به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو.
سیاست انقلاب اسلامی
۲۶ آبان ۱۴۰۲، ۱۹:۰۳
زهرا مصطفوی:
دفاع از فلسطین در منظومه فکری امام (ره) یک تکلیف است
دفاع از فلسطین در منظومه فکری امام (ره) یک تکلیف است
رئیس هیات امناء جمعیت دفاع از ملّت فلسطین گفت: دفاع از فلسطین در منظومه فکری امام (ره) یک تکلیف است.
به گزارش خبرگزاری مهر، رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت عملیات افتخار آمیز طوفانالاقصی در گفتوگویی با زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی (ره)، رئیس هیأت امناء جمعیت دفاع از ملّت فلسطین و دبیرکل اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیردولتی حامی فلسطین، ضمن بررسی جایگاه آرمان فلسطین در تفکر حضرت امام خمینی (ره)، نگاهی به تحولات اخیر فلسطین و وضعیت جریان مقاومت داشته است.
متن این گفتگو به شرح ذیل است:
در ابتدای بحث به عنوان فرزند بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی رحمهالله و به عنوان کسی که سالها در حوزه حمایت از فلسطین فعالیت کردهاید از جایگاه آرمان فلسطین در تفکر بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی برای ما بگویید.
فلسطین در منظومه فکری امام خمینی رحمهالله از جایگاه رفیعی برخوردار بود. در واقع امام نفسِ مسیحایی بود که در کالبد امت اسلامی و فلسطینیان مأیوس شده از رهایی، دمیده شد؛ لذا ایشان موضوع مبارزه با رژیم صهیونیستی را در کنار مبارزه با آمریکا و رژیم پهلوی در دستور کار نهضت اسلامی خویش قرار داد. چرا که آموزههای اسلامی تأکید دارد که باید در کنار مظلوم بود و علیه ظالم اقدام کرد؛ کونا للظّالم خصماً و للمظلوم عوناً.
در واقع ذات حقجوی تفکر اسلامی اجازه نداده است تا انسان مؤمن نسبت به ظلم و ظالم و نسبت به عدالت ربوده شده از مظلوم، ساکت باشد. بر این اساس مبارزه با رژیم غاصب اسرائیل که مصداقی از یک ظالم است نمیتواند در منظومه فکری امام خمینی رحمهالله جایی نداشته باشد. در واقع اندیشه امام، فراتر از چارچوب ملّی سیر میکند و از همان شروع نهضت، انقلاب اسلامی را آغازی برای شکل دادن به یک نهضت فراگیر جهانی برای دفع ظلم و استقرار عدالت در نظر گرفتند؛ لذا تلاش برای بسیج تودههای مردم در جهان برای توجه به قضیه فلسطین و حمایت از ملّت مظلوم آن به عنوان یک اولویت در منظومه فکری ایشان مطرح بود.
حضرت امام رحمهالله چگونه آرمان فلسطین را به مسئله اول دنیای اسلام تبدیل کردند؟
در اسلام جهاد یک تکلیف است بر همه آحاد جامعه و وکالت دادنی نیست. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جامعه فلسطین ۳۰ سال تکلیف مبارزه و آزادسازی وطن را به گروههای فلسطینی و دولتهای عربی، وکالت داده بودند و خود منتظر بودند تا دیگران تکلیف آنان را انجام دهند. اما جوامع اسلامی عموماً و جوامع عربی بهطور خاص مقهور رشد مادی و توانمندیهای نظامی و اقتصادی و سیاسی غرب شده بودند و با توجه به حمایتهایی که رژیم غاصب صهیونیستی از غرب دریافت میکرد، هیچ بارقهای از امید به امکان توفیق و پیروزی بر این رژیم اشغالگر را حتی تصور نمیکردند.
گروههای فلسطینی نیز که امپریالیسم غربی را پشتیبان صهیونیستها میدیدند، به اردوگاه مقابل یعنی جریان چپ ایدئولوژیکی یا همان مارکسیسم و کمونیست گرایش یافتند -زیرا بر این تصور بودند این دو اردوگاه رقیب یکدیگرند و لذا با گرایش به تفکرات چپ مبارزات خود را برنامهریزی کرده بودند-، اما آنها هم امیدی به پیروزی نداشتند و مبارزات خود که از آن با عنوان انقلاب ملّت فلسطین یاد میکردند را صرفاً با هدف ضربهزدن به دشمن و ابراز اینکه آنها هم به عنوان یک بازیگر در این معادله حضور دارند، دنبال میکردند.
