به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، در مورد آثاری مانند رستم و سهرب حسین پارسایی به خبرنگار دانشجو گفت: یک آشفتگی شیوه اجرا در ایران رواج پیدا کرده که یکی از عوامل آن بیماری کرونا بود. که در ادامه ماجرا بسیاری از بازیگران و کارگردان به دلایل مخلتف حاضر به کار نشدند و میدان برای کار بعضیهای دیگر خالی شد و منجر به کج فهمی از هنری شد که در جهان اصول خود را دارد.
در مورد نمایش رستم و سهراب آقای پارسایی نکته اساسی میتوانم بگویم که با اینکه او را دوست دارم ولی اثرش جز خیانت به فردوسی چیز دیگری نبود. نخستین اپرانویس ایران فردوسی است و زمانی که با داستانهای فردوسی نگاه میکنید دیالوگهایی که به شعر تخیلی و گفتاری نزدیک است اگر این زبان را حذف کنید شما به ساحت فردوسی بیاحترامی کردید.
بنابراین آثاری از این دست که این روزها هم زیاد شده مانند قالبهای کنسرت نمایش، طبیعی است که باب جدیدی در فرهنگ ماست و شکست خواهد خورد یا عنوان خودش را پیدا خواهد کرد و باید توجه داشت اپرا مختصات خودش را دارد.
در مورد رستم و سهراب به عنوان مثال باید بگویم: رخش یک موجود بسیار زنده و مهم در کنار زندگی رستم و شخصیتهای شاهنامه است و زمانی که با یک اسب شهربازیها جایگرین میکنید و فاقد احساس و عاطفه است این خطاست. وقتی هم به من گفته شد رستم و سهراب را زنده اجرا کنم نپذیرفتم، چرا که هیچکس نمیتواند رخش یعنی اسب رستم را در صحنه بیاورد چون واجد ویژگیهای احساسی و عاطفی است که قابل اجرا نیست.
وی در پایان گفت: متأسفانه نوکیسگان هستند که مخاطب این نمایشها میشوند یکدفعه ده میلیون تومان برای خانواده خرج میکنند که بگویند فلان نمایش را دیدم. البته این فقط در مورد ایران نیست و در همه جهان بوده که بعدها کنترل شدهاست. در این حوزه بسیار خلط مبحث شدهاست و البته باید گفت: این آثار تأثیری بر مخاطب ندارند و تاریخ انقضایی کوتاه هم دارند.