این باره را که مبتنی بر احقاق حق کامل فلسطینان است اعلام کرده‌اند. موضوعی که بیانیه جبهه اصلاحات نه‌تنها آن را نادیده گرفته بلکه به طور ضمنی خواستار عدول از آن هم شده است! حال آنکه ایران معتقد است سرنوشت فلسطین را باید خود فلسطینیان رقم بزنند و در یک همه‌پرسی آزاد و با مشارکت همه فلسطینیان یعنی چه کسانی که در فلسطین هستند و چه میلیون‌ها آواره از آن، آینده سرزمین خود را انتخاب کنند.

هر چند نگاه واقع‌بینانه این است که این دو راه -چه دودولتی و چه همه‌پرسی- هیچ‌کدام فعلاً چشم‌انداز روشنی ندارند و به‌نظر نمی‌رسد که فعلاً قابلیت اجرا داشته باشند، اما تفاوت اصلی بر این است که راهکار اول مبتنی بر بی‌عدالتی و مشروعیت دادن به غصب و اشغالگری و هدیه کردن بخشی از یک کشور اسلامی به صهیونیست‌ها بنا شده و باید اذعان کرد که اتفاقا راهکار دوم است که مبنا را بر عدالت و احقاق حق مردم فلسطین قرار داده است.

از خوش خیالی خارج شوید

با آنکه بار‌ها و بار‌ها ذات خشونت‌طلبی ایدئولوژی و پروژه صهیونیسم در منطقه غرب آسیا آشکار شده، اما با این حال هنوز عده‌ای همانند جبهه اصلاحات، چشم خود را بر واقعیت بسته و کورکورانه دل به بیراهه‌ای سپرده‌اند که جز تثبیت موقعیت رژیم خون‌ریز صهیونیستی نتیجه‌ای دربرنخواهد داشت.

همانند تشکل اصلاح‌طلب دیگری موسوم به «مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم» نیز که سال قبل در بیانیه خود نوشته بود: «تنها راه حل‌صلح پایدار، تشکیل دو دولت مستقل و بازگشت اسرائیل به مرز‌های قانونی است.» بیانی‌های که واکنش‌های زیادی را برانگیخت و منجر به تغییر موضع تشکل مذکور نیز شد.

نقشه بیراهه‌ای برای مساله فلسطین / نقدی موشکافانه بر بیانیه جبهه اصلاحات

به واقع می‌توان گفت این عده که از تحولات پرشتاب غرب آسیا عقب مانده و در توهمات متعلق به دهه‌ها پیش به‌سر می‌برند، خطر ذاتی رژیم پادگانی صهیونستی را برای این منطقه درک نکرده، خواستار بازگشت به مرز‌های ۱۹۶۷ می‌باشند. در صورتی که اگر بنا باشد جغرافیای فلسطین به تاریخی بازگردد، می‌بایست آن تاریخ را پیش از ۱۹۴۸ بیان کرد؛ زمانه‌ای که حکومتی نامشروع و جعلی به نام رژیم اسرائیل در منطقه غرب آسیا اساسا وجود خارجی نداشت!

ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار