به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، شاید یکی از پرتکرارترین سؤالات در رسانهها و اندیشکدههای مطرح جهان چرایی تأخیر در آغاز عملیات زمینی ارتش رژیم صهیونیستی در نوار غزه باشد. در روزهای آغازین جنگ فرماندهان نظامی و شخصیتهای سیاسی رژیم صهیونیستی وعده حمله همهجانبه به باریکه غزه و از بین بردن حماس را به افکار عمومی داخل فلسطین اشغالی و جامعه جهانی القا کردند. حال با گذشت قریب به ۲۰ روز از اعلام این وعده، ارتش رژیم صهیونیستی صرفاً نیروهای زرهی خود را در مرزهای نوار غزه مستقر کرده است و با شدت بخشیدن به حملات هوایی به دنبال از بین بردن تمام زیرساختهای حیاتی مردم برای ادامه زندگی عادی در این منطقه جنگ زده است.
برخی تحلیلگران معتقدند، هشدارهای مقاومت و افزایش فشار دولتهای غریی برای کنار گذاشته شدن عملیات زمینی در غزه علت اصلی تأخیر صهیونیستها بوده است. عدهای دیگر با بزرگنمایی اوضاع فلسطین از احتمال تغییر زمین بازی به وسیله رژیم صهیونیستی و حمله به نیروهای مقاومت در سراسر منطقه سخن به میان میآورند.
چهارشنبه گذشته روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به نقل از مقامهای آمریکایی- صهیونیستی علت تعویق حمله زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به باریکه غزه را برنامه ریزی واشنگتن برای ارسال ۱۲ سامانه پدافند هوایی به غرب آسیا برای محافظت از پایگاههای آمریکا در منطقه اعلام کرد. در روزهای اخیر گروههای وابسته به محور مقاومت در عراق- سوریه با انجام سلسله عملیاتهای موشکی- پهپادی علیه پایگاههای آمریکا بیش از ۲۴ نظامی را مجروح و یک پیمانکار آمریکایی را کشتند.
همزمان حملات موردی حزب الله لبنان از شمال و انصارالله یمن از جنوب سیگنال هشدار به رژیم صهیونیستی و آمادگی مقاومت برای گسترش میدان جنگ را ارسال کرده است. حمله ناتمام مقاومت یمن با موشکهای بالستیک مجهز به کلاهکهای ۱.۶ تنی به جنوب سرزمینهای اشغالی نشان دهنده اراده مقاومت برای بالابردن هزینه اقدات آتی دولت نتانیاهو در قبال حماس و نوار غزه است.
به گزارش رویترز، یکی دیگر از دلایل تعویق عملیات زمینی رژیم صهیونیستی؛ تلاش آمریکا و قطر برای ایجاد معادله «کمکهای بشردوستانه- آزادی گروگانها» است. به نظر میآید اگر دوحه موفق شود این مأموریت را با موفقیت به پایان ببرد، خواسته یا ناخواسته زمینه لازم را برای حمله صهیونیستها به حماس فراهم کرده است. به گفته بسیاری از تحلیلگران، یکی از دلایل تعلل صهیونیستها برای گسترش دامنه جنگ، اطمینان نداشتن از سرنوشت اسیران و واکنش احتمالی حماس در قبال ۲۰۰ اسیر صهیونیست است. به عبارت دیگر، از بین رفتن این عامل بازدارنده ممکن است به تشدید حملات ارتش رژیم صهیونیستی علیه حماس و پیچیدهتر شدن معادلات جنگ منجر شود. در چنین شرایطی پیشنهاد میشود هرگونه اقدام برای آزادی گروگانها در قالب سازوکار جامع آتشبس با تضمین قدرتهای بزرگ منطقهای- جهانی دنبال شود.
«ترس» مهمترین واژه برای توضیح چرایی عقبافتادن عملیات زمینی ارتش رژیم صهیونیستی در باریکه غزه است. پس از عملیات موفقیتآمیز «طوفان الاقصی»، یوآو گالانت وزیر جنگ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی تحت تأثیر ضربه مقاومت در عمق خاک فلسطین اشغالی وعده دادند عملیات زمینی در نوار غزه را به زودی آغاز خواهند کرد و با نابودی تمامی زیرساختها و نیروهای حماس بار دیگر موازنه را به نفع تلآویو تغییر خواهند داد.
