به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این روزنامه در نوشتهای آمیخته با خشم مینویسد: پوتین و شی جینپنگ اخیرا در حاشیه مراسم افتتاحیه «بازیهای المپیک زمستانی پکن» با هم دیدار کردند. آن دیدار خیلی نمادین بود و سراسر ابلاغ پیام به دنیا. این دو غول اوراسیا، دیکتاتورهایی هستند بشدت مورد سرزنش. حالا این دو آنطور که در پکن ظاهر شدند، در صف حمایت از هم ایستادهاند. این دو غول، فقط حفظ ظاهر نکردند و این وحدت را به عمق بردهاند و بیانیه مشترک قابل توجهی هم صادر کردند در قالب افزون بر ۵ هزار کلمه.
این مجموعه کلمات در کنار هم، یک برنامه کار برای یک برخورد مرکّب با ایالات متحده را طرح ریزی کرده است. دو کشور در این بیانیه مشترک؛ هریک لیست قطور مطالبات سیاست خارجی طرف مقابل را تأیید میکنند. روسیه؛ مخالفت چین با «هر گونه استقلال تایوان» را تایید میکند. چین؛ «گسترش بیشتر ناتو» را محکوم میکند و ضمناً با خرید ۱۱۷.۵ میلیارد دلار نفت و گاز از روسیه هم موافقت میکند. البته در این بیانیه پکن مستقیما به روسیه چراغ سبز برای حمله به اوکراین نشان نمیدهد. اما از فحوای کل پیام بیانیه کاملا هویداست که اگر این تجاوز اتفاق بیفتد، پکن به پوتین کمک خواهد کرد تا در برابر تحریمهای فلجکننده اقتصادی آمریکا و متحدانش تاب بیاورد.
این سند به صراحت اعلام میکند: «هیچ محدودیتی برای دوستی متقابل طرفین» و «هیچ ممنوعیتی برای همکاری طرفین در هیچ زمینه ای» وجود ندارد. این یعنی اینکه؛ بزودی شاهد تبادل اطلاعات و تولید تسلیحات، فیمابین این دو غول خواهیم بود. این یک رخداد عجیب و بدیع در روابط چین-روسیه است. از اوایل جنگ سرد در دهه ۱۹۵۰ که میان «جوزف استالین» و «مائو تسه دونگ» یک اتحادی بوجود آمد، تا به امروز تاریخ در حافظه ندارد که چین و روسیه این قدر آشکار و همهجانبه در تمامی امور جهانی، با هم متعهد به همکاری بشوند.
اما امروز ما شاهد این تحول تاریخی هستیم. «شی» و «پوتین» در بیانیه مشترکی که در پکن امضا کردند، «عصر جدیدی از توسعه سریع و دگرگونی و تغییرشکل عمیق» در روابط میان دو کشور را بنیان گذاشتند. شاید برای اولین بار در تاریخ معاصر جهان ثبت میشود که؛ غرب امروز بخواهد یا نخواهد ناگزیر است این واقعیت جدید را هضم کند: «زوج روسیه- چین». این زوج ویژگیهای مشترکی دارند: هردو دشمن خستگی ناپذیر غرباند. هردو از حیث قوت نظامی قویاند. هردو از حیث برخوردار بودن از تکنولوژی مدرن پیشرفتهاند. هردو از حیث بنیه اقتصادی، قادر به تسویه بدهیهایشان هستند. هردو از حیث سیاسی، با ثباتاند. شاید بیراه نباشد اگر اتحاد «شی- پوتین» را اتحاد دوم «چین-روسیه» بنامیم.
روسیه و چین؛ البته در خیلی از زمینهها با هم تضاد منافع دارند شامل حوزههای اقتصاد، قلمرو مرزی، و خیلی از موارد دیگر. همین نکته مهم، عامل اصلی شکاف میان این دو است. بیدلیل نیست که دو کشور ۶۰ سال است که با هم دوستاند، اما متحد نیستند. مشارکت «چین- روسیه»؛ بدیهی است که یک مشارکت نامتوازن است. چین، بسیار بزرگتر و بسیار ثروتمندتر است و این نکته مهم به مرور زمان میتواند «پوتین» را آزار بدهد. اما چسبی که این دو را به هم میچسباند، خصومت مشترک شدیدشان با آمریکا و اعتقادشان به این باور است که، «آمریکا یک ابرقدرت رو به افول است و باید نهایت استفاه را از ضعف او بُرد». این دو در بیانیه شان تصریح میکنند: «جهان شاهد پدید آمدن یک روند موزون توزیع مجدد قدرت در جهان است».