اما ناکامی کشورهای عربی و گرایش بیشتر آنها به غرب این گروهها را هم مأیوس کرده بود و تقریباً همه تسلیم شده بودند. در چنین شرایطی بود که انقلاب اسلامی پیروز شد و فوراً برخی اقدامات، چون تعطیلی سفارت رژیم غاصب اسرائیل در تهران و تبدیل آن به نخستین سفارت فلسطین در جهان و نیز طرح شعار راهبردی «امروز ایران، فردا فلسطین» جوامع منطقه و جامعه فلسطین را تحریک کرد و این امید را ایجاد کرد که باید یک مؤلفه دیگری را وارد این معادله کرد و آن «مردم و تکلیف دینی» بود. یعنی مردم فلسطین فهمیدند ۳ دهه به اشتباه تکلیفی که بر عهده آنان بوده را به دیگران وکالت دادهاند و به این ترتیب آزادسازی وطن را به تأخیر انداختهاند.
امام خمینی رحمهالله پس از تشکیل نظام اسلامی در گام اول با اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان «روز جهانی قدس» عملاً قضیه اشغال فلسطین و قدس شریف را از حاشیه به متن زندگی دینی مسلمانان آورد. اقدامی که اجازه نداد تا جوامع اسلامی فلسطین را فراموش کنند. اقدام دیگر امام، فرمان تشکیل سپاه نهضتها بود که بعدها به عنوان «نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» با مأموریت مشخص تلاش برای «آزادی فلسطین» و «حذف رژیم غاصب اسرائیل از صفحه روزگار» به نیروهای نظامی ایران اضافه شد.
این دو اقدام مهم در کنار اقدامات دیگر سیاسی و فرهنگی عملاً فلسطین را در صدر اولویتهای جهان اسلام قرار داد.
امتداد این تفکر ناب امام رحمهالله تا امروز در جمهوری اسلامی ایران چگونه بوده است؟
همانگونه که پیشتر گفته شد، فلسطین در منظومه فکری امام یک اهمیت تکلیفی دارد و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی برآمده از این تفکر این اولویت را مورد اهتمام خود قرار داده است و امام با اقداماتی، چون روز جهانی قدس و تشکیل نیروی قدس و…، پیگیری این اولویت را در جامعه اسلامی ساختارمند کرده است. بحمدالله، حضرت آیتالله خامنهای به عنوان جانشین شایسته حضرت امام، آرمان فلسطین را مطابق خط و نگاه امام تا تحقق آن با جدیت و قویاً دنبال کردهاند و دولتهای جمهوری اسلامی ایران بویژه دولت کنونی نیز تحت هدایت ایشان در همه این سالها این تفکر ناب را پیگیری نمودهاند و حاصل آن را هم میتوان در شکلگیری مقاومت اسلامی فلسطین و محور مقاومت در سطح منطقه و دستاوردهای آنها در رویارویی با غده سرطانی اسرائیل مشاهده کرد.
عملیات پیروزمندانه اخیر مقاومت فلسطین تحت عنوان طوفان الاقصی چه نقشی در نزدیک شدن به آرمانهای آزادی قدس و تحقق نابودی رژیم صهیونیستی دارد؟
عملیات طوفان الاقصی که از ۱۵ مهر امسال از غزه مقاوم آغاز شد در واقع یک مرحله بسیار مهم و یک تحول بسیار جدی در سیر مبارزات ملّت فلسطین محسوب میشود.
