به گزارش حوزه احزاب «خبرگزاری دانشجو»، کودتای ۲۸ مرداد یکی از حوادث سرنوشتساز در تاریخ معاصر ایران بود که در واقع، یکی از نقاط چرخش قدرت از یک حکومت با آرمانهای ملیگرا به یک دولت دستنشانده استعماری و نمونهای از تلاش استعمار خارجی به کمک استبداد داخلی است که توانست، به هدفهای شوم خود دست یابد و سبب خسارتهای جبران ناپذیری به سرزمین ایران شود.
تظاهرات گروهها و سازمانهای مختلف در حمايت از مصدق
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در نوع خود، اولین کودتایی بود که با مداخله مستقیم و علنی دو دولت خارجی، برای سرنگون کردن یک دولت ملّی، با همکاری محمدرضا پهلوی و عدهای از ایرانیان طرفدار شاه انجام گرفت. حرکتی که جبهه ملی به رهبری دکتر مصدق به وجود آورد، آسایش و راحتی را از صاحبان سرمایه و سلطه گران بین المللی سلب کرد و آنان را به وحشت انداخت؛ که همین وحشت بود که از ابتدای امر هر روز به گونهای، دامی بر سر راه نهضت ملی ایران گشودند و به هر مناسبتی جهت نابودی رهبر نهضت ـ دکتر مصدق ـ توطئهای میکردند.
کودتای ۲۸ مرداد در ایران که با حمایت مالی آمریکا صورت گرفت، حکومت دکتر مصدق را که یک رژیم دموکرات منش و مردمی بود را برانداخت و رژیم دیکتاتوری جایگزین آن، همهٔ فعالیتهای سیاسی جامعه را سرکوب کرد.
پس از پیروزی قیام سی تیر به رهبری آیتالله کاشانی که باعث روی کار آمدن مجدد دکتر محمد مصدق شد، مصدق در صدد افزایش اختیارات خود و محدود کردن اختیارات مجلس شورای ملی برآمد و بنای اختلاف با آیتالله کاشانی را گذاشت. بدین ترتیب او بدون توجه به نقش و رهبری آیتالله کاشانی در قیام سی تیر که منجر به روی کار آمدن مجدد او شد، به پیاده نمودن شعار «جدایی دین از سیاست» پرداخت و برخی روحانیون و نزدیکان آیتالله کاشانی را دستگیر کرد. عوامل داخلی و خارجی نیز آنچنان شخصیت این مرد روحانی بزرگ و شریف را لکهدار کردند که شاید بتوان آن را در تاریخ ایران بیسابقه دانست.
تظاهرات حزب توده در ميدان توپخانه ـ مرداد 1332
البته این امر در حالیست که اقدامات دولت مصدق که یک دولت ملی به شمار میرفت، سبب دشمنی دولتهای بزرگی چون انگلیس و آمریکا گردید. یکی از دلایل مخالفت انگلیس با دولت مصدق و تصمیم بر سرنگونی وی، ملی شدن صنعت نفت توسط تلاشهای دکتر مصدق بود. زیرا تصویب قانون ملی شدن نفت، موجب درگیری مستقیم مصدق، با دولت بریتانیا گردید. انگلیسیها، ۵۰ درصد از سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را مالک بودند و نمیخواستند ملی شدن را به طور کامل بپذیرند.
بر این اساس ملی شدن نفت ایران سبب کوتاه شدن دست انگلیس از نفت ایران شد و این خود بر اقتصاد انگلیس تأثیر بسیاری داشته است.
همچنان که دربارهٔ نفوذ کمونیستها در آسیا، در اواسط مرداد ماه ۱۳۳۲، آیزنهاور، رئیس جمهور جدید آمریکا نطقی ایراد و در آن اشارهای به ایران نمود و چنین گفت: «دولت آمریکا برای جلوگیری از توسعه نفوذ کمونیزم در کشورهای آسیائی و از جمله ایران، اقدامات لازم به عمل خواهد آورد و هم اکنون تصمیماتی برای انجام این کار اتخاذ شده است. دیر یا زود راه نفوذ کمونیزم را در آسیا در جائی باید مسدود گردد ما مصمم به این کار هستیم.» که منظور وی سرنگونی دولت مصدق در کودتای ۲۸ مرداد بود.
