به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، همزمان با افزایش تنشها میان جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان و آرایش نظامی شکل گرفته در مرزهای دوکشور، منطقه قفقاز جنوبی و بازیگران اثرگذار بر تحولات آن، این رویدادها را با تمرکز بالا مورد رصد قرار میدهند.
مناقشه میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، نزاعی تازه در عرصه روابط بینالملل محسوب نمیشود و این دو کشور از زمان فروپاشی شوروی سابق برسر کنترل مناطقی از قرهباغ درگیر هستند. باکو، منطقه خودمختار قرهباغ را جزئی از خاک خود میداند، منطقهای که وجود ۱۲۰ هزار شهروند ارمنیتبار، ارمنستان را هم صاحب نفوذ میکند. این نزاع سالهای متمادی به درگیری میان دو سرزمین منجر شده است.
منطقه قرهباغ دو جنگ بزرگ به خود دیده است، پاییز ۲۰۲۰ را میتوان تاریخ تازهترین و البته جدیترین دوره نزاع میان دو کشور دانست که طی ۴۴ روز آتش سنگین تبادل شده میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، باکو توانست بخشهایی از منطقه قرهباغ به همراه ۷ منطقه آن، تحت تصرف خود درآورد. پس از آن و به ترتیب در تابستان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، منطقه شاهد درگیریهای کوتاهمدت در مرز دو کشور بود. مرزهایی که ۲ هزار نیروی صلحبان روس پس از جنگ ۲۰۲۰، حراست از صلح و آتشبس در آن منطقه پرتنش را برعهده گرفتند.
حکایت قرهباغ وقتی از جانب باکو روایت میشود، حکایت فرزندیست که از مادر خود جدا افتاده و زمانی که از سمت ایروان روایت شود، حکایت سرزمینی با ساکنان اغلب ارمنی است که امروز انتخاب یکی از آنها از سوی پارلمان این منطقه با مخالفت و اعتراض صریح باکو و دیگر بازیگران موثر در رویدادها همراه بوده است.
در بحبوحه تنشهای باکو-ایروان، پارلمان قرهباغ «ساوئل شهرامانیان» را به عنوان جانشین «آرابیک هاروتونیان» که هفته گذشته استعفا کرد، بهعنوان رئیس دولت تحت کنترل ارمنستان در منطقه قرهباغ انتخاب کردند. انتخابی که جمهوری آذربایجان آن را بسیار تحریک آمیز و ناقض حاکمیت باکو توصیف کرد. این انتخابات و منتخب آن را اتحادیه اروپا و ترکیه هم به رسمیت نشناختند تا بر پیچیدگیهای بحران افزوده شود.
گرچه قرهباغ و تمامیت سرزمینی جمهوری آذربایجان همواره یکی از مهمترین محورهای منازعه طرفین است، اما در بالاگرفتن تنشهای اخیر که منجر به استقرار نظامیان دو کشور در مرزهای مشترک و نیز ارسال تجهیزات به منطقه شده، موضوع دالان موسوم به زنگزور هم اهمیت ویژه دارد. مسیر کریدوری که جمهوری آذربایجان تلاش میکند از طریق استان سیونیک ارمنستان به جمهوری خودمختار نخجوان و سپس ترکیه متصل شود. دالانی که در عمل مرزهای ژئوپلتیک منطقه را تحتالشعاع خود قرار میدهد و اتصال زمینی میان ایران و ارمنستان را قطع میکند.
تهران از همان نخستین روزهای آغاز پروژه زنگزور درباره تبعات احداث آن هشدار داده و مخالفت صریح خود را اعلام کرده است.
این هشدار در گفتوگوی روز گذشته رئیسجمهور ایران با رئیسجمهور ارمنستان بار دیگر تکرار شد و آیتالله سیدابراهیم رئیسی، در سه محور مشخص هرگونه تغییرات ژئوپلتیک در مرزهای منطقه را خط قرمز ایران دانست، غیر از فرمت مذاکرات ۳+۳ هر فرمت دیگری برای ایجاد صلح را رد و بر آمادگی نقشآفرینی تهران در این عرصه تأکید کرد.
