به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «ده درس برای دنیای پساکرونا» نوشته فرید ذکریا بهتازگی با ترجمه منیژه شیخجوادی (بهزاد) توسط انتشارات فاطمی منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب یکی از عناوین مجموعه «کتابهای فانوس» است که کتابهای علمیِ عمومی اینناشر را شامل میشود.
کتاب پیشرو درباره همهگیری کرونا نیست بلکه نویسنده سعی کرده در آن، دنیایی را ترسیم کند که پس از همهگیری ویروس کرونا دارد شکل میگیرد. نکته مهمی که او در کتابش به آن پرداخته، واکنش مردم به ایندنیاست و اینمساله مهم که هر شوک بزرگ به مردم دنیا میتواند عوارض جانبی داشته باشد و بسته به شرایط جهان در زمان وارد آمدن آنشوک، آدمها رفتار انکار یا سازگاری نشان میدهند.
ذکریا میگوید ما امروز با معلومات و تجربیاتی که از سالهای شیوع کرونا به دست آوردهایم در دوران جدیدی زندگی میکنیم که او نامش را عصر پساهمهگیری مینامد و میگوید ایندنیا، دنیای پساکروناست، اما نه بهخاطر آنکه ویروس موردنظر پشت سر ماست بلکه به این خاطر که از دوران سرنوشتسازی عبور کردهایم. حتی اگر اینبیماری ریشهکن شود، ویروسها و همهگیریهای دیگری هستند که سر راه ما سبز شوند.
از نظر مولف کتاب «ده درس برای دنیای پساکرونا» زندگی پساکرونا برای کشورها، شرکتها و بهویژه افراد بسیار متفاوت خواهد بود و حتی اگر اقتصاد و سیاست بهشرایط عادی برگردد، انسان برنمیگردد. او میگوید باید نظام یا دنیایی را که در آن زندگی میکنیم درک کنیم تا بتوانیم دنیای پساهمهگیری در حال ظهور را ببینیم.
کتاب پیشرو بهجز «پیشگفتار» و «حاصل کلام»، ۱۰ فصل یا درس دارد که به اینترتیباند: «درس یک/کمربندها را ببندید»، «درس دو/ آنچه اهمیت دارد، کمیت دولت نیست، کیفیت آن است»، «درس سه/بازارها کافی نیستند»، «درس چهار/مردم باید به متخصصان و متخصصان باید به مردم گوش دهند»، «درس پنج/زندگی دیجیتالی است»، «درس شش/ارسطو حق داشت، ما حیواناتی اجتماعی هستیم»، «درس هفت/نابرابری بیشتر میشود»، «درس هشت/جهانیشدن نمرده است»، «درس نُه/دنیا در حال دوقطبیشدن است» و «درس ده/گاهی آرمانگرایان بزرگترین واقعگرایان هستند».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
همهگیری نشان داده است که انقلابهای فناوری طولانیتر از چیزی است که تصور میکنیم، اما زندگی دیجیتالی میتواند به شما احساس محدودیت بدهد و این در واقع شبیهسازی محقرانهای از دنیای واقعی است. برای بسیاری از افراد، این تغییرات ترسناک خواهند بود. پارهای از مشاغل ناپدید میشوند، اما در مجموع، بهرهوری افزایش مییابد و این منجر به ثروت بیشتری میشود و میتواند به همه کمک کند. کیفیت زندگی همه افراد میتواند بهتر شود. البته نگرانیهای عمیقی در مورد حریم زندگی، مدیریت دادهها و نقش دولت در اداره شرکتها و خود وجود دارد. اما اینها مسائلی حلناشدنی نیست. ما میتوانیم از منافع زندگی دیجیتال بهرهمند شویم و در عینحال از حریم خود حمایت کنیم و اگر در حین توسعه قوانینی در مورد هوش مصنوعی و مهندسی زیستی بتوانیم مراقب باشیم، بشریت را از دست نخواهیم داد. در واقع، میتوانیم آن را تقویت کنیم.
مردم نگرانند که اگر هوش مصنوعی توسعه بیشتری یابد، ما در بسیاری از زمینهها وابسته به رایانههایمان میشویم، تا آنجا که آنها را به عنوان دوستانمان ببینیم و بدون آنها نتوانیم فعالیت کنیم. اما هماکنون، تلفن من میتواند بیش از هر انسانی که میشناسم به من اطلاعات بدهد. میتواند هرمسئلهای را در یک چشم بههمزدن حل کند، میتواند مرا با محتویاتی متعلق به هر زمان و مکانی سرگرم کند. با اینحال، من هرگز آن را با یک دوست اشتباه نمیگیرم.