
حج، قصدِ زیارت خانۀ خدا است؛ و حقیقت آن، قصد و ارادۀ دیدار حضرت حق

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، همۀ دوستداران امیرالمؤمنین و فرزندان بزرگوارشان علیهمالسّلام باید در مسیر سلوک الی الله، راه حضرت ابراهیم علیهالسّلام را طی کنند؛ و منازلی را که آن بزرگوار پشت سر گذاشتند، باید یک به یک پشت سر بگذارند.
سفر حج در واقع ماکتی کوچک است؛ الگوی کوچکی است از مسیر آن سیر معنوی و الهی. معنای لغوی خود واژۀ حج هم، رسانندۀ این مطلب است.
واژۀ حج از نظر لغوی، به معنای قصد است؛ و حاجّ که ما به آن در زبان فارسی، حاجی میگوییم و درستش در زبان عربی حاجّ است، به معنای قاصد است؛ به معنای کسی است که مقصدی و مقصودی دارد؛ قصدی دارد و در پی مقصودی راه میسپارد؛ بنابراین هر کس که قصد دیدار خدای متعال را کرده، در واقع حاجّ یا حاجی است؛ ولو اینکه هنوز به مکّه هم مشرف نشده باشد. او در واقع حاجّ است؛ یعنی قاصد الی الله است؛ قصد ملاقات و دیدار خدای متعال را کرده است.
سفر حجّی که مؤمنان به آن موفّق میشوند، در واقع ظهور حقیقت حج است؛ جلوهای از حقیقت حج، رقیقه و نازلهای از حقیقت حج است. در واقع، ظاهر حج، قصدِ زیارت خانۀ خدا است؛ و حقیقت حج، قصد و ارادۀ دیدار و ملاقات و زیارت خود حضرت حقّ است.
بارها اشاره کردهایم که آنچه با این عظمت در میان مسجدالحرام میبینیم، که این همه کعبۀ آمال مؤمنین است، همۀ مسلمانها در همۀ نقاط عالم رو به آن نماز میگزارند، حجّاج و معتمرین حول این خانۀ بزرگ طواف میکنند و خداوند متعال این همه عظمت برای آن قائل شده است؛ این خانه در واقع ماکتی از دل و قلب است.
اصل کعبه که خانۀ حقیقی خدای متعال است، دل مؤمن است؛ چنان که فرمود: زمین و آسمان گنجایش منِ خدا را ندارد؛ ولکن قلب عبد مؤمن من، گنجایش من را دارد.
قَلْبَ الْمُؤمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ
قلب مؤمن عرش الهی است؛ و الْقَلْبُ حَرَمُ اللهِ فَلَا تَُسکِن حَرَمَ اللهِ غَیْرَ اللهِ
قلب حرم خدا است و در خانۀ خدا، در حرم الهی، غیر خدا را سکونت نده و راه نده.
علی ایّ حال، حقیقتِ حج، همان سلوک الی الله است.