گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، اعظم ذوالفقاری منظری؛ * چند سالی است که کشورمان با سیلهای خسارت باری مواجه میشود. اگرچه وقوع این سیل ها، در اثر تغییر اقلیم و تغییر الگوهای بارش بوده، اما نبود راهکارهای آبخیزداری و جای خالی مدیریت حوزه آبخیز، در وقوع این حوادث طبیعی به خوبی مشهود است. سیلهای فروردین سال ۹۸ که بخشهای مختلف کشور را درگیر کرد. آبی که در سطح شهرهای استان گلستان جاری بود، گمیشان را به دریا وصل کرده بود. تخلیه آب از منازل مردم در شهرها و روستاها، باوجود کار جهادی و شبانه روزی، بسیار طولانی از انتظار شده بود. خسارتهای آن سیل شاید هنوز به طور کامل جبران نشده باشد، اما نکته اینجاست که آیا برای وقوع سیلهای دیگر اماده ایم؟
هشدارهای وقوع سیل در گلستان، امسال پرتکرارتر از سالهای گذشته از سوی سازمان هواشناسی این استان یا ستاد مدیریت بحران صادر شده است. فروردین، مرداد و آبان مسئولان استانی گلستان به مردم هشدار داده اند که مراقب سیل باشند. حتی در بازه زمانی موردنظر دستگاههای امدادی و خدمت رسانی به صورت آماده باش درآمده بودند.
کارشناسان حوزه مدیریت آب میگویند هرجا سیل میآید، یعنی در آن منطقه آبخیزداری انجام نشده است. آبخیزداری شامل اقداماتی است که توزیع آب را در یک منطقه پایدار میکند و تأثیر مستقیم و مثبتی بر پوشش گیاهی و جانوری و حیات انسان میگذارد. با اینکه اغلب کارشناسان معتقدند که شیوههای آبخیزداری در کشور ما بدون مشارکت مردم و ناکارآمد بوده، برخی دیگر از کارشناسان تأکید دارند که لازم است شیوههای آبخیزداری متناسب با تغییر اقلیم و همسو با فرهنگ هر منطقه، تغییر کند؛ بنابراین مدیریت حوزه آبخیز کاری جامع باید باشد.
علی شهبازی، کارشناس آبخیزداری در گفتگو با خبرنگار ما به شرایط اقلیمی خاص کشورمان که عموما خشک و نیمه خشک است، اشاره میکند و معتقد است که اگر در کشور ما سیل نیاید یا گرفتار خشکسالی نشویم، باید تعجب کنیم؛ بنابراین مساله اصلی در بحث مدیریت آب چگونه استفاده کردن از این نعمت خدادادی است؛ چطور ذخیره اش کنیم که در سنوات و ماههای آینده در فصول زراعی آب کشاورزان تأمین شود، مردم مناطق آبخیز در رفاه باشند و کشور بتواند از منابع آبی خود به درآمدزایی مناسب برسد.
شهبازی آماری کلی درباره مقدار آورده و هدررفت آب در کشورمان ارائه میدهد. به گفته او سالانه حدود ۴۰۰ میلیارد مترمکعب، آورده آبی کشور است که ۳۰۰ میلیارد مترمکعب آن تبخیر میشود؛ حدود ۷۰ درصد! حالا اگر حتی یک درصد از این ۳۰۰ میلیارد مترمکعب را بتوانیم نگه داریم، میشود ذخیره آب ۱۵ سد با حجم سد کرج، یعنی حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب، را تأمین کرد!
این کارشناس آبی اینطور ادامه میدهد که احداث سد هزینههای چند هزار میلیاردی دارد، اما اگر اقداماتی انجام دهیم که هم هزینه کمتری برای کشور دربردارد و هم از تبخیر و هدررفت آب جلوگیری میکند، و اگر اقدامات ما به اندازه ذخیره یک درصد از آن ۳۰۰ میلیارد مترمکعب باشد، میشود سالانه حدود سه میلیارد مترمکعب آب!
این مقدار شاید همه مشکلات آبی کشور را حل نکند، اما مسلما میتواند از افزایش شکافهای زمین در فلات مرکزی ایران جلوگیری کند و البته به اختلافات آبی استانهای مختلف کشور از جمله اصفهان، کهکیلویه و بویراحمد، یزد و ... خاتمه دهد.
به گفته شهبازی در دنیا راهکارهایی برای ذخیره بیشتر آب صورت گرفته است. در کشورهای اروپایی با وجود منابع عظیم آبی، باز هم مشکلات کم آبی سربرآوردهاند و حالا در این کشورها و برخی کشورهای دیگر کارهایی انجام میشود که شاید به عنوان آبخیزداری نباشد و بیشتر به دنبال آبخوان داری و حفظ پوشش گیاهی باشد، اما نحوه اجرا و خروجی این اقدامات میشود آبخیزداری.
