گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- فاطمه قربانی رضوان؛ چهلمین جشنواره فیلم کوتاه تهران حاشیههای خاص خود را به همراه داشت. فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» ساختهی میکائیل دیانی از جمله فیلمهایی بود که پس از اکران توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرد. «مدیر مدرسه» روایت مدیری است که در اغتشاشات سال گذشته موسوم به «زن زندگی آزادی» از دانش آموزان خود که دیگر دانش آموزان منطقه را دعوت به تظاهرات کرده بودند حمایت میکند. مدیری که حاضر است خود توسط حراست آموزش و پرورش توبیخ شود، اما سه دانش آموز خاطی را تحویل آنها ندهد.
«مدیر مدرسه» از چند جهت قابل تقدیر است. اول آنکه این فیلم توسط کارگردانی ساخته شده است که از نظر فکری سویه انقلابی دارد. شنیدن دیالوگهای انتقادی فیلم جسارت دیانی را میرساند. آنجا که مدیر مدرسه رو به ماموران حراست آموزش و پرورش میگوید قرار بود عدالت برای همه یکسان باشد نه اینکه آقازادهها در مدارس غیرانتفاعی درس بخوانند و همینکه مسئولین خیالشان از فرزندان خودشان آسوده شد باقی بچهها را رها کنند.
این دیالوگها اگرچه بیانیه وار در سکانس آخر فیلم گفته میشود، اما اگر دیانی را صدای جبهه انقلاب بدانیم این فیلم نشان از آن دارد که طرفداران نظام هم متوجه تبعیضها هستند و به آن انتقاد دارند. ساخت این فیلم مهمترین تایید این مسئله است که فضا برای انتقاد سازنده باز است و میتوان دیانی را شروع کننده این مسیر با یک فیلم کوتاه دانست.
دیانی علارغم آنکه میدانست امکان دارد حتی از طرف هم فکران خود مورد انتقاد قرار گیرد دست به ساخت این اثر زد. گروهی دیانی را تحسین و گروهی اثر او را چراغی برای حمایت از فرقه «زن زندگی آزادی» و ضد امنیتی دانستند.
واقعیت آن است که نقطه مشترک تمام تحسین و انتقادات به دیانی به کلمه جسارت میرسد. کارگردانی انقلابی که جسارت داشته روایتی از یک واقعه را که ممکن است نمونه آن سال گذشته در اکثر مدارس کشور رخ داده باشد را به تصویر بکشد.«مدیر مدرسه» اگرچه در برخی دیالوگها دچار شعارزدگی میشود و مدیر مدرسه شروع به بیانیه خوانی میکند، اما همینکه توانسته راوی رویدادی امنیتی از دید میانه باشد ارزشمند است. با این حال انتظار میرفت که هدف سازنده فیلم در زیرمتن به مخاطبان ارائه شود نه دیالوگهای شعارزده.
گروهی فیلم کوتاه «مدیر مدرسه» را ضد امنیتی خواندند و سکانس به سکانس آن را تحلیل کردند تا به این نتیجه برسند که «مدیر مدرسه» حمایتی واضح از جریان زن زندگی آزادی بوده است. به طور مثال در سکانس ابتدایی فیلم وقتی مدیر وارد حیاط مدرسه میشود و یکی از مسئولین مدرسه را درحال پاک کردن شعار زن زندگی آزادی از روی دیوار میبیند؛ به او میگوید که کار خود را متوقف کند و چند جعبه از انبار برای او بیاورد. با نگاهی زیرمتنی به همین سکانس میتوان متوجه شد که منظور کارگردان میتواند این باشد که شرایط با پاک کردن شعارها از دیوار حل نمیشود. در حالی که گروهی همین سکانس را اشاره هوشمندانه کارگردان به مخاطب میدانند که با پاک کردن شعار چندان موافق نیست و این شعار را نباید فراموش کرد.
استفاده از نمادهایی، چون پرچم ایران، تصویر مقام معظم رهبری و امام خمینی (ره) به همراه تصویر شهید قاسم سلیمانی در اتاق مدیر مدرسه نیز بسیار چشمگیر بود. با این نمادها مدیر مدرسه نماینده دیدگاهی انقلابی معرفی میشود که رو به روی ماموران حراست آموزش و پرورش قرار گرفته است. مدیری که با دیدگاه انقلابی معترض به وضعیت عدالت آموزشی است و این اعتراض را با حمایت از دانش آموزان خود نشان میدهد.
دیالوگهایی که اشاره به کم سن و سال بودن دانش آموزان دارد و یا از تفاوت مدارس دولتی و غیرانتفاعی و نوع برخورد متفاوت با دانش آموزان این دو مدارس فضای حقیقی جامعه را به خوبی نشان میدهد. تاکید مدیر مدرسه به این امر که دانش آموزان او کم سن هستند و برای مجازات زیر سن ۱۸ سالگی و قانونی اند اگرچه نشان از این دارد که سال گذشته تعدادی دانش آموز به همین شکل دستگیر شده اند، اما اعتراض مدیر مدرسه به این حرکت که به نوعی نماینده تفکر انقلابی است به درستی نمایش داده میشود.اگر از دیالوگهای شعاری «مدیر مدرسه» چشم پوشی کنیم میتوانیم این اثر را شروعی قابل قبول و قدمی جسورانه برای صحبت از رویدادها و اتفاقاتی امنیتی بدانیم. قدمی که در مسیر ارائهی روایتی منصفانه قرار میگیرد و بدون نگاه جانبدارانه تفسیری درست از وقایع را نمایش میدهد.