واقعیت آن است که ایران از هیچگونه تنشی در منطقه استقبال نمیکند و آن را در راستای منافع خود نمیداند، اما موضوع مرزها و تغییرات در این زمینه، برای تهران خط قرمزی است که عبور از آن حتی در کوتاهمدت هم قابل تصور نیست. موضوعی که رهبر معظم انقلاب در دیدار با «رجبطیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه برآن تأکید و تصریح کردند که اگر سیاستی مبنی بر مسدود کردن مرز ایران و ارمنستان وجود داشته باشد، جمهوری اسلامی با آن مخالفت خواهد کرد چراکه این مرز یک راه ارتباطی چند هزار ساله است. این موضع در نشست شانگهای سال گذشته هم از سوی آیتالله رئیسی و در دیدار با اردوغان و نیز در حاشیه کنفرانس سیکا و در دیدار با 《الهامعلیاف》رئیسجمهور آذربایجان هم تکرار شد.
احداث و افتتاح دالان زنگزور نقشه ترانزیتی و جغرافیای منطقه را تغییر خواهد داد و ارتباط مستقیم ایران با جمهوری نخجوان را قطع و نقش محوری تهران به عنوان مسیر اصلی ارتباط جنوب غرب آسیا با اروپا را تهدید میکند. نقش ایران به عنوان مسیر واسط برای ترکیه و روسیه هم با افتتاح این دالان تحدید خواهد شد و از این رو تهران حاضر نیست این مسیر را به رسمیت بشناسد.
باکو، اما در افتتاح این دالان مُصر است و این اصرار گاهی تنشآفرین هم شده است. سال گذشته و همزمان با بالاگرفتن تنشها در قفقاز و حضور و آتشبیاری برخی قدرتهای فرامنطقهای، مقامات باکو درباره خطوط قرمز تهران و تمامیت ارضی ایران، دچار برخی خطاهای تحلیلی شدند که برگزاری رزمایش ارس در خط صفر مرزی با جمهوری آذربایجان و نیز افتتاح کنسولگری ایران در استان سیونیک ارمنستان، تا حد بسیار زیادی از تکرار این خطاها پیشگیری کرد به نحوی که به فاصله یکسال، اینروزها افسران و فرماندهان ارتش جمهوری آذربایجان در باکو میزبان، همتایان ایرانی خود هستند تا درباره تعمیق روابط دوجانبه به ویژه در حوزه دفاعی و نظامی گفتگو کنند.
واقعیت امروز قفقاز حکایت از وجود دستهایی دارد که در پی تشدید مناقشه بوده و از هر تنشی که تهران را درگیر سازد استقبال میکنند. دو طرف این تنش هم در برهههایی، خواسته یا ناخواسته در دام این سناریوها گرفتار میشوند و گاه نیکول پاشینیان، به دامان غرب پناه برده و شریک رزمایشهای عقابی با آمریکا میشود و زمانی هم علیاف با رویای ناتو در معادلات پیچیده منطقه ابراز حضور میکند. این در حالی است که برای تمام تنشهای منطقهای چه در حوزه قفقاز و چه غرب آسیا تنها نسخه آرامبخش، گفتگوهای منطقهای است. گفتگوهایی که در فرمت ۳+۳ پیش از این انجام شده و نتیجه بخش هم بوده است.
فرمتی که در آن جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و نیز جمهوری اسلامی ایران، روسیه و ترکیه حضور دارند. تهران ضمن پایبندی به اصول همسایگی و حسن همجواری با همسایگان، تحرکات غرب و آمریکا برای نفوذ در این حوزه جغرافیایی را تحت نظر دارد و گرچه در منازعه ایروان و باکو، غرب را دستکم در کوتاه مدت همرای خود میبیند، اما از تقلای کاخ سفید و رژیم صهیونیستی در این منطقه هم غفلت نکرده و میداند که حضور ناتو و اروپا و آمریکا در نزدیکی مرزهای روسیه، اهرم فشاری است که واشنگتن و شرکا آن را در دست دارند و هرزگاهی به بهانهای از آن بهره میبرند.