به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- سید رضا میرجعفری، دومین برنامه میز نقد دانشجو به بررسی نمایش 657 به کارگردانی شهرام گیل آبادی استاد دانشگاه و همینطور نویسندگی چرمشیر پرداخت. نمایشی تعاملی و به گفته کارگردان آن مستند که این روزها در سالن سمندریان با اجرای سیما تیرانداز، امیر عظیمی و محمد رضا ترکاشوند به روی صحنه می رود و در خلاصه این نمایش آمده: این نمایش هم به مانند تجربیات گذشته کارگردان اثر، نمایشی تعاملی است. اینبار مکان روایت داستان یک کافه است و شخصیت اصلی نمایش از گذشتهای تلخ میگویید، او در گذشته یک کولبر بوده. از نکات قابل توجه اثر، بازی سیما تیرانداز است که در تعامل با تماشاگران هم موفق است.
جدایی ناپذیری تئاتر مستند از مسائل روز جامعه
کارگردان نمایش ۶۵۷ در میز نقد دانشجو در توضیح در مورد نمایش مستند گفت: در نمایش مستند ما با گونههای متعدد ابداعی رو به رو هستیم و گونه ابداعی که بر آمده از نیازها، امیال و فضاهای اجتماعی است و اگر این گونههای ابداعی جدای از تپش و نیازهای جامعه باشد به صورت طبیعی پاسخ لازم را از آن نمیگیریم.
قدرت تئاتر مستند زنده Verbatim theatre
وی در ادامه و با اشاره به شکلهای مختلف این گونه نمایشی ادامه داد: در دنیا فرم های مختلفی را برشماردند مثلا آگوستو بوآل یکسری فرم ها را مثل تئاتر مجله ای و شورایی که در موردش حرف میزند مثلا در انگلیس با نوعی تئاتر خالص مستندی رو به رو هستیم که حتی به سمت این می روند که صدای مخاطب را در گوش بازیگر پلی میکنند و همان بازیگر آن را می شنود و و همان اجرا را بازخوانی می کنند و همینقدر منعکس کننده جامعه هستند به نسبت مسائل و نیازهای روز جامعه در فرایندهای سیاسی وارد گونه دیگری از تئاتر فراتر از مسائل اجتماعی و سیاسی در عصر سوپر رسانه می شویم و یک تقاطعی تئاتر پیدا می کند تحت عنوان نمایش های آنلاینی که باز گونههای مختلفی پیدا می کنند مثلا در فضای انتخابات آمریکا در انتهای انتخاب اوباما یک نوع قرار تئاریکال آرتیستی در فضاهای مجازی در لحظه شکل می گیرد و تئاتر لحظه اتفاق میافتد و در همین قرار در لحظه رئیس جمهور پیشین آمریکا را به زانو در می آورد یعنی همه این بازیگران عرصه اجتماعی و سیاسی در کنشگری خود در ظرفهای مختلف در کوچه و خیابان می آیند در یک صحنه ده هزار نفره هنرمندانه رقیب خود را از بازی خارج کنند یا در تجربه تئاتر مستند باعث می شود در جریان جنگ عراق نخست وزیر انگلیس استعفا دهد یعنی تا اینقدر قدرتمند می شود در فضاهای تئاتر مستند زنده، یا اصلا جلوی تئاترهای مستند مثل گونه نیویورکی آن گرفته میشود.
