ملی شدن صنعت نفت به عنوان یکی از نقاط درخشان مبارزات ملت ایران علیه استعمار و استبداد است. این حرکت در فراز و فرودهای خود، حاوی درسها و عبرتهای فراوانی برای شرایط امروز کشورمان نیز میباشد.
آیت الله كاشانی خطاب به مصدق نوشت: «همانطور كه در آخرین ملاقاتم در دزاشیب به شما گفتم و به هندرسن هم گوشزد كردم كه آمریكا ما را در گرفتن نفت از انگلیسیها كمك كرد و حالا به صورت ملی و دنیاپسندی میخواهد به دست جنابعالی این ثروت ما را به چنگ آورد.»
تاریخ دو قرن اخیر سرزمینمان مملو است از عهدنامه ها، قراردادها و توافقنامههای ننگینی که هر یک بخشی از منافع و حاکمیت ملی کشورمان را به تاراج داده است. جالب آنکه در قریب به اتفاق این موارد، امضاء کنندگان توافقهای ننگین، آن را «بزرگترین دستاورد تاریخ»، «فتحالفتوح» و «افتخارآمیز» نامیده اند. اما گذشت زمان نشان داده که آنچه در زمان امضاء فتحالفتوح نامیده میشده درحقیقت به حراج گذاشتن منافع ملت بوده است.
عملیات آژاکس نام پروژهای بود که با همکاری دولتهای آمریکا و انگلیس برای براندازی دولت محمد مصدق و به تبع آن به شکست کشاندن جنبش ملی کردن صنعت نفت، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به اجرا درآمد. اما نباید نقش عامل داخلی در وقوع این حادثه را نادیده انگاشت.
پشت كردن آمریكا به مصدق و ملت ایران زمانی رخ داد كه این كشور با بریتانیا بر سر نفت ایران به توافق رسید. از این مقطع به بعد دیگر آمریكا نه تنها از ملی شدن نفت ایران حمایت نكرد، بلكه با عدم اعطای وام به ایران، تلاش كرد تا با فشار اقتصادی، ایران را مجبور كند با انگلیس كنار بیابد.
مصدق با رضا خان مخالف نبود ، بلكه مي گفت سلطنت رضاخان موجب میشود تا كشور از وجود يك نخست وزير لايق محروم شود و البته اين جز فريب كاري چيز ديگري نبود ، چراكه مصدق نه تنها با پادشاه شدن رضاخان مخالفتي نداشت ، بلكه به شهادت برخي از رجال آن دوران ، از مشاوران درجه اول او به شمار مي آمد .
کودتای 28 مرداد 1332 حاصل اعتماد به استکبار بود که نتایجی مانند تسلط بر امور سیاسی، نظامی و فرهنگی کشور و عدم حضور مردم در صحنه را به دنبال داشت، چراکه آمریکا و انگلیس از نبود وحدت بین دولت دکتر مصدق و آیتالله کاشانی و با بهره گرفتن از این فرصت، دست به این کودتا زدند .