گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو_ همزمان با تشدید رویههای اخیر تروریستی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان در قالب اقداماتی نظیر ترور شهید "حسن صیاد خدایی" و انتشار اخباری دال بر دست داشتن این رژیم در انجام یک حمله خرابکارانه پهپادی (با کوادکوپتر) علیه یک ساختمان تحقیقاتی در مجتمع نظامی-فناوری پارچین که موجب به شهادت رسیدن یک تن و زخمی شدن یک نفر دیگر شده و در عین حال، اعلام خبر اراده آمریکا و تروئیکای اروپایی در طرح یک قطعنامه ضدایرانی در جلسه جاری شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین، با تحرکاتِ خاص کشورهای عضو شورای همکاری خلیح فارس به رهبری امارات و عربستان سعودی علیه کشورمان و طرح مسائلی نظیر اینکه کشورهای عضو نهاد مذکور نیز باید در جلسات مرتبط با مذاکرات هستهای ایران حضور داشته باشند و یا این دسته از کشورها هم باید در روند مسائل مهم مرتبط با ایران نظیر قدرت موشکی و نفوذ منطقهای این کشور، در روند مسائل و امور در نظر گرفته شوند، همراه شده است.
در این راستا، بسیاری از ناظران و تحلیلگران، به واکاوی محرکها و دلایل اصلی تشدید تنش زاییها از سوی کشوهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران میپردازند. در واقع، سوال اصلی در این رابطه این است که همزمان با اوج گیری تنشها در روابط میان ایران و غرب و متحدان منطقهای آن (غرب) نظیر رژیم صهیونیستی، دلایل اتحاذ رویههای تند و تنش زا از سوی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران که مدتی بود راه تنش زدایی با ایران را در یپش گرفته بودند، چیست؟ به نظر میرسد جهت پاسخ به این پرسش بایستی 4 مولفه اساسی را مد نظر قرار داد.
یکی از دلایل و محرکهای اولیه تنش زاییهای اخیر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه کشورمان و طرح این ادعا که باید در مذاکرات اتمی و دیگر مسائل مرتبط با ایران، این بلوک از کشورها نیز حضور داشته باشند این است که اساسا این شورا با توجه به رویههای غیرسازنده اخیر آمریکا، تروئیکای اروپایی و به ویژه رژیمصهیونیستی علیه کشورمان، عملا خود را در قالب یک قطب قدرت سیاسی میبیند که این قطب قدرت هم باید کمربند فشارهای سیاسی علیه قدرتمندترین بازیگر منطقه یعنی ایران را که مایه نگرانی اعراب است، کامل کند.
در واقع، شورای همکاری خلیج فارس که سال هاست با ایران زاویه و مشکلات خودرا نشان داده و ابایی هم از طرح ادعاهای گوناگون علیه ایران ندارد، سیاسی کاری و جنجال سازی تبلیغاتی علیه ایران در شرایط فعلی را به مثابه فرصتی میبیند که باید از آن به نحوی فرصت طلبانه استفاده کرد. از این رو، شورای همکاری خلیج فارس عملا خود را تکهای در پازل معمای تشدید فشارهای سیاسی علیه ایران میبیند و سعی دارد از کارت فشار خود علیه ایران به بهترین نحو ممکن استفاده کند. فشارهایی که مخصوصا اگر در نهایت ختم به صدور یک قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز شوند، عملا برای این دسته از بازیگران یک پیروزی به حساب میآید. مجموعه تلاشهایی که البته میتوانند موجب تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران نیز شوند.
یکی دیگر از محرکهای اصلی شورای همکاری خلیج فارس در تنش زاییهای اخیر این نهاد علیه ایران، ممانعت از عادی شدن روابط بین المللی ایران است که سال هاست در دستورکار این نهاد بین المللی قرار دارد. در واقع، شورای همکاری خلیج فارس به همراه بازیگرانی نظیر رژیم صهیونیستی، به شدت از پرتنش بودن روابط خارجی ایران سود میبرند و تاریخ هم نشان داده که هر زمان فضای تعامل و توافق بویژه در مورد معادله اتمی ایران فراهم شده، این بازیگران به نحوی فعال وارد میدان شده اند و با تنش زایی، سعی داشته اند از هرگونه ایجاد فضای مثبت و توافق در قالب معادله اتمی ایران جلوگیری کنند. در واقع، همانطور که پیشتر گفته شد، امنیتی نگه داشتنِ مسائل مرتبط با ایران، اولویت اصلی مخالفان و رقبای بین المللی این کشور است و کنشگریهای اخیر شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران نیز نمودی عینی از این رویکرد است.
یکی دیگر از مسائلی که در رابطه با تنش زاییهای اخیر شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران باید مد نظر قرار گیرد توجه به این نکته است که اساسا ابراز تمایلهای چند ماه اخیر بازیگران اصلی این نهاد نظیر امارات و بویژه عربستان سعودی جهت تنش زدایی از روابط دوجانبه خود با ایران، بیش از آنکه ناشی از نیات واقعی رهبران آنها باشد، عملا رویهای تاکتیکی است که سعی دارد برای این دسته از بازیگران زمان لازم را بخرد تا بتوانند در زمان مقتضی و مناسب، ضربات خود را به ایران وارد کنند.
در نهیات باید گفت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با طرح ادعاهای جنجالی و تحریک کننده علیه ایران و تنش زایی در این رابطه سعی دارند بر آتش اختلافات در قالب معادله اتمی ایران بدمند و از این طریق، توافق برجام را که از همان روزهای ابتدایی انعقادش، به شدت با آن مخالف بودند و این توافق را مایه قدرت گیری فزاینده ایران میدیدند، هر چه سریعتر به ورطه نابودی بکشانند و در عین حال، با زمینه چینی جهت تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران، این کشور را ضعیف و منافع خود را به ضرر آن به پیش برند.
از این منظر، شورای همکاری خلیج فارس عملا سعی دارد تا روندِ متصور از سوی خود و رژیم صهیونیستی جهت به شکست کشاندن معادله برجام را هر چه سریعتر به نتیجه برساند و همچنان روابط بین المللی ایران را ملتهب نگه دارد. دستورکاری که همانطور که پیشتر نیز گفته شد، سال هاست از سوی این نهاد و رژیم تل آویو علیه ایران دنبال میشود.