به گزارش گروه فرهنگی و هنر خبرگزاری دانشجو - سید رضا میرجعفری، با حواشی اخیر پیش آمده از برخی ناهنجاریها در شبکۀ نمایش خانگی از جمله مجموعۀ «دفتر یادداشت» و همچنین برخی ایرادات لایحه عفاف و حجاب پیرامون مبهم بودن نام ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر) پیش آمده، بازهم جایگاه قانونی و عملی این سازمان به چالش کشیده شده است.
متأسفانه ما عادت کردهایم که مسائل را مقطعی و نقطهای ببینیم و شاید همین امر باعث شده تا با یک بیان، نوشته یا حتی اتفاق ،همه متوجه مشکلات، کم و کاستی ها و ابهامات شویم.
در دو ماه اخیر و با تصویب مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد ساماندهی محتوای صوت و تصویر فراگیر، ماجرای تنظیمگری محتوایی سر زبان ها افتاد و بسیاری به اظهار نظر پرداختند تا جایی که فضا کاملا دو قطبی شده بود. از آن دو جریان، یکی مخالف مصوبه اخیر یا حداقل منتقد آن بود و اعتقاد داشت که این مصوبه راه حل قطعی مسئله تنظیم گری نیست و جریان دیگر که به صورت قطعی و با توپ پر موافق این مصوبه بودند. نکته جالبتر اینکه ساترا را یک سازمان شفاف، مستقل و کاملا قابل تعامل با همه بسترهای پخش کننده محتوا میدانستند و حتی اخباری را درباره توافقات ساترا با شبکههای نمایش خانگی را منشر میکردند.
از قضا یکی از مهمترین و خبرسازترین تعاملات بین ساترا و شبکههای نمایش خانگی، تعامل دو طرفه این سازمان با فیلم نت و علی سرتیپی بود چنانکه حتی اسدی زاده کارگردان فیلم دفتر یادداشت با پرچم این سازمان عکس دارد و گفته بود: ساترا در زمینه بررسی مراحل صدور مجوز تولید این سریال همراهی کامل با ما داشته است.
هرچند به نظر میرسد این سازمان تنظیم گر بر همه جوانب این فیلم، از جمله در بخش تبلیغات و بازاریابی، تیزرهایی که در فضا مجازی پخش می شود و حواشی که ایجاد میکند، نظارت نداشته باشد؛ اما امروز که نقدها از وضعیت ولنگاری سریال پخش شده دفتر یادداشت زیاد شده و بسیاری مطالبه رسیدگی به محتوای نمایش خانگی از جمله این فیلم با بازی رضا عطاران و حسن معجونی را دارند آیا ساترا پاسخگوست؟
آیا ساترا میتواند با توجه به ادعای تعاملاتی که با کارگردان فیلم دفتر یادداشت و مدیریت شبکه نمایش خانگی فیلم نت داشت از پاسخگویی نسبت به آنچه در آنها پخش می شود شانه خالی کند؟ نمونه فیلم دفتر یادداشت و مطالبه برای نظارت روی سریالها و برنامه های شبکه های پخش کننده محتوای فراگیر حکایت از رفتن یک مسیر غلط برای رسیدن به یک هدف درست دارد که حداقل بخشی از آن با یک آزمون و خطای بزرگ رو به روست.
بخش دیگر ماجرا تنظیم نبودن قوانین و مقررات و خلأهای قانونی است که به حفرههایی در جهت به نتیجه نرسیدن و عدم حل بسیاری از معضلات فرهنگی تبدیل شده. زمانی این موضوع بیشتر مشخص می شود که ذره بین را روی قوانین و مقررات مرتبط یا خود ماجرا میگذاریم. اما این بار این حفره در رد لایحه حجاب و عفاف توسط شورای نگهبان خودنمایی کرد. در سی و یکمین ایراد شورای نگهبان به لایه حجاب و عفاف که از بند 1 تا 5 اشاره شده و در مهمترین فراز آن در بند دوم ذکر شده: «سازمان تنظیم مقررات صوت و فراگیر در فضای مجازی (ساترا) با توجه به روشن نبودن وضعیت اساسنامه سازمان مزبور، ابهام دارد؛ پس از رفع ابهام اظهار نظر خواهد شد.»
اما پاسخ ساترا هم شنیدنی و جالب به نظر میرسد؛ این سازمان که تا قبل از این خود را یک سازمان کاملا مستقل با حفظ بی طرفی و تعامل بالا میدانست و روی این قدرتش هم در روابط عمومی خود بسیار مانور میداد، ادامه کار فعلی خود را درون سازمان صدا و سیما تعریف کرده است. طبق گفته آقای محمدصادق افراسیابی معاون کاربران و تنظیمگری اجتماعی ساترا، سازمان تنظیم مقررات رسانه های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی در حقیقت معاونت تخصصی سازمان صدا و سیما برای انجام تکالیف قانونی صدا و سیما در حوزه حمایت و نظارت بر صوت و تصویر فراگیر و نمایشخانگی است و از صدا و سیما استقلال سازمانی ندارد، به همین دلیل در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر قوانین از جمله قانون بودجه سال 1402 و قوانین بودجه سالهای قبل برای تنظیمگری صوت و تصویر فراگیر نام سازمان صدا و سیما قید شده بود. لذا ابهام وارد شده از سوی شورای نگهبان به دلیل اصرار مجلس شورای اسلامی بر ذکر نام ساترا بوده است که با درج نام سازمان صدا و سیما به جای نام ساترا این مشکل حل خواهد شد.»
این به این معناست که ساترا که خود در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مأموریت نظارت و تنظیم گری در حوزه محتوای فراگیر را دارد نیازمند تصویب اساسنامه خود از طریق مجلس شورای اسلامی است که باز هم بعید به نظر میرسد در مجلس یادهم تصویب شود و این حاکی از ادامه دار بودن بسیاری از خلأها و حفرههای بزرگ تقنینی و سیاستگذاری در عرصه ای از فرهنگ که تقریبا همه شئون زندگی و مصرف فرهنگی را در بر گرفتهاست.
به نظر موضوع نظارت بر محتواهای شبکه نمایش خانگی و وضعیت اسفناکی که در سریالهای شبکه خانگی همچنان می بینیم و حواشی این موضوعات بدون ورود جامع و متحد مجلس شواری اسلامی و همکاری تمام ارکان حاکمیتی و بازیگران فعال این حوزه قابل حل نیست.
همه این کشمکشها و اختلافات باعث بی پناه ماندن مردم در مقابل فضای مجازی و عدم هرگونه تنظیم گری درست محتواییست و گویای یک چرخه معیوب است که مدام باید شاهد ابتذالات بیشتر و سر درگمی عمیقتر در این حوزه باشیم.