گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- نرگس علینقیان؛ وقتی سرگذشت تاریخی و فرهنگی ملتها را مرور میکنیم، درمییابیم که هر ملتی فرهنگ و تاریخ مخصوص خود را دارد. برخی از کشورها دارای تاریخ نه چندان غنی هستند به همین دلیل در رسانه برای خود تاریخسازی کرده و از پیشینه تاریخی و فرهنگی دیگر ملتها استفاده و آن را مصادره به مطلوب میکنند. ایران نیز از جمله کشورهایی است که دارای تاریخ و فرهنگی غنی است و به این سبب در چند سال اخیر برخی کشورها از پیشینه تاریخی و فرهنگی ایران به نفع خود استفاده و تولید اثر کردهاند. به همین جهت نشست بررسی لزوم توجه به آثار تاریخی در سینما و تلویزیون با حضور جناب آقای فهیم، منتقد سینما به میزبانی تلویزیون اینترنتی خبرگزاری دانشجو برگزار شد.
پرداخت به سریالهای تاریخی که هویت ایران را نشان دهدچه ضرورتی دارد؟
اول باید به اهمیت بحث پرداختن به تاریخ در سینما و سریالهای تلویزیونی بپردازیم. هم من این اعتقاد را دارم هم بسیاری از منتقدان سینما که ژانر تاریخی میتواند مهمترین ژانر یا یکی از سه ژانر مهم در فرهنگ، هنر و ادبیات باشد. در دوران مدرسه آنقدر برای ما جا ننداختهاند که تاریخ صرفا مطالعه گذشته نیست و بیشتر از آن که گذشته باشد، حافظه است. تاریخ یک کشور حافظه آن است. ملت و مردمی که تاریخ کشور خودشان را ندانند مثل انسانی هستند که دچار فراموشی شده است و خودش را نمیشناسد و به نوعی دچار بیهویتی میشود. تاریخ در عین اینکه حافظه است، برای یک کشور و جامعه نیز کارکرد آیندهپردازی دارد.
برخی کشورها از این پشتوانه تاریخی استفاده میکنند و آثار رسانهای تولید میشود و این به نظر یک نوع سرقت فرهنگی است. به نظر شما سرقت فرهنگی که از ایران میشود چه آسیبهایی به هویت ایرانی وارد کند؟
بسیاری از شخصیتهای مطرح علمی، فرهنگی و مذهبی ما جز سرمایههای تمدنی هستند. افرادی که بخشی از تاریخ درخشان ما را در دوران که شکوفا بوده است، ایجاد کردند.
یکی از شخصیتهایی که اخیرا مورد سرقت قرار گرفته، ابن سینا است. گویا ترکیه سریالی درباره این شخصیت ساخته است و هدفش آن است تا آن را مصادره به مطلوب کند. یک دلیلش کم کاری دستگاههای فرهنگی ما است که دیر تلاش کردهاند. سینما و تلویزیون ما و به خصوص سینما در این زمینه تقریبا تعطیل است. تلویزیون یک مقدار فعالتر است. مثلا در خصوص ابن سینا حدود ۴۰ سال پیش سریالی ساخته شد که در زمان خودش اثری جذاب بود، ولی در حال حاضر حتی اگر بازپخش شود با ذائقه مخاطب امروزی هماهنگی ندارد.
متاسفانه آسیب آن این است که دیگر کشورها این شخصیتها را برای خودشان میکنند. خیلی از این کشورهایی که در زمینه ساخت سریال تاریخی موفق هستند، برخلاف ما دارای گذشته تاریخی غنی نیستند. عجیب آن است که این کشورها بیشترین تولیدات را در حوزه تاریخی دارا هستند. از طریق پرداخت به تاریخ و حتی جعل یک تاریخ هم به مردم خودشان اعتماد به نفس میبخشند و هم به دیگر کشورها نشان میدهند که دارای چنین گذشته درخشانی هستند؛ و این نقش موثری در دیپلماسی عمومی دارد. اگر این ادامه پیدا کند ممکن است در طول چند دهه یا چند قرن در محافل آکادمیک دیگر ابن سینا را دانشمند ایرانی معرفی نکنند.
به نظر شما فیلمسازان ما یا متولیان فرهنگی نسبت به این موضوع توجه نمیکنند یا اگر اهمیت میدهند چرا در سطح مخاطب بینالملل افراد نمیدانند ایران دارای چنین هویت فرهنگی است؟ این ضعف فیلمسازان ما است که دیگر این موضوعات برایشان دارای اهمیت نیست یا این ضعف از مسئولین فرهنگی است؟
اگر بخواهیم مسئله را سادهسازی کنیم درباره هر موضوعی میتوانیم مسائل را به متولیان مربوط کنیم. طبیعتا یک بخش به کمکاری متولیان فرهنگی در دورههای مختلف باز میگردد، ولی به نظر من این مشکل به نظام سینمایی باز میگردد. اگر شما سیر تاریخی سینمای سایر کشورها را مطالعه کنید، شروع آن از ژانر تاریخی است. مثلا سینمای آمریکا با فیلمهایی، چون تولد یک ملت یا فیلمهای دیگر که جنبه تاریخی داشته است شروع میشود.
ما کمتر در سینماگرانمان علاقه به اینکه سراغ گذشته درخشان یا حتی نقد آن مثل دوره پهلوی بروند داریم. متاسفانه بحث کمبود سواد تاریخی در بین سینماگران بیداد میکند. سینماگران عموما اهل مطالعه تاریخ نیستند و نتیجه این است که متاسفانه سینمای ما از یک امتیاز که میتوانست بهرهمند از آن باشد یا حتی به رونق آن کمک کند، یعنی سینمای تاریخی محروم میماند.
سینمای ما الان از نظر تولید ۱۲ امین کشور دنیا است. به لحاظ امکاناتی که برای تولید دارد. اما از نظر مصرف ۱۵۰ امین کشور دنیا هستیم. یعنی انقدر سطح تعامل مخاطب با سینما ضعیف است. یک دلیلش هم کم توجهی به این ژانرها است. میتوانیم بگوییم ژانر تاریخی بعد از کمدی محبوبترین و کاربردیترین ژانر است. یعنی شما هر سیاستگذاری که بخواهید انجام دهید میتوانید از طریق این ژانر و فیلمهای تاریخی رقم بزنید.