چماقداران در روز كودتای 28 مرداد در تهران
براساس شواهد میتوان گفت که فکر سرنگون کردن دولت مصدق، از طریق کودتا، نخستین بار از طرف دولت انگلستان و شرکت سابق نفت عنوان شد.
فکر براندازی دولت مصدق، حدود ۳ ماه پس از تصویب قانون ۹ مادهای اجرای ملی شدن صنعت نفت و به دنبال شکست مأموریت ریچارد استوکس در مرداد ۱۳۳۰، از سوی دولت انگلیس و شرکت سابق نفت مطرح گردید. اما به رغم فشارهای سیاسی و اقتصادی، تهدید به اشغال نظامی آبادان و تأسیسات نفت جنوب ایران و هم چنین تلاشهای غیر مستقیم و تشویق مخالفان در مجلسین شورا و سنا تا دو سال به نتیجه نرسید.
در سوم فوریه ۱۹۵۳ (۱۴ بهمن ۱۳۳۱) چند تن از مقامات بلند پایه انگلیسی و آمریکایی به بررسی اوضاع ایران پرداختند و در اجلاسی که بدین منظور تشکیل گردید، تصمیم گرفته شد برای براندازی مصدق، و روی کار آوردن زاهدی طرحی تهیه کنند. مدیریت این عملیات که نام رمز آن آجاکس بود، به عهده کرمیت روزولت محول شد. در طول ماههای بعد روزولت چندین بار به ایران برای تدارک کودتا سفر کرد و در اواسط ژوئن (اواخر خرداد ۱۳۳۲) برای ادامه بحث دربارهٔ طرح کودتا به لندن پرواز کرد و سرانجام روز ۲۵ ژوئن ۱۹۵۳ (۴ تیر ۱۳۳۲) طرح کودتا به تصویب نهایی وزارت خارجه ایالات متحده رسید. عملیات چکمه اصطلاح انگلیسی و عملیات آژاکس عبارت آمریکایی مربوط به این طرح ضد مصدقی بود.
در این طرح، کودتا میبایست به وسیلهٔ کسی که در نیروهای مسلح کشور نفوذ و هوادار داشته باشد صورت گیرد و زاهدی چنان کسی بود.
نصب عكس محمدرضا پهلوی به جای مجسمه سرنگون شده رضاشاه پهلوی، به وسيله طرفداران كودتا در ميدان توپخانه تهران
سفیر آمریکا در ۹ خرداد ۱۳۳۲ در یک ملاقات پنهانی با شاه که هشتاد دقیقه طول کشید، پیام چرچیل را به او رسانید و گفت که بریتانیا و آمریکا از نخست وزیری حمایت خواهند کرد و از او هم میخواهند که از زاهدی حمایت کند و قول گرفت که شاه نظر خود را در نیمهٔ راه عوض نکند. زیرا از نظر انگلیسیها و آمریکاییها زاهدی در مقابل دیگر نامزدهای بالقوه از چنان توان و شهامتی برخوردار است که ارزش حمایت را دارد.
طرح کودتا، شامل چهار بخش عمده بود: نخست باید توان و مقدورات تبلیغاتی و سیاسی علیه مصدق به کار گرفته شود. دوم؛ سران مخالف مصدق باید به تحصن در مجلس تشویق شوند تا با ایجاد اغتشاش، بر تنش و آشفتگی موجود افزوده گردد. سوم؛ چون با شاه در مورد کودتا مشورت نشده؛ میبایست موافقت وی با عزل مصدق و انتصاب زاهدی به نخست وزیری کسب شود. چهارم؛ جلب پشتیبانی افسران رده بالا در ارتش تأمین گردد.
این طرح هم چنین مشتمل بر دو جزء بود: جزئی متکی بر یک سازمان شهری که در اختیار برادران رشیدیان قرار داشت و جزء دیگر متکی بر همکاری چند تن از سران عشایر جنوب.
افسران ارشد ارتش و شهربانی، وکلای مجلس شورا وسناتورها، ملاها، بازرگانان، سردبیران و روزنامهها، سیاست پیشگان سابقه دار و نیز سردمداران اوباش در سازمان شهری جای داشتند و قرار بود که این سازمان با استفاده از حمایت شاه ـ و حتی بدون آن ـ کنترل تهران را به دست گیرد و دکتر مصدق و وزیران او را بازداشت کند.
