مادرم به مسئولان بنیاد شهید پیغام داد شهیدانش را در راه خدا اهداء کرده و حاضر نیست که اجر معنویاش را با دریافت مدال ایثار و عناوین پر زرق و برق آن عوض کند.
ما آخرین ماشین بودیم؛ دلم نمیآمد سوار بشوم؛ آخر ۳ ماه از عمرمان را در این منطقه و در خط دفاع کرده بودیم؛ مجید سوزوکی و مصطفی اینجا شهید شده بودند، حالا مصلحت داشت کار خودش را میکرد.
«نخلها و آدمها» داستان دفاع است؛ داستان مردانگی و غیرت جوانان آبادان و خرمشهر که مردانه در برابر متجاوزان بعثی ایستادند و تا بیرون راندن آنها از خاکشان از پا ننشستند.
او تا پایان جنگ، چهار بار گرفتار مجروحیتهای سخت میگردد که برخی ترکشهای آن دوران در بدنش به یادگارمی ماند و نهایتا در حالی دعوت حق را لبیک میگوید که هنوز از مجروحیت پا و کمر رنج میبرده است.
جنگ و گنج: اسم همه ی آن ها حسین بود. جالب این بود که همه ی آن ها از ناحیه سر ترکش خوردند و شهید شدند. آن شب تا صبح عزاداری کردیم و به یاد حسین(ع) اشک ریختیم.
شهید «علیرضا حیدری»، از سربازان باصفای لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) بود. هر بار که همراه برادران تفحص برای انجام کاری از دوکوهه به فکه میرفت، با حسرتی وصف ناشدنی از آنها التماس دعا داشت تا محل خدمت او را نیز به آنجا منتقل کنند.
سردار سرلشکر ایزدی تاکید کرد: نبرد در جبهههای اقتصادی، فرهنگی و اقتصادی همچنان ادامه دارد و اگر میخواهیم واقعا دراین نبرد نیز پیروز و سرافراز باشیم باید در سال حماسه سیاسی و اقتصادی گوش به فرمان امام خامنه ای باشیم.
در سفر اخیرمان به مشهد مقدس توفیق حاصل شد که در شب وفات حضرتام البنینعلیهاالسلام همزمان با ایام تکریم مادران وهمسران شهدا به دیدار چند خانوادهٔ شهید برویم. خانوادههای شهیدان برونسی، غفاری دوست و رحمانی که داستان این دیدارها را شاید جداگانه در پستهای آینده بیاورم.
معاون فرهنگی دانشگاه آزاد قوچان گفت: مسئولان شهرستان قوچان اراده جدی برای تدفین شهدای گمنام ندارند و محقق شدن این موضوع نیازمند اولویت دهی استان به تدفین شهدا در دانشگاه آزاد قوچان است.