با گذشت قریب به سه هفته از اعلام این وعده، صهیونیستها با آوردن بهانههایی همچون نامناسب بودن وضعیت آبوهوا، ملاحظات تاکتیکی- راهبردی، توصیههای آمریکا و ... عملیات زمینی به غزه را به تأخیر انداختند. با وجود این، به نظر میآید دلیل اصلی تأخیر صهیونیستها برای آغاز عملیات بزرگ نظامی در غزه، آمادگی حزب الله برای باز کردن جبهه شمالی و در عین حال آمادگی گردانهای عزالدین قسام برای مقابله با تانکها، زرهپوشها و نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در خیابانهای غزه باشد.
شاید به همین دلیل گالانت از پیچیدگیهای عملیات زمینی و تلفات احتمالی ارتش رژیم صهیونیستی در مواجهه با نیروهای حماس سخن گفت و خواستار صبر و بالا رفتن آستانه تحمل صهیونیستها شد.
چهارشنبه نتانیاهو در جریان سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد، زمان حمله زمینی به نوار غزه را با رئیس ستاد مشترک ارتش مشخص کرده است. وی از صهیونیستها خواست مسلح و آماده مرحله جدید عملیات شوند. به نظر میآید شخصیتهای سیاسی- نظامی رژیم صهیونیستی برای اقناع افکار عمومی و تغییر مجدد موازنه در منطقه تأکید زیادی بر اجرای گزینه حمله زمینی و اشغال تمام یا بخشهایی از نوار غزه دارند. ممکن است پیش از آغاز این عملیات صهیونیستها با واسطه قرار دادن کانالهای ارتباطی وعده حضور محدود و نمایشی در شمال غزه بدهند تا به این وسیله از واکنش احتمالی حزب الله در مرزهای جنوب لبنان جلوگیری کنند.
در این سناریو تلآویو سعی میکند با ترتیب دادن یک نمایش تبلیغاتی هدایت شده خود را پیروز نبرد نشان دهد، اما در عمل اتفاق جدی درباره وضعیت باریکه غزه و حاکمیت حماس در این منطقه نخواهد افتاد. در سناریوی دوم، تلآویو با پذیرش گستردهتر شدن دامنه جنگ، افزایش فشارهای بین المللی و احتمال زمینگیر شدن ماشین جنگی رژیم صهیونیستی در باریکه غزه، حمله زمینی گسترده به غزه برای اشغال کامل این منطقه و از بین بردن زیرساختهای حماس را دنبال خواهد کرد.
با توجه به تهدیدات مقاومت و نظر منفی سران کشورهای غربی به نظر نمیآید اجرایی شدن این طرح حداکثری در میدان عمل به راحتی ممکن باشد.
شاید مهمترین دلیل برنامه ریزی رژیم صهیونیستی برای آغاز حمله زمینی در نوار غزه، بازگشت موازنه وحشت در منطقه است. تاکنون بیش از ۶ هزار فلسطینی در جریان حملات هوایی رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند و قریب به ۱۷ هزار نفر مجروح شدند. شدت خسارتها در غزه به اندازهای است که وزارت بهداشت فلسطین از فروپاشی ساختار درمانی در نوار غزه خبر میدهد.
با وجود جنایتهای گسترده تلآویو علیه غیرنظامیان فلسطینی، به نظر میآید آنها به دنبال جبران شکست خفتبار خود با هر قیمتی هستند. البته برخی کارشناسان نیز علت تأخیر رژیم صهیونیستی برای آغاز عملیات زمینی و در عین حال تأکید بر انجام آن را نوعی تلاش برای ایجاد اهرم چانهزنی در برابر آمریکا و اخذ امتیازهای راهبردی همچون دریافت تضمینهای امنیتی معتبر در برابر تهدیدات ایران و محور مقاومت میدانند.
منبع: راهبرد معاصر