حمله طرفداران کودتا به محل سکونت نخستوزير، دکتر محمد مصدق
از نظر ارتشبد حسین فردوست کودتای ۲۸ مرداد به شرح زیر بود: ۱- در نقاط مختلف شهر که دقیقا مشخص شده بود جمعیتهایی تشکیل شود. ۲-هر یک از این جمعیتها در مسیر تعیین شده به مقصد خیابان شاه ـ نادری طوری حرکت کند که همزمان به مقصد برسند. ۳- باشگاههای ورزشی، مانند باشگاه تاج نیز طوری حرکت کند که همزمان به مقصد برسند. ۴-شعارهای کلیه جمعیتها سلطنت محمدرضا و امثال آن باشد. ۵-سپس افراد گارد جاویدان به جمعیت بپیوندند. ۶-یک گروههان تانک آماده تیراندازی با توپ و مسلسل به جمعیت بپیوندند. ۷-جمعیتهای فوق پس از پیوستن به هم با شعارهای طرفداری از شاه خانهٔ مصدق را محاصره و او را دستگیر کنند. ۸-واحدهای نظامی کوچک ایستگاه رادیو را تصرف کنند. ۹-زاهدی در مقر نخست وزیری مستقر شود و سپس از محمدرضا شاه درخواست مراجعت به ایران کند.
یکی از نکات قابل توجه این بود که کودتا ابتدا میبایست در روز ۲۵ مرداد انجام گیرد که با شکست آن، در روز ۲۸ مرداد انجام شد. برای اجرای کودتا روزولت که به عنوان فرمانده کودتا انتخاب شده بود در ۲۸ تیر ۱۳۳۲، از مرز عراق گذشت و با یک گذرنامه جعلی به نام جیمز لاکریج وارد ایران شد.
در آغاز، روز کودتا ۱۹ مرداد یک روز پس از همه پرسی، مقرر شد. اما سپس به روز بعد از آن و سرانجام به اواخر روز ۲۴ مرداد و نخستین ساعتهای ۲۵ مرداد موکول شد. علت این تاخیر، بیشتر به خاطر اکراه مستمر شاه در امضای فرامین بود. عزل مصدق و نصب زاهدی به عنوان نخست وزیر. محمدرضا شاه نیز میگوید: روز ۱۳، اوت (۲۲ مرداد ۱۳۳۲) به سرتیپ نعمت الله نصیری (فرمانده گارد سلطنتی) مأموریت دادم تا فرمان عزل مصدق را به وی ابلاغ کند و نیز فرمان تشکیل هیأت دولت جدید را به دست ژنرال زاهدی ـ که از هواداران قبلی مصدق بود ـ بدهد.
فضلالله زاهدي نخستوزير كودتا در دفتر كار خود
1. فضلالله زاهدي 2. پرويز يارافشار
فردوست نیز در خاطرات خود آورده است که روز ۲۴ مرداد شاه دو حکم صادر میکند، یکی عزل دکتر مصدق از نخست وزیری و دیگری انتصاب زاهدی به نخست وزیری. اجرای آن بدین صورت است که سرهنگ نصیری فرمان نخست وزیری را به زاهدی تحویل دهد و ساعت ۱۰ شب فرمان عزل مصدق را تحویل وی دهد. البته در این زمان شخص شاه به همراه ملکه ثریا و سرگرد خاتمی در نوشهر بودند. سرهنگ نصیری پس از ابلاغ حکم نخست وزیری به زاهدی به سمت مصدق به راه افتاد تا حکم عزل او را نیز ابلاغ کند که توسط سرهنگ ممتاز فرمانده گارد حفاظت از مصدق دستگیر شد و کودتا شکست خورد. در پی شکست این کودتا شاه به بغداد فرار کرد و از آنجا به رُم.
براساس گفتههای فردوست ۵ عامل در شکست کودتای ۲۵ مرداد دخالت داشت: اول: تعداد مطّلعین از کودتا زیاد بود که عبارت بودند از: نصیری، زاهدی، ۳ فرمانده واحد کودتا، ۲ افسر گارد ستاد زاهدی، تعدادی از افسران و درجه داران ۳ واحد کودتا که باعث افشا شدن مسئله شد.
دوم: ساعت ۱۰ شب برای کودتا مناسب نبود.
سوم: عدم پیش بینی نحوه عمل ریاحی (وزیر دفاع)، سپهپور (فرمانده نیروی هوایی) و امینی (فرمانده ژاندارمری) که هر سه طرفدار مصدق بودند.
