گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- مهران شفاعتی؛ به طور کلی یکی از مهمترین مشکلات این روزهای کشور، وجود نرخهای متفاوت دلار است. نرخهایی همچون نیمایی، سنایی، بازار آزاد، ترجیحی، سلیمانیه و ... که در طی سالهای گذشته چیزی جز رانت و فساد را نصیب اقتصاد ایران نکرده است. به عقیده بسیاری از صاحب نظران، دولت برای حل ریشهای چالشهای اقتصادی، باید به سمت تک نرخی کردن ارز و حذف بازههای مختلف قیمتی دلار برود، هرچند که این روزها دولت با کلید واژه "جراحی اقتصادی" به مرور به دنبال تک نرخی کردن دلار و نجات دادن اقتصاد ایران از چالش چند قیمتی است.
در همین رابطه رحیم بنامولایی؛ عضو هیئت نمایندگان و نائب رئیس اول اتاق بازرگانی البرز معتقد است: چند نرخی بودن قیمت ارزهای خارجی باعث بروز فساد در کشور میشود.
میثم رادپور؛ کارشناس حوزه ارز نیز با بیان اینکه با چند نرخی بودن ارز نمیتوان به رفاه عمومی رسید، تصریح کرد: اگر دولت به جای اعطای ارزهای چند نرخی، حمایت را به سمت تولید و بازار سوق میداد، قیمتها به تعادلی میرسید که منفعت بیشتری برای عامه مردم داشت و آنان شرایط تورمی کمتری را تحمل میکردند.
به گزارش دانشجو، به نظر میرسد دولت باید یک بار برای همیشه به سوی تک نرخی کردن ارز برود و جراحی اقتصادی خود را به حذف ارزهای نیمایی، سنایی و... سوق دهد تا شاهد تک نرخی بودن قیمت دلار باشیم و دست دلالان و فرصت طلبان از این حوزه قطع شود. در همین رابطه گفتگویی داشتیم با مسعود دانشمند؛ عضو سابق هیئت رئیسه اتاق بازرگانی ایران که مشروح آن در ادامه تقدیم میشود.
موضوعی که احتمالا در آینده به کشور ضربه خواهد زد، مسئله چند نرخی بودن ارزها همچون نیمایی، ترجیحی، بازار آزاد و ... است. به نظر شما این مسئله چه معضلی برای آینده کشور به وجود خواهد آورد؟
باید ببینیم که ارز جهانگیری چگونه به وجود آمد، زمینه هایش چه چیز بوده است و الان در کجای کار هستیم. در آن زمان نرخ رسمی دولتی بود که به ۳۸۰۰ تومان میرسید و نرخ بازار نیز ۴۳۰۰ و یا ۴۲۰۰ تومان بود. گفته شد که از فردا نرخ دلار ۴۲۰۰ تومان است و هیچ نرخ دیگری نخواهیم داشت. این مسئله مبنای همان ارز ۴۲۰۰ تومانی شد. اما چون که دولت برنامهای نداشت تا این نرخ ۴۲۰۰ تومانی را تثبیت کند، باعث آشفته بازار امروز شده است. همان زمانی که ۴۲۰۰ تومان مطرح بود، گفتیم اگر دولت بتواند تمام عرضه و تقاضایی که در بازار ارز مطرح است را بتواند تامین کند طبیعی است که یک تک نرخی در بازار تثبیت میشود. وقتی میگوییم که به دانشجو و مسافر ارز نمیدهیم، مسافر و دانشجو برای تامین ارز خود به بازار میرود و در اینجا نرخ دوم به وجود میآید و باعث شده به شرایط حال حاضر برسیم که نرخ دلار تا ۳۳ هزار تومان هم برسد. تغییر ساعتی نرخ دلار پیامهای بدی را به بازار میدهد، یعنی اینکه ثباتی نیست و هرکسی که دلار دارد، نگهداری کند و هرکسی که کالا دارد، قیمتش را براساس دلار جدید عرضه کند و نوسانات ناشی از دلار، خودش را در بازار نشان میدهد که به زیان اقتصاد کشور است. در آن زمانی که ارز ۴۲۰۰ تومانی به وجود آمد، بین ارز ۳۸۰۰ تومانی و ۴۲۰۰ تومانی، نزدیک به ۵۰۰ تومان تفاوت قیمتی وجود داشت. امروز ارزهای مختلفی همچون سنا، صرافی ملی، نیمایی، بازار آزاد، فردایی، هرات، سلیمانیه و ... داریم. این همه نرخ در بازار وجود دارد. ما برای اینکه بخواهیم همه این نرخها را جمع و جور کنیم، اگر دولت که بزرگترین دارنده ارز است، بتواند در بازار نقش آفرینی و تثبیت نرخ کند. امروز که اختلاف قیمتی بین ارز نیمایی و بازار آزاد ما به ۸ هزار تومان رسیده است، مشکلاتی را به وجود میآورد. تصور میکنم که ما دچار یک دور باطل میشویم. ما باید به سمت تک نرخی کردن ارز برویم. چند نرخی بودن ارز باع شکل گیری رانت در بازار شده است و سواستفادههایی در آن اتفاق میافتد.