در تمام جنگهای گذشته ملّت فلسطین صرفاً در مقام دفاع در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی وارد درگیری شده بود. حتی عملیات سیفالقدس که حدود سه سال پیش صورت گرفت یک جنگ دفاعی در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی در منطقه شیخ جراح بود. عملیاتی که فاقد برنامهریزی قبلی و یک طرح عملیاتی قبلی بود. اما نوع طوفان الأقصی نشان از یک برنامهریزی قبلی همهجانبه و طرحهای عملیاتی تعریف شده برای مراحل مختلف جنگ دارد؛ لذا این عملیات که با رعایت همه اصول جنگ یعنی اصل غافلگیری و تعریف اهداف و… انجام شد، یک نقطه عطف در معادلات جنگی میان فلسطین و رژیم غاصب اسرائیل به شمار میرود. درواقع طوفان الأقصی را باید «تمرین آزادسازی فلسطین» دانست. تعداد ۱۵۰۰ رزمنده آموزش دیده مقاومت فلسطین در یک عملیات غافلگیرانه که البته ابعاد آن را باید کارشناسان نظامی باز کنند، در کمتر از ۶ ساعت یک لشکر حرفهای، یعنی لشکر غزه ارتش رژیم صهیونیستی را نابود کرده و ۲۲ شهر و شهرک تا عمق ۳۵ کیلومتری اطراف غزه را از نظر امنیتی ساقط میکنند. این در حالی است که بیش از هزار نظامی دشمن را هلاک کرده و بیش از ۲۰۰ نفر دیگر را به اسارت میگیرند؛ لذا دشمن صهیونیستی و حامیان آن به شدت نگران شدهاند و سفرهای متعدد رهبران غربی به اراضی اشغالی فلسطین و ارسال حجم عظیمی از تسلیحات و تجهیزات نظامی و ارائه مشوقهای مالی سنگین از سوی دولتهای غربی و حملات وحشیانه به مردم غیر نظامی و قتل عام گسترده زنان و کودکان حکایت از عمق ضربهای است که طوفان الاقصی وارد کرده است. اکنون این سوال در مراکز نظامی و امنیتی اسرائیل و غرب مطرح است که اگر مقاومت با این تعداد اندک رزمنده توانسته چنین شکست سهمگینی را به اسرائیل وارد کند، پس همانطور که مقاومت اعلام کرده است با تعداد مثلاً ۴۰ هزار نفر و اتصال به کرانه باختری آیا رژیم غاصب اسرائیل نابود نمیشود؟
تردیدی نیست که پس از این جنگ شرایط در اراضی اشغالی، منطقه و جهان برخلاف انتظارات و تمایلات جریان صهیونیسم و غرب مستکبر تغییر خواهد کرد و این یعنی پیروزی نهایی بر رژیم صهیونیستی اسرائیل و غرب، بسیار – تأکید میکنم – بسیار نزدیک است.
دنیای اسلام برای توقف جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، افزایش فشار بر رژیم اشغالگر و حامیان غربی آنچه وظایفی بر عهده دارد؟
جهان اسلام همانگونه که قبلاً گفتم به نوعی مقهور رشد مادی غرب بوده است، اما انقلاب اسلامی ایران و ثبات ملّت رشید و مؤمن ایران بر آرمانهای انقلابی خود از جمله آرمان آزادی فلسطین و محو رژیم صهیونیستی، راه خارج شدن از بنبست را به جهان اسلام نشان داده است. محور مقاومت نشان داد که عمل به تکلیف و نهراسیدن از انبوه ساز و برگ دشمن، با پیروزی همراه است؛ لذا از سال ۱۹۸۲ که جوانان لبنان، حزبالله را تشکیل دادند و بعد جوانان فلسطینی جهاد اسلامی و حماس را تشکیل دادهاند، مقاومت در حال پیشروی بوده و این دشمن است که گام به گام شکست خورده است و هیچ پیروزیای در کارنامهاش دیده نمیشود. حال آنکه مقاومت در حال اوج گرفتن است و تاریخی پر از موفقیت در کارنامهاش ثبت شده است.
عملیات طوفان الاقصی هم نشان داد نه همه محور مقاومت بلکه تنها یک گروه کوچک و در محاصره ۱۷ ساله، میتواند بزرگترین شکست حیات پر از ظلم رژیم صهیونیستی را بر آن وارد کند؛ لذا جهان اسلام باید خود را از زندان ترس از صهیونیسم و غرب رها کند و حمایتهای عملی از مقاومین فلسطین را در دستور کار خود قرار دهد. تحریم صادرات نفت و گاز به غرب و رژیم غاصب اسرائیل، اقدام به لغو عضویت ۵۷ کشور اسلامی در سازمان ملل متحد و از مشروعیت خارج کردن این سازمان منفعل و حامی نسلکشی فلسطینیان، همچنین اقدام مشابه درباره دادگاه بینالمللی کیفری، باز کردن مرزها و آزاد گذاشتن مردم مسلمان برای کمک عملی به برادران مسلمان ما در فلسطین از جمله اقدامات حدأقلی است که از جهان اسلام و دولتهای اسلامی انتظار میرود.