چهارم: مصمم نبودن فرمانده کودتا (زاهدی) که لازم بود در واحد کودتای مأمور حمله به خانهٔ مصدق حاضر شود اما حاضر نشد.
پنجم: عدم حضور شاه در تهران که این خود نیز عاملی در شکست کودتا بود. چون بعدها، علّت عدم اجرای کودتا از ۳ فرمانده واحد کودتا سؤال شد، پاسخ دادند؛ زمانی که فهمیدیم شاه به نوشهر رفته و در پایتخت نیست جرأت اجرای کودتا را در خود ندیدیم لذا ۳ واحد با هم توافق کردیم که کودتا اجرا نشود.
تهران در كودتای 28 مرداد
پس از شکست کودتای ۲۵ مرداد، لوئی هندرسن، سفیر کبیر آمریکا، روز ۲۷ مرداد وارد تهران شد و بلافاصله با دکتر مصدق ملاقات کرد و به وی گفت: دولت آمریکا دیگر نمیتواند حکومت او را به رسمیت بشناسد و به عنوان یک نخست وزیر قانونی با وی معامله کند. هندرسن رسماً به دکتر مصدق اعلام داشت که آمریکا با تمام قوا، از ادامه حکومت او جلوگیری خواهد کرد و به مصدق تکلیف کناره گیری از کار را نمود ولی دکتر مصدق با لحن تندی هندرسن را از خانهٔ خود بیرون کرد و گفت: فردا با آمریکا قطع رابطه خواهد کرد. هندرسن پس از این مشاجره، از منزل دکتر مصدق خارج شد و با رابطین جدید در مرکز تماس گرفت و به آنها اطلاع داد که دولت آمریکا دولت زاهدی را تنها دولت رسمی و قانونی ایران میداند. از آن پس تلاشهای آمریکا جهت سرنگون حکومت مصدق به اوج خود رسید.
طرح اجرای کودتای ۲۸ مرداد که با هماهنگی سیاو MI -۶ تهیه شده بود. با دقت، سرعت و استفاده از کلیه امکانات موجود و مهمتر از همه در نهایت غافلگیری دولت، احزاب و جمعیتهای سیاسی – ملی و مردم تهران به مورد اجرا درآمد. قبل از ساعت هشت صبح، دستههای کوچکی از نوجوانان و جوانان به راهنمایی و حمایت اوباشان، رانندگانی را که از شمیران عازم تهران بودند، متوقف میکردند و عکس محمد رضا شاه را روی شیشه جلوی اتومبیل میچسباند و راننده را مجبور به گفتن زنده باد شاه میکردند. حدود ساعت ۹ صبح، گروه دیگری از مزدوران سازمان داده شده در میدان بهارستان به طرفداری از شاه شعار داده و به زد و برخورد با طرفداران مصدق پرداختند. مقارن ساعت ۱۰ صبح، دارو دسته دیگری از چاقو کشان و اوباشان که تعداد آنها حدود چهارصد تن بود به سرکردگی طیب حاج رضایی و حسین رمضان یخی، سبزه میدان و میدان ارک را اشغال کرده و با شعار زنده باد شاه به گروههای سی چهل نفری تقسیم شده و هر گروه به یکی از وزارتخانهها، بانکها و ادارات دولتی هجوم برده و اشغال میکردند.
اولين مصاحبه مطبوعاتي محمدرضا پهلوي با خبرنگاران
ايراني و خارجي پس از كودتا
به نظر میرسد که بیشترین هزینه کودتای ۲۸ مرداد صرف دستمزد چاقوکشان و اوباشان و هزینه تجهیز مردم بیخبر جنوب تهران، برای ایجاد تظاهرات به طرفداری از شاه گردیده است. هم زمان با آغاز عملیات از سوی سازمان شهری، قرار بود که سران عشایر در شهرهای عمدهٔ جنوبی به نمایش برخیزند.
