به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «زیباییشناسی نگارگری قدیم ایران، در آرای صاحبنظران معاصر» در انتشارات سوره مهر منتشر شد. نویسنده این کتاب هادی بابایی فلاح، دانشآموخته دکتری رشته هنر اسلامی دانشگاه هنر اسلامی تبریز است.
نگارگری قدیم ایران، عنوانی برای تصویرسازیهای نفیس کتاب در جغرافیای تمدن ایران از شهرهای بخارا و هرات تا تبریز و شیراز است. هنری که اوجگیری خود را از سده هشتم هجری قمری آغاز کرد و در سده دهم هجری به غنای هنری بینظیری دست یافت.
باشکوهترین آثار نگارگری این بازه سیصد ساله به تصویرگری متون شاخص ادبی، بخصوص شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی گنجوی و کلیات سعدی اختصاص داشته است. آثار باقیمانده از این بازه تاریخی، به دلیل هم نشینی با محتوای متون ادبی مهم تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی، نمودهایی عیان از مختصات روح ایرانی را بازتاب میدهند.
برخی ویژگیهای نگارگری قدیم ایران به دلیل عدم پیوستگی مستمر آن با دنیای امروز، برای بسیاری از مخاطبان و هنرشناسان معاصر غامض و غیر قابل درک است. کتاب حاضر با استناد به آرای پراکنده جمعی از مهمترین صاحبنظران معاصر ایران و جهان در حیطه نگارگری ایرانی، به این حوزه ورود کرده و فصل مشترک آرای غالب زیبایی شناختی آنها را در ذیل هفده مؤلفه ارائه کرده است. به واسطه مطالعه این هفده مؤلفه هویتی و زیبایی شناختی، درک نسبتاً کاملی از امور زیبا در نگارگری قدیم ایران به دست خواهد آمد. اموری که راهگشای افزایش درک هنرمندان، دانشجویان و علاقمندان به تاریخ هنر ایران نسبت به هنرهای تجسمی اصیل ایرانی خواهد بود.
در معرفی این کتاب آمده است: «از اواخر سده دهم هجری قطع ارتباط نگارگری قدیم با هنر تجسمیِ بعد از خود موجب شد تا فضیلتهای مطروحه این هنر و مؤلفههای زیبایی شناختی آن نزد هنرمندان خالق آثار و سفارشدهندگان و حامیان نگارهها راهی به دنیای مخاطب امروز نداشته باشد. ثبت نبودن متر و معیارهای زیبایی شناختی درباره نگارگری قدیم، مخاطبان امروزی را برای درک مؤلفههای زیبایی و عناصر ستایش بخشِ نگارگری ایرانی به حدس و گمان یا قرار دادن آثار در ترازوهای سنجش گونههای دیگری از هنرهای تجسمی محتاج کرده است.
دو موضوع موجب شد تا این کتاب از طریق ایده تدوین فصول مشترک اظهارات زیباییشناختی صاحبنظران معاصر، تعیین مؤلفههای زیبایی شناختی در نگارگری ایرانی را هدف کار خود قرار دهد، روشی که حاوی یافتههای متکی به نوعی خرد جمعی است: اول، در دسترس نبودن منابع مکتوب تاریخی حاوی مباحث زیبایی شناختی درباره نگارگری ایران و دوم، ذوقی بودن اتکا به برداشتهای شخصی و فردی از نگارهها.
اظهار نظرهای موجود درباره زیباییشناسی نگارگری ایرانی و تلاشهایی که برای تعیین مؤلفههای بصری و محتوایی مؤثر در زیبایی نگارگری قدیم ایران صورت گرفته است، در کاملترین و مستقلترین شکلهای موجود، همچنان نظرات فردی صاحبنظران را بازتاب میدهد. نظراتی که متأثر از جایگاه علمی، تاریخی، فرهنگی و هنری یا تأثیر عوامل شخصیتی یا بافت اجتماعی و فرهنگی صاحبنظر، با آنچه دیگران اظهار کردهاند تفاوت دارد.»