به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، این روزنامه نوشت: نشست رسانهای آقای رئیسی به یک معنا دستاورد مثبتی نداشـت. بخشی از سخنان ایشان درباره رویکردهای دولت بود. این رویکردها تکراری و انتزاعی است. مثلا اینکه رویکرد عدالت در دولت حاکم است، یعنی چه؟ خوب همه ایـن را خواهند گفت. به علاوه هر رویـکـردی حتی اگر خوب هم باشـد، به این معنا نیست که لزوما درست عمل شده است. این نشست باید متمرکز بر دستاوردهای دولت و تحقق وعدهها میشد. به علاوه تکرار مکرر اینکه کاستیها ناشی از دولت قبل اسـت، موجب این میشود که گمان کنیم این دولت نمیدانسته که چه چیزی را تحویل گرفته. بهطور قطع در همه دولتها کاستیهایی وجود داشته اسـت، دولتهای بعدی میآیند و وعده میدهند که آن کاستیها را رفع کنند، نه اینکه شکست خود در تحقق وعدههـا را به عهده همان کاستیهای دولت پیش بیندازند. هرچه بیشتر ذکر مصیبت دولت پیش خوانده شود، نشان میدهد که امیدی به تحقق وعدههای داده شده نباید داشت.
اعتماد میافزاید: مهمترین بخش صحبتهای آقای رئیسی که به موضوع این نشست ربط واقعی داشت، ارائه جزئیاتی از عملکردهای دولت بود. بخشی از آنها ادعاهای بدون دلیل بود. اینکه فلان مقدار میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی جذب شده است، فقط یک ادعا است، لازم است که جزئیات این ادعاها طرح شـود. یا اینکه بدون استقراض از بانکها و بدون خلق پول کسری بودجه را تامین کردیم، معلوم نیست از کجا تامین شده؟ به علاوه اگر از طریق استقراض و خلق پول نیست، پس این تورمهای بسیار بالا از کجا آمده است؟
عباس عبدی نویسنده اعتماد همچنین آمارهای اعلامی از سوی رئیسجمهور مبنی برکاهش تورم نسبت به تورم 60 درصدی در دولت سابق را هم مورد تشکیک قرار داده است.
درباره این تحلیل گفتنی است: اولا؛ نفس اینکه رئیس دولت مانند سلف خود، از فرصتهای رسانهای برای ملتهب کردن فضای سیاسی و رسانهای جامعه و ایجاد دوقطبیهای دروغین بین مردم استفاده نمیکند، یک ارزش است.
ثانیا؛ دولتمردان مدعی تدبیر و امید (برجام و دیگر هیچ)، تا آخرین روزهای مدیریت 8 ساله خود ادعا میکردند ناکامیهایشان یا تقصیر دولت قبل است، یا تقصیر مجلس جدید و اینکه عمروزید نگذاشتند کار کنیم، اختیارات کافی نداشتیم و... جالب اینکه همین روزنامه اعتماد، پیشاپیش دولتمردان مذکور، در همین بهانهتراشی و فرافکنی مسئولیت فعال بود؛ بنابراین از نویسنده اعتماد باید پرسید چگونه دولتمردانی مجازند حتی در سال هشتم مدیریت، مشکلات و ناکامیها را به دولت 8 سال قبل نسبت بدهند، اما رئیس یک دولت در اولین سالگرد تشکیل دولت، حق ندارد بگوید که مدیریتش را از کدام نقطه و با وجود کدام گرفتاریهای دستوپاگیر شروع کرده است؟!
اگر فائق آمدن دولت تازهپا بر قتلعام روزانه 709 نفر در اثر کرونا و کمبود واکسن، مهار 480 هزار میلیارد تومان کسری بودجه، بازپرداخت 52 هزار میلیارد تومان سود اوراق فروخته شده در دولت قبل، کاهش سرعت نقدینگی 8 برابر شده و تورمساز، کاهش شتاب تورم، تعیین تکلیف سیاست غلط طرح 60 میلیارد دلار ذخایر کمیاب ارزی و توقف آن، افزایش فروش نفت و صادرات غیرنفتی و بازگرداندن درآمدهای تجاری به کشور، احیای ذخایر کالاهای اساسی که به خط قرمز رسیده بود و مسائلی از این دست، دستاورد نیست. نباید رئیسجمهور به آنها یا موارد مشابه اشاره کند، پس دستاورد چیست و از چه چیزی باید سخن گفت؟! «ما نمیتوانیم»، «اختیارات نداریم»، «تقصیر دولت قبل است»، «نگذاشتند کار کنیم»، «نگذاشتند دوباره توافق کنیم» و...؟!
اشاره به یک ماجرای تلخ در این میان ضرورت دارد و آن اینکه روزنامه اعتماد، با وجود حمایت از تصمیم غلط واگذاری دلار به قیمت 4200 تومان در سال 1397، سال گذشته با روی کار آمدن دولت رئیسی تیتر زد «دلار 4200 تومانی، استخوان در گلوی دولت»، پس از آن هم آقای عبدی در توئیتر نوشت «دو پوست موز زیر پای دولت است. اول ادامه دلار 4200 تومانی. دوم حذف دلار 4200 تومانی. انتخاب کنید که کدام گام را برخواهید داشت».
معنای دیگر این مواضع، مینگذاری شدن اقتصاد پیش روی حوادث جدید از سوی غربگرایان فاقد کفایت و تدبیر بود؛ و به یک معنای دیگر، دولت جدید در حالی که بودجه ارزی کل سال 1400 توسط دولت سابق پیشخور شده بود، الّا و لابد باید پا روی پوست موز گذاشت و زمین میخورد. وقاحت این طیف وقتی بیشتر معلوم میشود که توجه کنیم همین چند هفته قبل، روزنامه اعتماد از سوی 61 کارشناس (اغلب حامی روحانی در انتخابات 1396)، تورم 3 رقمی (بالای 100 درصد) را تیتر اول خود کرد. اما حالا که آمارها از تخلیه تورم ناشی از حذف ارز 4200 تومانی و کاهش روند رشد تورم نسبت به ماههای پایانی دولت روحانی حکایت میکند، همان جریان تحریفگر میگوید چرا دولت رئیسی در یک سال نتوانست تورم انباشه به حد انفجار رسیده در طول 8 سال دولت سابق را مهار کند؟!
درواقع معنای دیگر مواضع اخیر روزنامه اعتماد این است که پوست موز تعبیه شده توسط دولت متبوع آنها (ادامه یا حذف ارز 4200 تومانی) باید تورم را به بالای 100 درصد میرساند، اما حالا که از 60 درصد به حدود 40 درصد کاهش داده، جیغ مینگذاران را بلند کرده؛ ولو با این شکل و شمایل که دولت، دستاوردی نداشته است!