نظر محمد رضا پهلوی نیز جالب توجه است؛ او به گونهای سخن میگوید که انگار نقشه قبلی کودتا توسط اربابان خود بیاطلاع است. وی میگوید: ملّت ایران فقط هنگامی که در آستانه سقوط قرار گرفت، به خود آمد و به خطر مهلکی که حیاتش را تهدید میکرد، واقف شد. ولی قبل از آن سه روز تمام تهران دستخوش آشوب بود. آشوبگریهای دو روز اول را هواداران مصدق و توده ایها ترتیب دادند. ولی از صبح روز سوم یعنی ۲۸ مرداد گروهی از کارگران و صنعتگران و دانشجویان و پیشه وران و سربازان و پاسبانان و حتی زنان و کودکان، با شجاعتی خارق العاده در مقابل تفنگ و مسلسل و حتی تانکهای دیکتاتور طاغی ایستادند و اوضاع را دگرگون کردند. سرانجام نیز متعاقب شلیک یک تیر توپ از تانک در مقابل منزل «نخست وزیر سابق» به حکومت سه ساله یک سیاستمدار دیوانه خاتمه داده شد.
در ۲۸ مرداد چون برخیها معتقد بودند که حزب توده در دولت مصدق نفوذ کرده و یا از آن حمایت میکند بنابراین «ساختمات روزنامه شهباز که متعلق به حزب توده بود، دستخوش حمله و حریق مهاجمان گردید.» در آن روز تنها مقاومت جدی که در برابر کودتاچیان نشان داده شد از طرف گارد محافظ خانهٔ دکتر مصدق بود. افراد گارد مزبور به فرماندهی سرهنگ ممتاز تا ساعت ۵/۷ بعد از ظهر سرسختانه جنگیدند. روز ولت نیز حدود ساعت ۴ بعد از ظهر به سمت مخفیگاه زاهدی رفت و ترتیبی داد که بیانهای از سوی وی در رادیو تهران پخش شود. سرتیپ گیلانشاه که در منزل یکی از مأموران سیا مخفی شده بود با یک تانک به مخفیگاه زاهدی رفت و وی را با خود به رادیو تهران برد. سپس زاهدی ساعت ۲۵/۵ دقیقه طی بیانهای توضیح داد که وی نخست وزیر قانونی است و نیروهای او اکنون کنترل عمدهٔ شهر را در اختیار دارند.
فضلالله زاهدی (نخستوزير) و عدهاي از همكاران وی در كودتای 28 مرداد
1. هدايتالله گيلانشاه 2. نادر باتمانقليچ 3. فضلالله زاهدي 4. عباس فرزانگان 5. اردشير زاهدي 6. رحيم هيراد
7. ابوالفتح آتاباي 8. مصطفي مقدم 9. سليمان بهبودي 10. علياكبر شعري 11. جهانگير بزرگمهر 12. نعمتالله نصيري
13. محمد خاتمي
ثریا در خاطراتش مینویسد که، چهارشنبه ۲۸ مرداد از اتاقمان بیرون میآییم تا به اتفاق سرهنگ خاتمی در سالن غذا خوری هتل اکسلسیور رُم، ناهار بخوریم. تازه نشستهایم که یک خبرنگار جوان آسوشویترپرس به سوی ما میدود و هیجان زده تلگرامی را که همان لحظه از تلکس آژانس درآمده به دست شاه میدهد. شاه به سوءِ ظن آن را میگیرد و میخواند: «مصدق سقوط کرد – تهران در کنترل نظامیان و طرفداران شاه است – سرتیپ زاهدی نخست وزیر شده است.» بنابراین در شامگاه روز ۲۸ مرداد، کودتا پیروز شد و سرلشکر زاهدی در پناه نیروهای مسلح به عنوان نخست وزیری رسید.
نقش انگلستان در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
همان طور که ذکر شد انگلستان یکی از عوامل اصلی کودتا بود. سازمان سیا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا با استفاده از تمام عناصر در دسترسشان و در نتیجه افزایش امکانات خود بر آن بودند تا مصدق را بدنام کرده، او را با حزب توده پیوند دهند، متهم به هواداری از کمونیسم کنند و بدین ترتیب با احساسات مذهبی توده مردم بازی نمایند. دولت انگلیستان از همان ابتدا با ادامهٔ زمامداری مصدق مخالف بود. زیرا ملی شدن صنعت نفت در ایران، منافع آن دولت را از دستش خارج کرده بود.