اکسیر گم شده زمانه ما حرف است
این گونه تئاتر نسبت به عصر سوپر تکنولوژی قدرت زیادی پیدا می کند که این نتیجه تعامل با مسائل روز اجتماعی و سیاسی است و ما هم نسبت با این نوع تئاتردر 15 یا 16 سال سعی کردیم در گروه خود تئاتر مستندی داشته باشیم که بتواند نسبت به مسائل روز اجتماعی بخشی از نیازمان را پاسخگو باشد یکی از چیزهایی که من معتقدم اکسیر گم شده زمانه ماست حرف است. آدم ها با یکدیگر حرف نمی زنند چون آدمها با هم حرف نمی زنند دیالوگ هم فراموش می شود و این سکوت این گونه تئاتر نسبت به عصر سوپر تکنولوژی قدرت زیادی پیدا میکند که این نتیجه تعامل با مسائل روز اجتماعی و سیاسی است و ما هم نسبت با این نوع تئاتردر ۱۵ یا ۱۶ سال سعی کردیم در گروه خود تئاتر مستندی داشته باشیم که بتواند نسبت به مسائل روز اجتماعی بخشی از نیازمان را پاسخگو باشد یکی از چیزهایی که من معتقدم اکسیر گم شده زمانه ماست حرف است. آدمها با یکدیگر حرف نمیزنند، چون آدمها با هم حرف نمیزنند دیالوگ هم فراموش میشود و این سکوت باعث ایجاد گره های اجتماعی میشود و این عقدها یا گزه ها باعث از بین رفتن یا به چالش کشیدن نظم اجتماعی میشود و اینها از جایی بیرون میزند که سیاستگذاران فرهنگی ما اصلا فکرش را نکردند و باعث آسیبهای اجتماعی میشود که حکمرانان به خصوص فرهنگی و اجتماعی ما از آنها غافل هستند. همین حرف نزدن باعث ایجاد آسیب جمعی، گروهی و بعد از مدتی تبدیل به بحران ملی میشود ما محمل گفتگو را معمولا ایجاد نکردیم.باعث ایجاد عقدههای اجتماعی می شود و این عقده ها باعث از بین رفتن یا به چالش کشیدن نظم اجتماعی می شود و اینها از جایی بیرون میزند که سیاستگذاران فرهنگی ما اصلا فکرش را نکردند و باعث آسیب های اجتماعی می شود که حکمرانان به خصوص فرهنگی و اجتماعی ما از آنها غافل هستند. همین حرف نزدن باعث ایجاد آسیب جمعی، گروهی و بعد از مدتی تبدیل به بحران ملی می شود ما محمل گفت و گو را معمولا ایجاد نکردیم.
جدی نگرفتن هوش هیجانی در سیستم آموزشی
در همین اغتشاشات اخیر مسئولین گفتند: باید مقدمات گفت و گو را آماده کنیم ولی همین مسئولین بعد از اینکه فضا آرام شد این را فراموش کردند باید بپذیریم تئاتر یکی از عالی ترین زمینه های گفت و گو است و در کشورهای پیشرفته تر از نظر فرهنگی و حمایت فرهنگی برنامه ریزی اجتماعی میکنند و بسیاری از برنامه های خود را به واسطه تئاتر پیش میبرند. مثلا در کشورهای اسکاندیناوی آموزشها به واسطه تئاتر هیجانی هستند چون ما سه دسته انسان از نظر یادگیری داریم، سمعی، بصری و هیجانی ما متأسفانه در نظام آموزشی غلطی پیش میرویم که بیشتر سمعی است ولی در کشورهایی که از نظر رتبه در نظام آموزشی بالاتر هستند آموزش هایشان هیجانی است.
تئاتر 657 گونه ای از نمایش مستند و تعاملی است
فاطمه شعبانی منتقد تئاتر در مورد نمایش ۶۵۷ گفت: آنچه ما در آموزش تئاتر داریم تقویت مهارت فردی و هیجانی و هوش ۹ گانه آن است و واقعا تئاتر میتواند این خلا را پر کند و اینکه مردم ما نمیتوانند با هم تعامل فردی و جمعی درست داشته باشند یکی از راهکارهای آن تقویت در همین حوزه است و کمک کند که این را حل کنند و سیستم آموزشی به این نمیپردازد و باید بگوییم تئاتر ۶۵۷ خیلی خوب این کار را انجام داد و خانم تیر انداز موفق شده تا افراد را وادار به تعامل کند افرادی که بعضا مشخص بود در تعامل و انتخاب کلمات مشکل داشتند، اما اینجا با بازی خوب خانم تیر انداز مدام خود را در شرایط تعامل میدیدند و تمرین خوبی برای گفت و گو میان مخاطبین بود.