ما باید به سمت ارز تک نرخی برویم، منتها چیزی که الان به عنوان یارانه میدهیم، تفاوت ۲۱ هزار تومان همان یارانهای است که پرداخت میشود. ما این یارانه را عملا به واردکننده میدهیم و به مصرف کننده داده نمیشود. مردم به سمت فقیرتر شدن میروند و نباید بگذاریم تا قدرت خرید مردم کاهش پیدا کند. کاهش قدرت خرید مردم به معنای توقف تولید است. اگر قیمت شیر ۶ برابر شود، نمیتوانیم آن را بخریم، وقتی شیر نخریم، فروشگاهها از شرکت پخش خرید نمیکنند و شرکتهای پخش هم از واحدهای تولیدی لبنیاتی خرید نمیکنند که در نهایت موجب میشود تا دامداری کشور با مشکل تولید روبه رو شود؛ بنابراین هر تصمیمی که درمورد نرخ دلار میگیریم، باید توجه کنیم که قدرت خرید مردم کاهش پیدا نکند. برای عدم کاهش قدرت خرید مردم، باید یارانه و همان اختلاف قیمتی بین ۴۲۰۰ تومانی و ۲۵ هزار تومانی را به مصرف کننده بدهیم. به عنوان مثال بگوییم که تمام نهادههای دامی را با قیمت دلار ۲۵ هزار تومانی به دامداریها و مرغداریها میدهیم، اما قیمت تمام شده مرغ ممکن است کیلویی ۷۰ هزار تومان در بیاید، در اینجا دولت باید با قیمت ۷۰ هزار تومان بخرد و با نرخ ۲۰ هزار تومان بین مردم تقسیم کند و این ۵۰ تومان تفاوت را از آن محل بپرداز. در مورد نان، سالیان سال است که این اتفاق میافتد و دولت گندم را ۴۵۰ دلار میخرد و با قیمت بسیار پایین به نانواییها میدهد. یک جاهایی ممکن است سواستفادههایی رخ دهد که دولت باید منافذش را ببندد. اگر بخواهیم به سمت دلار تک نرخی برویم، باید ببینیم که چقدر درآمد و هزینه داریم و بعد یارانه را به سمت مصرف کننده ببریم و در همه جای دنیا نیز این اتفاق در حال وقوع است.
به عنوان جمع بندی اگر سخنی دارید بفرمایید.
من معتقدم که باید همه یارانهها از اقتصاد ایران جمع شود. برای حذف یارانه، باید توجه داشته باشیم که با یک شیب ملایم، حذف یارانهها اتفاق بیفتد که قدرت خرید مردم کاهش پیدا نکند و تولید و صادرات کشور به خطر نیفتد. برای انجام همچین پروژه ای، یک کمیته ۴ جانبه متشکل از دانشگاهیان، بخش خصوصی، دولت و مجلس تشکیل شود و راهکار برون رفت از این معضل را پیش پای کشور بگذارند.