به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، امروزه با توجه به جهانی شدن اقتصاد، نقش مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش بیشتر از همیشه احساس میشود.
در اقتصاد معمولاًمشارکت مردم به دو صورت خصوصی و تعاونی صورت میگیرد و از آنجا که تنها در نظام تعاونیها سازوکاری داوطلبانه و اختیاری در جهت تجهیز منابع و رسیدن به اهداف گروهی وجود دارد. میتوان گفت که چنانچه اصول و ارزشهای تعاون به درستی مورد استفاده قرار گیرد. بخش تعاون همراه با سایر بخشها در یک اقتصاد سالم موجب شکوفایی اقتصاد کشور و کاراتر شدن آن در بعد داخلی و حتی در سطح جهانی میگردد.
سهم تعاونیها در ایفای مسئولیت اجتماعی و جایگاه آنها در ایجاد اشتغال پایدار در مناطق شهری و روستایی از جمله نقشهای منحصر به فرد و متمایزی است که میتوان از آنها به عنوان "برند حرفه ای" کسب و کارهای تعاونی به عنوان تشکلهای اجتماعی و اقتصادی نام برد.
محمدرضا رضایینژاد، فعال بخش تعاون طی یادداشتی به تحقق مردمیسازی اقتصاد در گرو رونق تعاونیهای غیرسنتی پرداخت و نوشت:
بهترین مدل تامین سرمایه براساس مدل مالی حقابه قناتها بر پایه «مشارکت مردمی»، پدید آمدند. همیاریهایی که فراتر از ایجاد زمینهها برای توسعه اقتصادی، جلوی سقوط تمدنهای ساکن در این مناطق را گرفته و به نوعی تمدن سازی کردند و همه اینها در سایه توجه به ظرفیت مردم و مردمی سازی اقتصاد محقق شده است.
شاید در وهله اول وقتی سخن از تعاونی به میان بیاید، ذهنها به سمت شرکتها و یا مجموعه افرادی برود که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا فعالیتی اقتصادی (اعم از ساختمان سازی و …) و یا خدمت دهی به افراد هدف (تعاونی کارکنان ادارات و …) برود. اما واقعیت و عظمت تعاونی با این مثال ها، تفاوتهایی دارد. هر چند تعاونیهای ذکر شده نیز در جای خود مهم بوده و تاکنون اقدامات ارزشمندی را رقم زده اند. برای اینکه مفهوم اصلی تعاونی روشن شود، باید در خصوص پایههای رشد این تفکر صحبت شود. پایههایی که سنگ بنای تعاونی را به صورت مدرن در ایران، در قرنها پیش در دیار کاریز بنا نهادند.
بهترین مدل تامین سرمایه براساس مدل مالی حقابه قناتها بر پایه «مشارکت مردمی»، پدید آمدند. همیاریهایی که فراتر از ایجاد زمینهها برای توسعه اقتصادی، جلوی سقوط تمدنهای ساکن در این مناطق را گرفته و به نوعی تمدن سازی کردند و همه اینها در سایه توجه به ظرفیت مردم و مردمی سازی اقتصاد محقق شده است.
در این مدل که در یزد قدیم جهت ایجاد قنات و بسیاری از تولیدیها استفاده میشده، کارآفرینان و معتمدین مردم، به عنوان محور و سرمایه گذار کلان و مردم با اعتماد به اعتبار آنها، به عنوان سرمایه گذار خرد، منابع مالی خود را وارد پروژهها میکردند. در واقع با بهره گیری از تفکر تعاونی و مردمی سازی اقتصاد؛ تمدن ایران مرکزی که در آستانه نابودی و تبدیل به بیابان بود، نجات یافت و ما نیز بر خود واجب میدانیم به عنوان وارثان تمدن کاریزی، همان مدل را تحت عنوان تعاونی سهامی – سرمایه گذار، دنبال و اجرا نمائیم.
اکنون نیز میتوان از تفکر تعاونی به عنوان مهمترین و شاید تنها راهبرد عملیاتی، برای عبور از تمامی بحرانهای اقتصادی کشور یاد کرد. راهکاری که با جمع آوری پولهای خرد مردم و هدایت به سمت تولید، از طرفی جلوی رشد حجم نقدینگی و تورم را گرفته و از سوی دیگر GDP را افزایش میدهد. پس از مهار تورم و رشد GDP، خواه ناخواه، ارزش پول ملی بیشتر شده و به واسطه پرداخت ارزش افزوده از سوی این نوع تعاونیها به مردم، رفاه نیز در جامعه بهبود مییابد. از طرفی با بهره گیری از سرمایههای خرد مردم میتوان در مباحث مهم و حیاتی زیرساختی ورود پیدا کرد و با مشارکت مردم، آب را شیرین سازی و منتقل، برق بیشتری تولید و کشاورزی مدرن را به عنوان صنعتی استراتژیک رونق داد و همه اینها محقق نخواهد شد مگر با تکیه و اعتماد بر تفکر مدرن نیاکان ما. تفکری تحت عنوان «تفکر تعاونی» و «مردمی سازی اقتصاد».