در پایان باید تأکید کنم که گویی خدای متعال رژیم غاصب اسرائیل را به عنوان معیاری برای تمیز صف مؤمنین و پاکان از غیر مؤمنین و ناپاکان در آستانه یک اتفاق جهانی که تاریخ بشر چشم براه آن است، قرار داده است.
حجم اعتراضات در جوامع غیرمسلمان علیه جنایات صهیونیستها و حمایتهای دولتهای غربی از این رژیم سفاک و نیز انفعال و بعضاً همکاری برخی دولتهای اسلامی با رژیم غاصب اسرائیل و غرب در این جنایات، در واقع غربالی برای تمیز صف پاکان از ناپاکان است تا با آمدن دولت یار، انتخابها روشن باشد.
به عنوان آخرین سوال، بفرمائید شما چگونه به مسئله فلسطین وارد شدید آیا توصیه حضرت امام رحمهالله به شما بود؟ و اینکه یکی دو مجموعه مردمی با موضوع حمایت از فلسطین را مدیریت میکنید کمی در این خصوص برای ما توضیح دهید؟
ببینید توجه من به قضیه فلسطین مسئلهای بود که در خودم وجود داشت. به این معنی که در ابتدا آنچه که در شخصیت فردی خودم وجود داشت مربوط به ظلمستیزی بود. من نسبت به ظلم کسی در حق کسی دیگر بسیار حساس و عصبانی میشدم و از ظلم و ظالم تنفر شدید داشتم و هنوز هم دارم؛ و البته شاید توجه و دغدغه همیشگی امام نسبت به قضیه فلسطین نیز در داشتن این روحیه حمایتی از فلسطین بیتأثیر نبوده باشد، اما با این وجود من این حس را بیشتر در درون خود داشتم و در فعالیتهای اجتماعی از دیدن صحنهای که کسی مظلوم واقع شود شدیداً عصبانی میشدم و نسبت به آن واکنش نشان میدادم. خاطرم هست یک نمونهاش اتفاقی بود که برای دفاع از یک مظلوم در سفر زیارتی کربلا اتفاق افتاد و نهایتاً از ناحیه انگشتان دست آسیب دیدم و یادم هست ماجرا را برای امام تعریف کردم و ایشان فرمودند گناه نکردید، اما نباید به خودتان آسیب برسانید.
به هر روی از این منظر من به قضیه فلسطین که داستان مظلومیت یک ملّت و روایت ظلم یک رژیم اشغالگر بود حساسیت خاصی داشتم. من علاقمند بودم که از ظلمی که به فلسطینیها شده بود دفاع کنم. بعد از ارتحال امام به طور جدی وارد این موضوع شدم و با تعدادی از برادران و به توصیه مقام معظم رهبری و با هدف حمایت مردمی از قضیه فلسطین اقدام به ایجاد یک تشکل مردمی به نام جمعیت دفاع از ملّت فلسطین کردیم. فعالیت این جمعیت در محدوده داخل کشور بود و تلاش آن نشر معارف فلسطین در داخل بود. در همان آغازین روزهای تأسیس جمعیت دفاع از ملّت فلسطین به محضر مقام معظم رهبری رسیدیم ایشان ضمن تقدیر از حرکت صورت گرفته نکتهای در خصوص ضرورت کار برای فلسطین در خارج از مرزهای ایران فرمودند. بلافاصله با برخی از عزیزان در داخل و خارج که در حوزه حمایت از فلسطین فعال بودند اتحادیه بینالمللی سازمانهای غیر دولتی حامی فلسطین را ایجاد کردیم و تلاش نمودیم در این حوزه از ظرفیت سازمانهای خارجی حامی فلسطین نیز برای کمک به فلسطینیها بهره بگیریم.
در واقع اتحادیه را برای پیگیری حقوق ملّت مظلوم فلسطین در خارج و جمعیت را برای نشر معارف فلسطین در داخل ایجاد کردیم و الحمدلله هر دو مجموعه همچنان در حال فعالیت هستند؛ و امیدواریم این تلاشهای فرهنگی به روشنگری در خصوص ظلم آشکار سلطهگران به ملّت فلسطین بینجامد و روزی شاهد رهایی ملّت فلسطین و قبله اول مسلمانان از چنگال رژیم اشغالگر صهیونیستی باشیم که در تبانی آشکار با دولتهای پیروز در جنگ جهانی دوم در سرزمین اسلامی فلسطین جعل شده است.