گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، محدثه چگینی؛ سردرگم در میان هیاهوها و رویاهای براندازی و آشوب های سه ماهه اخیر ایستاده اند؛ مردم را میگویم.
از یک سو هر روز کشور در فضای مجازی سقوط می کند، بازاریان اعتصاب کرده اند، در خیابان ها حکومت نظامی برپا شده، تیم ملی ایران تحریم شده و از سوی دیگر لیست شورای انقلاب (خارج نشینان مواجب بگیر) توسط امیرعباس فخرآور منتشر شده و شاهزاده با اولین پرواز به ایران می آید و برملت ایران پادشاهی میکند.
اما داستان در کف خیابان برخلاف مجازی، طور دیگری است. شهر نسبتا آرام است، بجز گوشه هایی از خیابان های حاشیه شهر تنشی وجود ندارد، خبری از تانک های نظامی نیست و کسبه مشغول فعالیت هستند و زندگی عادی در جریان است. اینجاست که تناقض ها آشکار میشوند و واقعیت روشن و توهم پایان مییابد.
واقعیت که روشن میشود،ملت همدل و هم صدا میشوند،حماسه ۱۳ آبان و تشیع شهدای شاهچراغ و مدافع امنیت را رقم میزنند.
واقعیت که عیان میشود، مردم راهشان را از وطن فروشان و اغتشاش کنندگان جدا می کنند، برای اعتراض به حقوقشان راهکاری عقلانی میجویند.
روزها می گذرد، پروژه اغتشاشات به نفس های آخر خود میرسد، مزدوران به دنبال زدن هویت ملی و همبستگی اجتماعی مردم هستند. چه گزینه ای مناسب تر از تیم ملی.
پروژه تحریم و تخریب و حذف تیم ملی از جام جهانی شروع میشود، اما بعد از تلاش های پیاپی وطن فروشان برای حذف، تیم ملی ایران وارد مستطیل سبز میشود و آماده مسابقه با تیم کشورهایی میشود که اسطوره استعمار و استکبار هستند و جنایات و تجاوز های بی شمار آن ها در تاریخ و در ذهن هایمان ثبت شده است، تیم انگلیس و آمریکا.
ایران در بازی دوم خود در مقابل ولز پیروز میدان می شود و مردم سرخوش از این پیروزی و شادی در خیابان ها این حس میهن دوستی خود را به اشتراک میگذراند.
تیم ملی ایران در مقابل انگلیس و آمریکا مغلوب شد. سینه های میلیون ها ایرانی از این شکست به تنگ آمده ولی بغضی از سر غیرت در گلو دارند. آن سوی ماجرا اما فرزندان ناسپاس ایران که تا دیروز، عزادار کشته سازی های مواجب بگیر سعودی و ملکه بودند و هرکسی را که لبخندی بر لب داشت متهم به بی غیرت و بی شرف بودن می کردند، به خیابان ها می آیند و سرمستانه از این شکست، رقص و پایکوبی میکنند.
مقدمات را گفتم، اصل ماجرا این است که ما با یک مشت وطن فروشِ بی هویتِ خودفروخته طرف هستیم که میخواهند قلیل خود را بر کثیر غلبه دهند.
با کسانی طرف هستیم که سر در آخور bbc و اینترنشنال کرده و گوش های خود را گرفته اند و چشمانشان برای دیدن واقعیت کور شده است.بازیچه دستان اجنبی شده اند و دل به گرگ هایی در پوستین گوسفند سپرده اند که هر لحظه منتظر دریدن ایران هستند.دم از آزادی میزنند؛ در حالی که اگر کسی برخلاف عقیده ی پوچشان صحبت کند،سیلی از توهین و تحقیر روانه اش میکنند.حتی اگر تیم ملی باشد.
این ها فریب خوردگان دروغ ها هستند که دستانشان به خون آرمان ها روح الله ها و... آلوده شده است. امثال این حیوان های انسان نمایی راتاریخ به خود ندیده است؛چگونه میتوان جنایات آمریکا و انگلیس را بر علیه مردم ایران فراموش کرد. چطور میتوان زجر کشیدن بیماران در تحریمات دارویی، پرپر شدن دانشمندان هسته ای، اربا اربا شدن سردار جبهه مقاومت، چشم های معصوم فرزندان شهدای مدافع حرم و امنیت و صدها مورد دیگر را دید و باز هم در سیرکشان رقصید.
وجدان هایشان را با گفتن"کارخودشونه" آرام میکنند و درمقابل دوربین میروند و ویدئویی سرشار از ننگ ضبط کرده و به بهای غیرتشان و امید به گرفتن گرین کارت، دکمه ارسال به مواجب بگیران سعودی و ملکه را میزنند.
دل خوش به انقلابی کرده اند که در ابتدای امر ذات و ماهیت وحشی و خشن خودرا نمایان کرد و پشتوانه مردمی خود را از دست داد و حال میخواهند با تشکیل شورای حقیقت یاب در شورای سازمان ظاهرا ملل،جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.این آرزو را به گور خواهند برد!
تن فروش خودش را به جهنم میبرد ولی وطن فروش یک وطن را به جهنم می برد؛ وطن فروش نباشیم.
محدثه چگینی دبیر واحد سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) قزوین
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.