به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، ششم تا دوازدهم تیرماه هفته بازخوانی و افشای حقوق بشر آمریکایی نامگذاری شده و باید از این فرصت در تبیین ابعاد مختلف جنایات آمریکا در عرصههای مخلتف بینالمللی علیه ایران اسلامی استفاده کرد.
نقش آمریکا در تسلیح صدام به سلاحهای شیمیایی دولت آمریکا در طول هشت سال جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه ایران، روش است. براساس، حقوق بینالملل، آنها میتوانستند این مهم را به صحن مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل کشانده و با محکوم کردن عراق، تدابیری را اتخاذ کنند که باعث بازدارندگی در این حوزه شود اما، عمده اقدامات انجام شده در این حوزه، جنبه سیاسی داشته و از پشتوانههای لازم نیز برخوردار نبود. در همین ارتباط، خبرگزاری آمریکایی «یونایتدپرس» پس از دستگیری صدام در گزارشی نوشت: «این حقیقت نیز اکنون آشکار شده است که برنامههای شیمیایی و میکروبی صدام در دهه ۸۰ میلادی بدون حمایت آمریکا ممکن نبوده است.»
در این گزارش «پیترو گالبرایت» یکی از کارمندان وقت کمیته روابط خارجی سنا میگوید: «حقیقت این است که هرگاه عراق قوانین بینالمللی را نقض میکرد و از سلاحهای کشتار جمعی استفاده میکرد بیش از پیش کمکها و حمایتهای مالی و سیاسی از آمریکا، برخوردار میشد.» وی میافزاید: «به طور قطع، ما بر رفتار صدام تأثیر داشتیم، زیرا او را به این باور رسانده بودیم که بسیار مهم است که به علت قتلهایی که داخل کشور خود انجام میدهد، تحت تعقیب قرار نگیرد.»
همچنین توسعه فناوری شیمیایی عراق در طول مدت جنگ، بدون کمک، مساعدت و واگذاری ملزومات مورد نیاز در این حوزه به دولت عراق از سوی کشورهای مختلف همچون آمریکا و آلمان غربی به هیچ وجه امکانپذیر نبود. این مهم را رژیم بعث عراق نیز در آخرین سالهای حکومتش به طور رسمی اعلام کرده است. در دسامبر ۲۰۰۲، رژیم عراق در گزارشی که به سازمان ملل ارائه کرد، شرکتهایی از آمریکا، آلمان غربی، انگلیس، فرانسه و جمهوری خلق چین را عمدهترین عوامل تأمینکننده ۱۷ هزار ۶۰۲ تُن مواد شیمیایی در طول سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ معرفی میکند.
از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا در حمایتهای همه جانبه و جانبدارانه از عراق در جنگ تحمیلی به اقدامات غیرانسانی تجهیز و تسلیح عراق به سلاحهای شیمیایی و میکروبی اقدام کرد. آنها در مواردی در مقابل جنایات صدام در بکارگیری سلاحهای شیمیایی چشم خود را فرو بستند و سکوت اختیار کردند. «هلن کالدیکات»، توضیح میدهد: «در نوامبر سال ۱۹۸۳ جورج شولتز وزیر دفاع ریگان به طور روزانه گزارشهایی دریافت میکرد دایر بر این که صدام سلاح گاز شیمیایی علیه ایران به کار می گیرد، این امر که نقض موافقتنامهای جهانی به شمار میآمد، ولی با سکوت شولتز بر آن مهر خاموشی زده میشد.» (کالدیکات، ۱۳۸۸: ۷۳) «نوام چامسکی» پا را فراتر از سکوت آمریکاییها گذاشته و خود آمریکایی ها را در جنایاتی که از بابت سلاحهای شیمیایی اتفاق افتاده است، شریک دانسته و اظهار میکند: «از جمله این کمکها لوازم و مواد لازم برای تولید جنگ افزارهای کشتار جمعی مثل سلاحهای شیمیایی بود و نتیجه آن شد که صدام صدها هزار ایرانی را با پشتیبانی ایالات متحده قتل و عام کرد. این حمایتها درست در زمانی از صدام انجام میشد که وی در اوج سبعیت و وحشیگری حکومت خود بود.» (چامسکی، ۱۳۷۸: ۶۸)
علاوه بر این ایجاد فضای استفاده از این سلاح مخوف، رژیم بعث عراق را وسوسه کرد تا از آنها در راستای مقابله با دشمنان داخلی نیز استفاده کند. بمباران حلبچه و آنچه که علیه شهروندان کرد عراقی در این حوزه بعمل آمد، به واسطه فرصتی بود که به سردمداران بعثی عراق داده شده بود. کاملأ واضح است، بعد از سکوت جامعه بین الملل و دولت آمریکا در مقابل جنایات ارتش صدام در استفاده از سلاح شیمیایی که علیه رزمندگان ایران مرتکب شدند، آنها نمیتوانستند در برابر این قسم از جنایات حرفی زده و عکس العمل نشان دهند. به هنگام بمباران شیمیایی کردستان، هیأتی از شیمدانان برجسته وارد مناطق کُردنشین شده و از روستاهای عراق در نوار مرزی عراق و ترکیه نمونه برداری کردند. پیترو گالبرایت و «کریستوفر وان هولین» در گزارش مورخ ۱۹۸۸/۹/۱۲چنین گفتند: قربانیان سلاح شیمیایی، صدها هزار نفرند. حکومت عراق با اتخاذ یک سیاست میلیتاریستی، در صدد تخلیۀ کردستان است.