نقش انگلیس در کودتا در مراحل اولیه کاملاً ملموس بود «برخلاف باور عمومی، نقشه سرنگونی مصدق ابتدا توسط وزارت خارجهٔ بریتانیا طراحی شد... این نقشه به وسیلهٔ دولت کارگری بریتانیا به مرحله اجرا گذاشته شد. بریتانیاییها هنگامی که سرانجام دریافتند که امکان گفتگوی بیشتر با دولت مصدق وجود ندارد، طرح مقدماتی کودتا را ترسیم کردند. پس از آنکه انگلستان امیدش را به توافق از دست داد، وزارت امور خارجه، وارد مطالعهٔ سرنگونی مصدق با یک اقدام نظامی شد. سفارت انگلیس درایران با مأمورین MI -۶ درباره امکان چنین اقدامی با توجه به شبکهٔ جاسوسی انگلیس در ایران مسئله را مورد بررسی قرار دادند، اما قطع رابطه ایران و انگلیس و اخراج کارمندان سفارت در آبان ۱۳۳۱، از ایران ادامه کار را برای انگلیس مشکل کرد. بنابراین انگلیسها از طریق برادران رشیدیان تمام کارها را دنبال میکردند.
چماقداران و سربازان
در روز كودتای 28 مرداد در تهران
براساس نظر اسماعیل اقبال نویسنده کتاب نقش انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد، یکی از اقدامهای موثر بریتانیا در فراهم کردن زمینه، کودتا، ایجاد پارهای از مشکلات اقتصادی علیه ایران بود. بعد از ملی شدن نفت ایران، بلافاصله اعلام کرد که هر کس نفت ایران را بخرد تحت تعقیب قضایی قرار خواهد گرفت و این تحریم سبب شد که دیگر کشورها تمایلی برای خرید نفت ایران نداشته باشند. در پی آن نیز دولت با مشکلات مالی و اقتصادی بزرگی در داخل روبرو شد. در ژوئن ۱۹۵۱، وینستون چرچیل و آنتونی ایدن، رهبران حزب محافظه کار، که در قدرت نبودند به وزارت خارجه بریتانیا پیشنهاد کردند که انگلستان و آمریکا مشترکاً، از شاه خواستار عزل مصدق گردند. و این پیشنهاد به مفهوم اجرای یک کودتا بود.
نقش آمریکا در کودتای مرداد ۱۳۳۲
حضور آمریکا در این کودتا از اهمیت زیادی برخوردار است چنانکه آنتونی ایدل خاطر نشان میکند که «عملیاتی در این سطح بدون حمایت آمریکا شانس موفقیت نخواهد داشت.» هنگامی که این طرح به آمریکاییها ارایه شد، دولت ترومن با توجه به رو به پایان بودن دورة تصدی او، تسلیم این فشارها نشد و از پرداختن به آن، سرباز زد. با آغاز رسمی دورة ریاست جمهوری آیزنهاور، در دی ۱۳۳۱، تدارکات برای کودتا آغاز شد.
پس از تصویب طرح کودتا، اجرای آن به عهده سازمان سیا محول گردید. از این لحظه به بعد ظاهراً فعالیتی از انگلیسها مشاهده نمیشود ولی آنچه که مسلم است عوامل کهنه کار آنها در دربار ایران، ارتش، بازار و دیگر محافل، نقش اصلی را برای پیاده کردن طرح کودتا به عهده گرفتند. مداخله آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد به چهره سیاسی آن، لطمه شدیدی وارد ساخت تا جایی که، ویلیام دوگلاس قاضی آمریکایی، مداخلهٔ آمریکا را در امورایران تقبیح کرد.
انتشار شایعات مربوط به مداخله آمریکا در براندازی حکومت مصدق از طریق کودتای نظامی و پرداخت پول برای هزینه عملیات کودتا، که خبر آن نخست در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز و سپس در مطبوعات اروپا انتشار یافت سبب نگرانی مقامات دولت آیز نهاور شد. تا آنجا که هندرسن کوشش میکند اخبار مربوط به مداخلهٔ آمریکا در کودتا و نیز وفور دلار آمریکایی در بازار تهران را به گردن دستگاه تبلیغاتی حزب توده و رادیو مسکو بیندازد.
