به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محسن نراقی، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور؛ من هیچ رهبری را در طول تاریخ نمیشناسم که به اندازهی آیت الله سید علی حسینی خامنهای مردمش را به کتابخوانی تشویق کرده باشد و وقتی رهبری اینقدر به کتاب اهمیت میدهد قطعا هستند جوانان آتش به اختیاری که زندگی خود را وقف این حوزه کنند و کار تمیز فرهنگی انجام بدهند، یک نمونه جالبش برای من طلبه جوانی بود که عصر پنج شنبه بساط کتابهایش را میبرد مزار شهدای شهرشان و خودش میگفت هفتهای حدود صدوبیست کتاب خوب به مردم امانت میدهد تا مطالعه کنند و تا هفته بعد برگردانند و خدا را شکر میکرد و میگفت توانسته خیلی ها را به کتاب علاقمند کند، از این جنس اتفاقات کم نیست، خدا زیادش بکند.
حدود سه سال پیش بود که کتابستان متروی شهدا که احتمالا خیلی از کتاببازهای شرق طهران از آن خاطره خوب داشتند تعطیل شد، علت چه بود؟ بی سلیقگی و فهم نادرست فرهنگی مسئولان امر، امروز آنجایی که قبلا یک کتابفروشی خوب بود و به گفته مسئولان وقت شهرداری قرار بود بوم فرهنگی خود را حفظ کند تبدیل شده است به یک بقالی، متاسفانه حتی بقالی خوبی هم نشده که آدم کمتر حرص بخورد. یحتمل کتابفروشهای کتابستان متروی شهدا الان هر کدامشان در یک گوشهای دارند یک کار خوب و موثر میکنند این وسط شهرداری ضرر کرد و مردم شرق طهران، تعطیل شدن کتابستان برای من که بلیط مترو میخریدم که فقط به کتابفروشی داخل مترو بروم بسی سخت بود.
القصه، چند روز پیش شنیدم که مسئول کتابفروشی کیهان تغییر کرده است، موسسه کیهان به دلایلی که امیدوارم قانع کننده باشد این کار را انجام داده، امیدوار هم هستم که مسئول جدید کتابفروشی اهل کتاب باشد و بتواند روند خوب کتابفروشی کیهان را ادامه دهد هر چند... چه بگویم انسان به امید زنده است.
اولین تخاطب من با کتابفروشی کیهان برمیگردد به سال ۹۵، با یک رفیق موتور سوار که چند سال قبل ما پایش به دانشگاه طهران باز شده بود به کیهان رفتیم، در طول این پنج شش سال هر وقت جبر زمان بر من مستولی میگشت به کیهان سر میزدم، همیشه هم کتابفروش های کیهان یک کتاب خوب معرفی میکردند که حال آدم را خوب میکرد، آدم را میخکوب میکرد.
عمیقا معتقدم اگر با کیهان و بچههایش ارتباط میگرفتی کتابخوان میشدی، کتابباز میشدی، با یک عده جوان آشنا میشدی که از فرصت های بهتر و خیلی چیز های زندگی زده اند و شده اند کتابفروش، البته کتابفروش داریم تا کتابفروش، بچه های کیهان کتابفروش خوب بودند.
نمیدانم دلیل اصلی موسسه کیهان برای این تغییر چیست، اما این را میدانم که این گونه وقایع اگر باعث دلسردی آن عده جوانی که عمر خود را وقف کتاب کرده اند نشود باعث محرومیت یک جماعتی از یک اتفاق خوب فرهنگی میشود.
اما اصل حرف چیست؟ اگر کلانتر نگاه کنیم، کیهان و کتابستان و... مهم نیستند، این بچه ها اگر از اینجا بیرونشان کنید میروند یک جای دیگر و باز شروع میکنند به تلاش برای تحقق یک کار خوب، اما آن چیز که مهمتر است آن است که ما در کشور با رویهای در برخی مدیران طرفیم که فهم صحیحی از مساله فرهنگ ندارند، صرف نگاه پولی به مساله فرهنگ میتواند به منجر به اتفاق جبران ناپذیری گردد.
الان مجال شرح ماجرای این نوع نگاه نیست، اگر خدا خواست دربارهاش مفصل مینویسم، هماکنون از این تریبون از همهی آتش به اختیار های عرصه کتاب از جانب خودم و همهی آنهایی که قدر کار شما را میدانند تشکر میکنم.
محسن نراقی، دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی کشور
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.