گیل آبادی در ادامه گفت: در کاری در تئاتر شهر و شروع کار تعاملی یک اثری نوشته استاد محمد بود که یک خانمی 18 بار این نمایش را آمده بود برای تماشا یک روز جلوی ما را گرفت و زد زیر گریه و من گفتم: برای چی گریه می کنید؟ گفت: من 18 بار آمدم این کار می بینیم و می خواهم چیزی بگم اما نمی توانم بگم نگته ای که خانم شعبانی گفتند درست است یکی از کارهایی که معلم باید انجام دهد این است که باید تکنیک گفت و گو را معلمین باید در مدارس آموزش دهند یکی از نکاتی که در روایات ما هم هست این است که مردم ما باید مشکلات خود را با حرف زدن حل کنند و بسیاری از مشکلات خانواده ما ریشه در همین حرف نزدن است و ما تمرینی برای حرف زدن نداریم و یکی از مخاطبین گفت: آیا گفتگوهایی که پیش می آید در جهت پیش برد نمایش است؟ من می گویم هر گفتگویی که شکل بگیرد در این جهت است چون هدف نمایش گسترش گفت و گو است.
ما نتایج برخی نمایش های خود را بعنوان نظر سنجی منتشر کردیم. کسی گفت: ما از شیراز چند ساعت در ماشین بودیم و تیزر شما را دیدیم و فقط برای این آمدیم که حرف بزنیم. مسئولین ما که خیلی کارتابل هم روی میزشان هستند اساسا به ریشه یابی مسائل اجتماعی و فرهنکی نمی رسند.
ما با تئارمان می خواهیم محفل گفت و گو در مورد زوایایی که حرف نمی زنیم با همه نقص هایمان حرف بزنیم.
گیل آبادی در پاسخ به متأثر بودن نمایشش از شبکه ها اجتماعی گفت: وقتی یکسال و نیم پژوهش در مورد ماشین خوابها می کردم هرکدام اینها منظومهای از گفتارهای متعدد بودند که باید در پژوهش خود اینها را شکل می دادند و از صافی وجودم عبور می دادم و تبدیل به آرت و هنر می کردم.
اصالت روایت های شخصی در عصر تکنولوژی
اینکه بسیاری از ما متأثر از شبکه های اجتماعی هستیم یک بحث واقعی است اما ما در نمایش ساختارهایی داریم که اینها تحت تاثیر اتفاقات روز است در عصر تکنولوژی ما فلسفه شبکه ای داریم و می گوید: روایت های شخصی اصالت پیدا کردند. اینجا تجربه رسانه ای و ارتباطی و تئاتری من تقاطع پیدا کردند و ما امروز بعد از دولت رسانه، در فصل رسانه مردم ها و پس از آن وارد رسانه قدرت می شویم و قدرت ها رسانه ها را دست میگیرند.
کیهان یکی از موفق ترین رسانههاست با وجود همه نقدها و مواضعی که ضد آن دارم
هیچ رسانه ای در دنیا وجود ندارد که اندیشه و ایدئولويی خود را نداشته باشد و نخواهد پیش ببرد من می گویم: کیهان یکی از موفق ترین رسانههاست با وجود همه نقدها و مواضعی که ضد آن دارم. از این جهت می گویم موفق است که کیهان در کانالی پیش می رود که هیچ تغییری نمیکند و فکر خودش را کاملا مستقیم پیش میبرد در فضای بعدی ما وارد رسانه مخاطب می شویم و رسانه ها در اختیار تکثر رسانه ها با توجه به رسانه های اجتماعی آدم ها روایت شخصی خود را مطرح می کنند و خود مخاطب تبدیل به یوزر و رسانه شده و امروز در این فصل هستیم یعنی به اندازه همه آدمها زاویه دید معنایی وجود دارد یعنی شما ماشین خوابها را یک جور می بینید و هر کس طور دیگری و این ما را وارد عصر پست مردن کرده و درام پست مدرن هم رویکرد آن طوریست که برداشت من روی صحنه همین الان در حال مطرح شدن است.