تهران در كودتای 28 مرداد
این کودتا حاصل اعتماد به استکبار بود که نتایجی مانند تسلط بر امور سیاسی، نظامی و فرهنگی کشور و عدم حضور مردم در صحنه را به دنبال داشت، چراکه آمریکا و انگلیس از نبود وحدت بین دولت دکتر مصدق و آیتالله کاشانی و با بهره گرفتن از این فرصت، دست به این کودتا زدند اما با سرنگونی حکومت مصدق مردم ونیروهای مذهبی وملی احساس کردند شاه دست نشانده بیگانگان است وبرای تامین منافع بیگانگان وحفظ موقعیت خود با کودتا گران همراه شده است. لذا از این زمان بود که کم کم شاهد گسترش مخالفتهای مردمی هستیم وسمت وسوی ان هم شخص شاه ودربار است. سرانجام کمتر از ده سال بعد قیام ۱۵ خرداد به عنوان طلیعه انقلاب اسلامی شکل گرفت.
در سالهای اخیر بعد از گذشت سالها از اجرای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بالاخره آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) همزمان با سالروز این واقعه تاریخی علیه ملت ایران، به نقش خود در برنامهریزی و اجرای این کودتا که به برکناری محمدمصدق، نخست وزیر وقت منجر شد، اعتراف کرد و اسناد مربوط به این مداخله بر روی وب سایت آرشیو ملی آمریکا قرار گرفت.
پایگاه اینترنتی مجله فارین پالسی با اشاره به علنی شدن این مداخله گزارش داد: شصت سال پیش در چنین روزی (۱۹ اوت ۱۹۵۳) تاریخ معاصر ایران وقتی کودتای تحت حمایت آمریکا و انگلیس محمد مصدق، نخستوزیر این کشور را سرنگون کرد، دچار چرخشی شدید شد. طنین این حادثه در طول سالها دست از سر سازماندهندگان آن بر نداشت و منجر به احساسات ضدآمریکایی شد که خلع شاه را در اوایل سال ۱۹۷۹ به همراه داشت و حتی ایرانیهایی را تحت تاثیر قرار داد که اواخر آن سال سفارت آمریکا در ایران را تسخیر کردند.
ديدار چند تن از افسران شركتكننده در كودتای 28 مرداد با محمدرضا پهلوی ـ 1/6/1332
1. مهدي رحيمي 2. اسدالله كاوسي 3. خليل صياديان
4. هوشنگ مولوی 5. محمدرضا پهلوی
اما تقریبا شش دهه طول کشید تا جامعه اطلاعاتی آمریکا علنا بپذیرد که در پس این سرنگونی جنجال برانگیز قرار داشت. آنچه امروز در وبسایت فارین پالسی و بر روی وب سایت آرشیو ملی آمریکا منتشر شد، چکیدهای است از یک گزارش داخلی با عنوان «مبارزه برای ایران» که یک مورخ داخلی سیا در نیمه ۱۹۷۰ آن را تهیه کرد و بر اساس قانون آزادی اطلاعات علنی شده است.
در این سند آمده است: این کودتای نظامی که مصدق و کابینه جبهه ملی او را برانداخت تحت هدایت سیا به عنوان یک اقدام سیاست خارجی آمریکا انجام گرفت.
این سند میافزاید که خطر رها کردن ایران «در اختیار تهاجم اتحاد جماهیر شوروی»، «ایالات متحده» را به... برنامه ریزی و اجرای (عملیات) تی پی آژاکس واداشت.
تی پی آژاکس اسم رمز سیا برای توطئه سرنگونی مصدق بود که متکی بر یاران محلی در تمام مراحل اجرای آن بود. این عملیات شامل چند گام بود: استفاده از تبلیغات منفی برای تضعیف سیاسی مصدق، واداشتن شاه به همکاری، رشوه دادن به اعضای پارلمان، سازماندهی نیروهای امنیتی، و راهاندازی تظاهراتهای عمومی. تلاش مقدماتی در واقع با شکست روبرو شد اما بعد از تلاش زیاد نیروهای کودتا کنار هم جمع شدند و برای دومین بار در تاریخ ۱۹ اوت (۲۸ مرداد) تلاش کردند.
اینکه چرا سیا در نهایت تصمیم گرفت که نقش خود را در این جریان بپذیرد به اندازه دلایلی که این مدت طولانی آن را مخفی کرده بود، نامشخص است. عاملان سیا و بریتانیا مدتهای طولانی کتابها و مقالاتی درباره این عملیات نوشتند که برجستهترین آنها کرمیت روزولت بود که به عنوان رییس سیا بر این کودتا نظارت داشت. پژوهشگران تابهای بیشتری در اینباره نوشتند از جمله چند کتابی که در همین سالهای اخیر منتشر شد.