او در ادامه گفتگو به تاریخچه آبخیزداری در کشور میپردازد و توضیح میدهد دورههای آبخیزداری ما به سه دوره تقسیم میشود؛ از دهه ۴۰ تا ۶۰؛ از ۶۰ تا ۸۰ و از ۸۰ تا کنون. دوره اول آبخیزداری با احداث سد کرج و سفیدرود صورت گرفته است؛ در آن زمان اقداماتی انجام شد تا از نفوذ رسوبات به مخازن سدها جلوگیری شود که حجم این مخازن کاهش نیابد. این اقدامات غالبا سازه محور بودند و نه بر مشارکت مردمی تأکید داشتند و نه حفظ پوشش گیاهی و جلوگیری از سیل. در دهه ۶۰ طبق دستاوردهایی که گام اول آبخیزداری داشت، از سوی مسئولان و بعضی از کارشناسان واکنش مثبت به آبخیزداری نشان داده شد و در گام دوم آن یعنی پس از دهه ۶۰، تصمیم گرفته شد تا آبخیزداری را گسترش دهند و مشارکت مردم و مسائل اقتصادی هم در آن دیده شود. اما در این دوره به دلیل تغییر و تحولات ساختاری در سیستم مدیریت کشور و برخی مسائل دیگر، تصمیمات جدید مسئولان، آنقدرها اجرایی نشد.
در استان گلستان ۱۶ سد احداث شده و ۶ سد دیگر هم در مراحل احداث قرار دارد. ظرفیت این سدها هم بیشتر از ۱۰۰ میلیون مترمکعب است مانند سد خاکی نرماب و هم در حد سه یا چهار میلیون کیلومتر مربع که برای اهداف کشاورزی یا پرورش ماهی به کارگرفته میشوند. به این ترتیب میتوان گفت که مدیران استان گلستان برای حدود ۲۰۰ میلیون کیلومترمکعب آب در این برنامه ریزی کرده اند. این مقدار صرفا سدهای در حال بهره برداری این استان را شامل میشود و با تکمیل ۶ سد دیگر، این مقدار افزایش بیشتری خواهد داشت. سوال اینجاست که باتوجه به ظرفیت آبی این استان و اهمیت کشاورزی و دامداری در آن، گلستان جزو اولویتهای دولت برای اجرای طرحهای آبخیزداری نیست؟
بیشتر بخوانید:
این کارشناس آبخیزداری میگوید: در دهه ۸۰ و پس از آن، مسئولان و کارشناسان متوجه شدند که باتوجه به اینکه ۸۵ درصد کشور را عرصههای ملی تشکیل میدهد، اجرای امور آبخیزداری در همه این مساحت، به تنهایی امکان پذیر نیست و باید مردم در آن دخیل باشند؛ هم در اجرا، هم طراحی و هم نظارت. در مرحله بعدی، مسئولان و کارشناسان متوجه شدند که آبخیزداری صرفا نمیتواند بر موضوعات آب و خاک، تأکید داشته باشد؛ در آبخیزداری مسائل مختلفی مانند اشتغال و فرهنگ و ... هم دخیل است. هر اقدامی را در هر منطقهای نمیتوان انجام داد و اقدامات مدیریتی در این حوزه باید متناسب با فرهنگ هر منطقه باشد.
او در ادامه توضیح میدهد که این موضوعات باعث شد تا مسئولان به موضوع مدیریت جامع حوزه آبخیز برسند؛ بنابراین اکنون میدانیم که با احداث چند سازه یا اقداماتی برای حفظ پوشش گیاهی، نمیتوانیم حوزه آبخیز را به طور جامع مدیریت کنیم تا زمانی که رویکرد مدیریت سیستماتیک، جامع و هماهنگ در یک حوزه آبخیز به معنای واقعی اجرا شود.
از دیدگاه شهبازی، مدیریت جامع حوزه آبخیز به معنی پرداختن به مسائلی مانند شرایط اقتصادی، حفظ پوشش گیاهی و حفظ مراتع، تأمین نهادههای دامی، فرهنگ سازی و آگاه سازی، اصلاح سامانههای هشدار سیل، سیستم هواشناسی مناسب و ... شامل میشود و علاوه بر اینها، مساله آب، فراتر از مرزهای سیاسی دیده شود.
به گفته او سالانه تقریبا یک یا دو میلیون هکتار آبخیزداری در کشور در حال انجام است و حدود ۹۰ میلیون هکتار دیگر در انتظار اجرای این طرحها است. شهبازی میگوید که اگر میخواهیم روند آبخیزداری در کشور تسریع شود؛ اولا باید نگاه جامع و فهم صحیحی از این مقوله مدیریتی به مردم ارائه دهیم و ثانیا دستگاههای مختلف اجرایی را در آن دخیل کنیم.
در همین راستا شورای عالی شهرسازی و معماری مصوبهای دارد که براساس آن طرحهای آبخیزداری با راهبری وزارت جهاد کشاورزی و اعتباربخشی از سوی شهرداریها انجام شود. با این رویکرد میتوان نگاه جامع به این حوزه را تا حدودی اجرا کرد.
از زمینهای کشاورزی استان گلستان ۵۰ درصد پنبه و ۱۰ درصد گندم مصرفی کشور به دست میآید. علاوه بر آن محصولاتی مانند برنج، سویا، بادام زمینی، انواع سبزیها و سیفی جات از جمله محصولات کشاورزی این استان است که برای به عمل آمدن، آب میخواهد. آبی که با لطف الهی از آسمان میبارد و وظیفه ما، مدیریت کردن و ذخیره آن در سفرههای آب زیرزمینی است.