به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، دکتر حسین محمدی سیرت در یادداشتی با عنوان «محور ثبات در نظام غربی، سبک پوسیده و کهنه نظام سلطنتی است» نوشت:
۱. سوال: چرا باید سلطنت موروثی در انگلستان، بلژیک، اسپانیا و ... و بسیاری از کشورهایی به ظاهر دموکراتیک که زادگاه لیبرال دموکراسی بودهاند، حفظ گردد و اینقدر با زرق و برق جلوه داده شود؟
پاسخ: پاسخ همین جمله بر تصویر ملکه است که شبکه بی بی سی اقرار کرده است: «نقطه ثبات در جهان متحول». به تجربه فهمیدهاند که دموکراسی مطلق یک آرزوی بیهوده و بسیار رومانتیک است. نمیتوان در همه موارد به دموکراسی رفتار کرد، موضوعاتی پیش میآید که در نهایت یک نفر باید تصمیم نهایی را بگیرد.
۲. اسلام برای حفظ نظام خانوادگی و نظام سیاسی، نه به تجربه، بلکه به عقلانیت دینی، بر ضرورت وجود یک ولی که ثبات و تعادل را ضامن است، تاکید دارد. خانواده، هسته ی اولیه جامعه نیاز به تصمیمگیر نهایی دارد تا دچار بن بست نشود، پدر این نقش را ایفا میکند. در سطح کلان، امام این نقش را برعهده دارد، اگرچه مشورت میکند و مشارکت دیگران را در تصمیمات فراهم میآورد، در نهایت آن جایی که بن بست پیش آید، او جامعه را هدایت میکند. همان کار ویژهای که ولایت مطلقه فقیه در دوره غیبت برعهده دارد، عبور از انسداد سیاسی و محور ثبات.
۳. نظامهای غربی که با عقل مادی ضرورت یک محور ثبات آفرین در نظام سیاسی را فهمیدهاند و در این روزگار دموکراسی زده بدون خجالت و با تمام امکانات از سلطنت و یا رهبر ویژه(همچون آمریکا که رئیس جمهور اختیارات خاص دارد) آشکارا دفاع میکنند. مویه و ناله عمله و مزدبگیران بی بی سی را بنگرید! اما همین محور ثبات آفرین را در سرزمینهای دیگر، استبدادی و در تعارض با دموکراسی، توصیف میکنند. چرا؟! چون نقش و اهمیت این جایگاه را میفهمند!
۴. به عنوان مثال: وضعیت سیاسی آشفته عراق، گواه لزوم وجود یک محور ثبات آفرین است. تنها در مواردی که مرجعیت ورود میکند، اوضاع تا حدودی و موقتا به سامان میشود و مابقی امور گرفتار اختلافات است.
۵. محور ثبات در نظام غربی، سبک پوسیده و کهنه نظام سلطنتی است، هیچ توجیه عقلی ندارد و فقط خون و وراثت مطرح است. اما در اندیشه دینی صحبت از عدالت و فقهات است، دو شرطی که علم و صداقت را در نظر دارد. حال آن سیستم کهنه و قرون وسطایی را ستایش میکنند و این نظام عقلانی را نکوهش!!!