گیل آبادی: نقد را می پذیرم چون اصالت دارد / این یکی از قلههای بازیگری در کشور است
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: شما از من نمیشنوید که بگویم نقد شما اشتباه است عالمانه آن این است که نقد را بپذیرم، چون اصالت دارد. در یکسال و نیمی که من پژوهشها را دنبال کردم در مورد سقف خوابها، پل خوابها و... چه امروز چه زمانی که در شهرداری در مورد آن کار میکردم همین الان در ارتفاع ۹ متری کسانی میخوابند و یک پتوی پلنگی هم دارند که جمع میکنند تا شهرداری جمعشان نکند در این پژوهشها من به خشم، شادی و غم دیدم و برای همین است که در نمایش ۶۵۷ پاساژهای حسی عجیب و غریب از خانم تیر انداز میبینیم و اینها را کنار هم میچیند و بسیار بازی سختی را انجام میدهد و اتفاقا به نظر من این چهارمین کاریست که با خانم سیما تیرانداز انجام میدهم باید بگویم این یکی از قلههای بازیگری در کشور است نه اینکه کار من است اگر خودم هم از بیرون میدیدم این را میگفتم که پاساژهای حسی آن اینقدر فراوان است که هرکس خودش را جای او بگذارد فکر نمیکنم بتوانند با این قدرت کارش را انجام دهد.
منتقد: تیرانداز به جدول شخصیت پیش بینی شده کارگردان و نویسنده کمتر می پردازد
شعبانی در ادامه با بیان اینکه متن را امپرسیونیسمی از لحاظ محتوا می بینم و از این جهت که لکه لکه به داستان ها و افراد مختلف می پردازد که نویسنده اینقدر دغدغه دارد که سعی می کند تدریجی به همه آنها بپردازد و دقیقا حرف شما درست است که از لحاظ پاساژ کاری خانم سیما تیراناز کار سختی داشت و در لحظه صد تغییر حس تا پایان اجرا داشتیم و در انتخاب خوب بین تماشاگران از میانی می گذشت و به کناره ها می رسید ولی پاسخ هایی که میدادند جوابهایی بود که مخاطب را از تعامل میترساند و نقد جدی بعدی در جدول شخصیتی که برای خانم تیرانداز از دید کارگردان و نویسنده دیده می شد کمتر ایشان به آن می پرداخت هرچند باید در نظر گرفت که ایشان یک شخصیت تراجنسیتی را روی صحنه می آورد.
گیل آبادی در پاسخ به منتقد گفت: رویکرد ما یافته گزیده است که یک بحث مفصل است، اما ما با یک نمایشی مواجه هستیم که پر از تصاد است و دوستانی که اهل تأویل هستند یک جامعه پر تضاد را میبینند، مجموعه روانشناسی ما را در مورد کار همراهی کردند که ۲۷ روانشانس بود که یکی از آنان گفت: من مطب خودم را در نمایش ۶۵۷ دیدم که مجموعهای از اختلالات روانی را دیدم که تا از صبح تا شب با آن درگیرم الگوهای متعددی را شما در تضادهای مختلف نشان میدادید که جامعه امروزی ما از معیشتی تا مسائل فرهنگی برای آدمها به وجود میآوردند که این آدمها که صبح بیدار میشوند نمیدانند با چه رو به رو هستند؟ وقتی با یک قصه غم انگیزی پایان میدهیم و موسیقی پاپ را وارد میکنیم و حالا میخواهیم با آن ساز تماشاگر را به وجد دیگری میآوریم و همه جا وارد تضادهای حسی میشویم و چهار زن کارتن خواب را در وضعیتهای مختلفی که هستند به آنها میپردازیم و قصدم در کارگردانی هم همین است که تضاد را پر رنگ کنم و مطمئنم حتی آقای چرمشیر که از نویسندگان این اثر و پر سابقه است وقتی کار را ببیند ممکن است با یک تألیف جدید کارگردانی و بازیگری رو به رو شود.
متن وقتی منتشر شود متوجه خواهیم شد تألیف کارگردان و نویسنده جدا از هم هستند در متن اصلا شخصیت مرد است
گیل آبادی در این میز نقد با اشاره به فراتئاتر چیزی داریم به این عنوان و ما داریم پیشنهادات زیادی به مخاطبین می دهیم یکی از جامعه شناسان هم گفت: شهرام من به عنوان همکار دانشگاهی میخواهم نکته ای به شما بگویم نظم اجتماعی توسعه اجتماعی می آورد و اغتشاش اجتماعی نظم تولید نمی کند و توسعه اجتماعی هم پدید نمیآید ما باید بسیاری از مسئولین را بنشانیم که تئاتر ببینند و تئاتری ها برای شما نسخه دارد.