به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو - الهام عرشی زاده، در بخش دوم گفتوگو، شمقدری عدم وجود بازار مالی برای آثار مستند را معضلی مهم در صنعت مستند دانست و افزود: اساسا سینما در جمهوری اسلامی، سینمای نفتی و وابسته به بودجههای نفتی است، البته بخشی از این مسئله طبیعی و در کشورهای دیگر هم وجود دارد. متاسفانه در کشور ما از مستندساز خصوصی حمایت نمیشود تا مستقل روی پای خود بایستد و بدون کمکهای نفتی و بودجههای دولتی، آثار خود را به تولید برساند.
او اظهار داشت: میراث آلبرتا۲ اولین مستند ایرانی بود که در فضای اینترنتی فروخته شد. پس از آن و به جهت گسترش VODها، مستندسازان دیگر نیز رو به فروش آثار خود آوردند. ما در موسسه آرمان مدیا همیشه از مخاطبین خود خواستهایم تا مستندها را بصورت قانونی تماشا و هزینه آن را پرداخت کنند. لازم به ذکر است که برای تیم ما هم مقدور بود تا از بودجههای نفتی استفاده کنیم و وابسته به پولهای حکومتی شویم، اما همیشه ترجیح دادیم مستقل باشیم، به همین منظور سایتی به نام www.1film.ir را درنظر گرفتیم تا تمام تولیداتمان را در این بستر به فروش برسانیم.
شمقدری با اشاره به اینکه تولیدات سینمای مستند و داستانی باید بصورت مستقل باشد، خاطر نشان کرد: حرکت در مسیر تولیدات مستقل راه درستی است که باید در سینمای مستند و داستانی طی شود و مستندساز بدون وابستگی به نهاد و ارگان دولتی اثر خود را تهیه کند. به عنوان یک مستندساز مستقل، تنها چالش این مدت بحث فیلترینگ بود که باعث شد ارتباط خود را با تعداد زیادی از مخاطبان در فضای مجازی را از دست دهیم. فیلترینگ ضربه مهلکی برای بخش خصوصی بود. ای کاش یکسال به بنگاههای خصوصی فرصت داده میشد تا در فضای داخلی فعالیت کنند و مخاطبان خود را به سمت پلتفرمهای داخلی هدایت کنند.
کارگردان مستند میراث آلبرتا در جواب به منتقدانی که مدعی هستند او در تولید آثار خود پژوهش و نگاه علمی را محوریت قرار نمیدهد گفت: اخیرا مستندی پخش کردیم به نام «برای یک زندگی معمولی» که پژوهش آن بیش از دوسال به طول انجامید. این مستند به مقایسه ایران و ترکیه از جهت اقتصادی پرداخته استو برای ساخت آن چندین سفر به ترکیه داشتیم تا بتوانیم پژوهش میدانی دقیقی انجام دهیم. برخی از منتقدین این تصور را دارند که برای ساخت یک مستند پژوهشی، پژوهش بصورت عریان در اثر نمایش داده شود یعنی یا با یک کارشناس در مستند به گفتوگو بپردازیم و یا اسناد و مستندات خود را نمایش بگذاریم، اما من معتقدم اگر پژوهش عریان باشد مستند جذابیت خود را از دست میدهد. زمانیکه میخواهیم پژوهش را به فیلمنامه تبدیل کنیم روی سوژه، روایت و قصه تمرکز میکنیم. زمانیکه وارد این مرحله شدیم پژوهش را در بطن ماجرا قرار میدهیم. در اغلب جشنوارههای خارجی، جایزه بهترین پژوهش به مستندی تعلق میگیرد که بتواند سوژهای را به تصویر بکشد که قبل از این در جایی معرفی نشده باشد. در مستندهای تجربی پژوهش عریان مشاهده نمیشود.
او دلایل اکران نشدن یکی از مستندات خود را اینگونه بیان کرد: حدود ۵ سال پیش مستندی ساختیم به اسم «آقایون» که نقدی بر سبک زندگی مسئولین بود. سوال اصلی ما در مستند این بود که چرا وقتی شعار سادهزیستی داده میشود مسئولان از منابعی بهرهمند هستند که دست مردم عادی از آن کوتاه است! از زمانیکه این مستند به پایان رسید جرأت نکردیم که آن را اکران عمومی کنیم زیرا میترسیدیم این مستند باعث برخی سوتفاهمها و واکنشهای غیرقابل پیشبینی شود.
شمقدری در انتها درباره آخرین مستند خود گفت: سفر به سوئد داشتم برای دادگاه آقای نوری که شاکی پرونده سازمان منافقین هستند برای اعدامایی که سال 1367 بعد از عملیات مرصاد انجام شده. آقای نوری در آن زمان یکی از اعضای قوه قضاییه بوده البته آدم اصلی نبوده ایشان را در سفری که به سوئد دستگیر کردند. صداگذاری و اصلاح رنگ در حال انجام است و ان شالله به زود پخش میشود به نام «بی وتنها» که مواجهه مستقیم ما با اعضای سازمان منافقین است. ن تلاش کردم به آن ها نزدیکم شوم و وارد جمع هایشان شوم و به گفت وگو بپردازم در فضای دادگاه. آرزو میکنم که مستندهای تاثیرگذار بسازم. سوژه و قصه جذابی دارد.